آیتالله محسن اراکی، استاد سطح عالی حوزه علمیه، دوم آذرماه 1399در ادامه مباحث فقه نظام سیاسی خود که در فضای مجازی منتشر شد، با اشاره به انواع ولایت یعنی تفویض و تنفیذ، گفت: کسی که ولایت تفویضی به او اعطا میشود، همان شرایط ولایت عامه را دارد که علم، عدالت و کفایت است؛ و در ولایت تنفیذی، علم و توانایی بر انجام همان کار لازم است.
وی افزود: پیامبر وقتی امام علی(ع) را به یمن فرستادند، ولایت تفویضی به او دادند؛ ایشان در ماجرای تبوک هم امام را در مدینه نگه داشتند و به ایشان فرمودند که تو خلیفه من هستی که در حقیقت واگذاری خلافت عامه بود؛ روشنترین ولایت تفویضی هم در ارتباط امام علی با مالک اشتر و محمدبن ابی بکر آمده و دستورالعمل صادر شده است. شاید عهدنامه حضرت به این دو نفر بینظیرترین اسناد در تفویض ولایت باشند.
اراکی بیان کرد: در هیچ موردی ولایت تفویضی از سوی پیامبر و امام علی(ع) نداریم که ایشان ولایت به فرد فاسقی داده باشند؛ البته یک مورد در تاریخ یعنی درباره خالدبن ولید انجام شده که توضیحات آن را ارائه میکنیم؛ در ارشاد مفید فرموده است که پیامبر خالدبن ولید را به سمت مردم یمن فرستاد تا آنها را به اسلام دعوت کند؛ ولی کسی اجابت نکرد؛ اینجا ولایت در تصمیمگیری داده نشده و حتی اگر تنفیذی هم بود، دعوت مردم به اسلام بود که او هم موفق نشد. لذا پیامبر امام علی را به جای او فرستاد و خالد را برگرداند.
وی اضافه کرد: خالد همراه امام در یمن ماند. همین که مردم متوجه حضور امام علی(ع) شدند، به استقبال امام آمدند و در یک روز و به تبعیت از اسلام فرقه همدان، همگی یمنیها مسلمان شدند؛ این تنفیذ گاهی ممکن است به فاسق هم اعطا شود، زیرا عدالت در آن شرط نیست، اما قدرت و توانایی انجام کار در آن شرط است؛ البته خالدبن ولید مسلمان شده بود، بنابراین منعی نبود که پیامبر به وی ولایتی را تنفیذ کند.
فلسفه اعطای ولایت از سوی پیامبر(ص) به برخی افراد
استاد سطح عالی حوزه علمیه بیان کرد: از روایت استفاده میشود که اثر داشتن کلام و فعل، مسئله دیگری غیر از اصل یک مأموریت است؛ البته یکی از حکمتهای این نوع مأموریتهای تنفیذی، برملا شدن ناتوانی افراد مدعی بوده است؛ در فتح خیبر، آیه برائت و ... هم این مسئله وجود دارد.
وی افزود: مورد دیگر در این زمینه بحث ورود به مکه است؛ پیامبر پرچم را ابتدا به سعدبن عباده سپرد که ولایت تنفیذی است و بحث تصمیمگیری و ... مطرح نیست. سعد رئیس خزرج بود و وقتی وارد مکه شد، سعی کرد عقدههای خود را خالی کند؛ او گفت امروز روز انتقام است؛ وقتی این خبر به پیامبر(ص) رسید، ایشان فرمودند «الیوم یوم المرحمة»؛ البته سعد در سقیفه به امام نپیوست و اگر چنین کرده بود، شاید ماجرای سقیفه تغییر میکرد.
آیتالله اراکی به ذکر نمونههایی از ولایت در دوره امام علی(ع) پرداخت و اضافه کرد: مرحوم کلینی نقل کرده است که امام علی(ع) حکمی به شریح قاضی داد که در ابتدای حکم از آن ولایت تفویضی استنباط میشود؛ ولی در بخش دیگری امام فرموده که حکمی را بدون اجازه من اجرا نکن، پس معلوم میشود ولایت امام به این شخص هم فقط تنفیذی است؛ از این رو شبهه اینکه چرا امام، شریح را قاضی قرار داد، برطرف میشود. البته دلیل دیگر این کار هم این بود که شرایط طوری بود که حضرت نمیتوانست در مدت کوتاهی همه صاحبمنصبان دوره دو خلیفه قبل را تغییر دهد، به ویژه اینکه آنها در میان مردم جا افتاده بودند.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: امام در نامهای به اسودبن قطبه آوردهاند که اگر والی بخواهد براساس هوا و تمایلات شخصی خودش حکم و عمل کند، از عدل باز میماند. بنابراین توانایی خود را در راهی که خدا فرموده است، هزینه کن. اگر انسان در این دنیا وقت خود را به بطالت و فراغت بگذراند، روز قیامت حسرت خواهد خورد. باید حق مردم را مواظبت کنی، مبادا به آنان ظلم شود و اگر چنین شد، نفعی که به تو میرسد، بیش از نفعی است که به مردم میرسد. پس این هم فرمان تفویض است.
روش امام علی(ع) برای رسیدگی به امور مردم
اراکی تصریح کرد: امام در فرمان دیگری برای قاسم بن العباس فرموده است که ایشان حاکم حضرت در مکه بود، این هم از مصادیق ولایت تفویضی است؛ حضرت به وی امر کردند که بعد از نماز ظهر و تا نماز عصر بنشین و به مراجعات مردم رسیدگی کن؛ معلوم میشود فرصت صبحگاهی صرف کارهای اداری بوده و فرصت عصرگاهی برای رسیدگی به امور مردم است که اگر این سیستم در امور اداری و در سطح مسئولان اجرا شود، مدل خوبی است. بعد امام فرمود به استفتاهای مردم پاسخ ده و با علما مذاکره کن و طوری نباشد میان تو و مردم فاصله وجود داشته باشد و حاجب و مانعی نباشد.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: امام تأکید فرموده که در همان لحظه ملاقات حاجت و خواسته مردم را برطرف کن؛ اگر همان اول حاجت او برآورده نشود، دیگر جای شکر و سپاس ندارد و عامل رضایت صاحب حاجت نمیشود. یعنی باید کاری کنیم که مردم بعد از رفت وآمدهای فراوان حاجتشان برآورده نشود. همچنین مال خدا را در جایی که فقر است هزینه کن. در روایت بیان شده که مردم مکه از اینکه از زائران مزد بگیرند، ممنوع شدند، لذا آنچه امروز در مکه انجام میشود، خلاف این فرمایش امام است، زیرا ساکنان مکه میزبان زائر خدا هستند و از دوره ابراهیم(ع) این رویه و سنت وجود داشته است.