شماره ۴۴ فصلنامه «آیین حکمت» منتشر شد
۱۳۹۹-۰۹-۱۲
 شماره جدید این فصلنامه حاوی شش مقاله با عناوین «فطرت به مثابه یک نظریه انسان‌شناختی رقیب برای علوم انسانی مدرن» به قلم حسین سوزنچی «بررسی و نقد دیدگاه‌های برخی فیلسوفان معاصر غرب درباره چیستی قضایای پیشین» نوشته احمد ابوترابی...
شماره ۴۴ فصلنامه «آیین حکمت» منتشر شد

چهل و چهارمین شماره از فصلنامه علمی ـ پژوهشی «آیین حکمت» به صاحب امتیازی دانشگاه باقرالعلوم(ع) منتشر شد.

 شماره جدید این فصلنامه حاوی شش مقاله با عناوین «فطرت به مثابه یک نظریه انسان‌شناختی رقیب برای علوم انسانی مدرن» به قلم حسین سوزنچی «بررسی و نقد دیدگاه‌های برخی فیلسوفان معاصر غرب درباره چیستی قضایای پیشین» نوشته احمد ابوترابی «حرکت جوهری سلوکی نفس ناطقه انسانی» به قلم علی فضلی «بررسی سه دیدگاه در باب چیستی «قانون طبیعی»» نوشته مرتضی رضایی «بررسی تطبیقی سیالیت انسان در حرکت جوهری نفس ملاصدرا و اطوار دازاین در اندیشه هایدگر» نوشبته حسن عبدی و محمدتقی یوسفی و منصور مهدوی و «تحلیل نظریه حکایت در علم حصولی از دیدگاه استاد فیاضی» به قلم سیداحمد غفاری و زینب سراج‌الدین است. در ادامه بررسی این مقالات می‌پردازیم.

فطرت به مثابه یک نظریه انسان‌شناختی رقیب برای علوم انسانی مدرن

حسین سوزنچی در چکیده این مقاله می‌نویسد: امروزه به نظر می‌رسد که دیدگاه داروین درباره ماهیت انسان، به نحوی زیربنای انسان‌شناسی اومانیستیِ مدرن قرار گرفته است و تمامی مسائل انسان در حد یک حیوان تکامل‌یافته و در افق غریزه تحلیل می‌شود. در مقابل، آنچه در معارف اسلامی، انسان را موجود ویژه می‌کند، بهره‌مندی او از حقیقتی متعالی به نام «روح» یا «فطرت انسانی» است. با اینکه برخی از متفکران در فرهنگ اسلامی، فطرت را «ام‌المعارف» دانسته‌اند، اما حق این است که تاکنون «فطرت» به عنوان یک نظریه منسجم که بتواند در مقایسه با دیدگاه‌های رقیب در عرصه علوم انسانی و اجتماعی لوازم خود را بروز دهد، ارائه نشده است. در این مقاله تلاش شده است ایده «فطرت»، در قبال برخی از دوگانه‌های مهم اندیشه غربی، در افق یک نظریه بازسازی شود، و برخی از زوایای آن، به نحو انضمامی در ساحت انسان‌شناسی نشان داده شود؛ نوعی انسان‌شناسی‌ که از کلی‌گویی‌ فراتر رود و بتواند به عنوان مبنایی در ساحت علوم انسانی و اجتماعی در قبال نظریه‌های غربی به کار گرفته شود.

بررسی و نقد دیدگاه‌های برخی فیلسوفان معاصر غرب دربارۀ چیستی قضایای پیشین

احمد ابوترابی در چکیده این مقاله می‌آورد: درباره مفهوم واژه «پیشین» و به پیروی از آن، درباره واژه «پسین» و گستره مفهومی این دو، چند پرسش اساسی قابل طرح است که برخی از فیلسوفان غرب، مستقیم یا غیرمستقیم به آنها پرداخته‌اند. پرسش‌هایی از این دست که آیا مراد از «پیشین» تنها قضایای پیشین است یا مفاهیم پیشین را هم می‌توان در نظر گرفت؟ آیا مراد از استقلال از تجربه در معارف پیشین، استقلال از تجربه بیرونی است یا درونی، یا هر دو؟ آیا مراد از استقلال از تجربه در مقام تکوین است یا مقام توجیه، یا هر دو؟ آیا قضایای پیشین تنها قضایای یقینی و ضروری را در بر‌می‌گیرد یا قضیه غیرضروری و غیریقینی پیشین را هم می‌توان در نظر گرفت؟ در این مقاله پاسخ فیلسوفان غرب به این پرسش‌ها بررسی و نقد شده و سرانجام، نگارنده دیدگاه برگزیده خود را تبیین کرده‌ است.

حرکت جوهری سلوکی نفس ناطقه انسانی

علی فضلی در چکیده این مقاله می‌نویسد: سلوک حرکت نفس ناطقه به سوی خداست و هر عمل سلوکی پاره‌ای از حرکت آن نفس به سوی غایت هستی است. این یک حرکت استکمالی است که از حرکت جوهری نفس ناطقه بر‌می‌خیزد. نفس در صورت‌های اخلاقی و سلوکی به مثابه کمالات جوهری حرکت می‌کند؛ ولی این حرکت نه حرکت جوهری عرضی، بلکه حرکت طولی و حرکت برداری است. حرکت جوهری طولی با انتقال موضوع در فعلیت‌ها، در سلسلۀ طولی جهان هستی واقع می‌شود. حرکت جوهری برداری که از نوآوری‌های استاد علی عابدی شاهرودی است با مؤلفه‌های خاصی در پی ترکیب حرکت جوهری عرضی و طولی و به گونۀ شتابدار به وجود می‌آید. حرکت جوهری استکمالی به امکان استعدادی و استکمال وجودی و قوای قلبی وابسته است تا زمینۀ حرکت فراهم گردد و با استکمال، تکامل وجودی و اشتداد وجودی رخ دهد و با فعلیت قوای قلبی همانند لطائف سبعه سلوک به سوی غایت هستی صورت گیرد. منشأ این حرکت استکمالی چیست؟ در پاسخ، با بهره‌گیری از بیان استاد علی عابدی شاهرودی، بحث عامل و مدبر این حرکت جوهری را طرح کرده‌ایم. این مدبر بر دو قسم است: یکی مدبر درونی که اراده عقلی است و دیگری مدبر بیرونی که اراده ملکوتی و الهی است. البته تدبیر مدبر ملکوتی و الهی نیز به سه دسته تقسیم می‌شود: تدبیر آغازین و پسین؛ تدبیر اصلی و طریقی و تدبیر عام و خاص. در ادامه به اثبات حرکت جوهری استکمالی پرداخته‌ایم که بر برهان حرکت در کمالات اخلاقی و سلوکی تکیه دارد.

بررسی سه دیدگاه در باب چیستی «قانون طبیعی»

مرتضی رضایی در چکیده این مقاله می‌آورد: یکی از پرسش‌های اساسی در فلسفه علم، پرسش از هویت قوانین طبیعی است. واقع‌گرایان- بر خلاف ابزارگرایان- به وجود واقعیِ قوانین در جهان طبیعت باور دارند. با این حال، ایشان دربارۀ هویت این قوانین هم‌نظر نیستند. آنها سه نظریه متفاوت در این زمینه ارائه کرده‌اند: انتظام، کلیات و ذاتی‌گرایی. این نظریه‌ها، خالی از اشکال نیستند؛ هر‌چند نوع اشکال‌های آنها متفاوت است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که هر یک از نظریه‌های انتظام، کلیات و ذاتی‌گرایی در باب هویت قوانین طبیعی، چه سهمی از حقیقت دارند؟ این تحقیق، به روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی صورت گرفته است. نتیجه آنکه ذاتی‌گرایی که نسبت به دو دیدگاه دیگر قرابت بیشتری با حقیقت دارد، در صورت ترمیم با بهره‌گیری از دستاوردهای فلسفه اسلامی، می‌تواند به مثابه نظریه برتر در این زمینه عرضِ اندام کند.

بررسی تطبیقی سیالیت انسان در حرکت جوهری نفس ملاصدرا و اطوار دازاین در اندیشه هایدگر

حسن عبدی و محمدتقی یوسفی و منصور مهدوی،‌ نویسندگان این اثر، در چکیده می‌نویسند: یکی از مهم‌ترین مباحث حکمت صدرایی حرکت جوهری است. بر اساس تشکیک وجود، وقوع حرکت جوهری به نحو اشتدادی، امری ممکن، بلکه واقع‌شده است. تشریح این نظریه که انسان وجودی سیّال دارد، یکی از راهبردی‌ترین مباحث درباره نفس انسانی را روشن می‌سازد. از دیگر سو، دازاین به مثابۀ مسئله‌ای محوری در اندیشه هایدگر، حقیقتی ثابت نیست؛ بلکه دارای ابعاد و اطوار گوناگونی است. با توجه به جایگاه حکمت صدرایی و نیز اندیشۀ هایدگر، مقایسه میان سیالیت انسان در نظریۀ حرکت جوهری صدرایی و اطوار دازاین در نگرش هایدگر می‌تواند زوایای پنهان و ابعاد وجودی بیشتری از انسان را روشن سازد. بر این اساس، در نوشتار حاضر، برای فهم چگونگی سیالیت انسان، نخست ابعاد شش‌گانه حرکت جوهری نفس از منظر صدرا و سپس اطوار دازاین از منظر هایدگر توضیح داده شده است تا زمینه برای مقایسه این دو نظرگاه فراهم گردد. فضای فکری این دو فیلسوف، بیانگر مبانی متفاوت آنهاست. با این‌ همه، در برخی ابعاد حرکت مانند مسافت، میان دو فیلسوف اشتراک ‌نظرهایی را می‌توان یافت. البته نقاط اختلاف بین این دو متفکر دربارۀ انسان و مسیر‌های ممکن او در زندگی بسیار است.

تحلیل نظریه حکایت در علم حصولی از دیدگاه استاد فیاضی

سید احمد غفاری و زینب سراج الدین در چکیده این مقاله می‌آورند: بحث معرفت‌شناسانه درباره ویژگی حکایت، از مباحث بنیادین در معرفت‌شناسی معاصر است. معرفت‌شناسان مسلمان نیز در مورد ذاتی‌بودن و بالفعل بودن حکایت مفاهیم، دیدگاه‌های متفاوتی دارند. رأی مشهور معرفت‌شناسان مسلمان بر آن است که حکایت، ذاتیِ باب برهان، و وصف بالفعل صورت‌های ذهنی است. برخی دیگر بر این باورند که حکایت بالفعل تنها در مرتبۀ تصدیق، صادق است و حکایت تصورات و قضایا، شأنی و بالقوه است. در مقابل این دیدگاه‌ها، استاد فیاضی حکایت را ذاتی باب‌ ایساغوجی و بالفعل صورت‌های ذهنی می‌داند. در این مقاله تلاش شده است با تبیین تحلیلی دیدگاه استاد فیاضی و وارسی انتقاد‌ها بر این دیدگاه، ابعاد جدیدی از مسئله حکایت روشن گردد. تبیین دقیق مفاهیم دخیل در فرایند حکایت در آرای این حکیم نشان می‌دهد نقدهای وارد بر دیدگاه ایشان، از جمله نادیده‌گرفتن نقش فاعل شناسا در فرایند حکایت یا عدم دلالت ادله بر مدّعا، وارد نیستند.

یادآور می‌شود، فصلنامه «حکمت آیین» با مدیر مسؤلی شمس‌الله مریجی و سردبیری یارعلی کردفیروزجایی منتشر می‌شود. علاقه‌مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر در خصوص فصلنامه «آیین حکمت» می‌توانند به نشانی اینترنتی http://pwq.bou.ac.ir/ مراجعه کرده یا با شماره ۵-۳۲۱۳۶۶۳۴-۰۲۵ تماس بگیرند.

مؤلف/نویسنده/عکاس:
منبع:
https://iqna.ir/fa/news/3938483
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید