صوت پنجمین جلسه «تفسیر قرآن در حکمت متعالیه» با محوریت تفسیر آیات سوره حمد و با تدریس آیتالله سیدمصطفی محققداماد، ۱۶ آذرماه 1399، منتشر شد که در ادامه متن آن را میخوانید؛
وقتی قرآن هر کلمهای را در هرجایی استفاده میکند، یک پیامی دارد و این طور نیست که میتوانست کلمهای را به کار ببرد و نبرده است. خداوند اسماء و صفات مختلفی دارد و به کار بردن یک صفت در یکجا معنا دارد که یک تناسبی داشته که این واژه اینجا به کار رفته است. در سوره شعرا خدا به موسی و هارون خطاب میکند و میگوید که به فرعون بگویید که «إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ»؛ یعنی بگویید که ما فرستاده رب العالمین هستیم. جالب این است که همانجا اتفاقی افتاده که جای دیگر نیز رخ داده است. در آنجا رب العالمین در مقابل فردی مانند فرعون است که قدرتی جهانی برای خودش تصور کرده است. در مقابل چنین فردی، خدا را با لقب رب العالمین باید معرفی کرد و موسی(ع) نیز چنین خود را معرفی میکند. چون او نگاهش به مصر بود و خودش را مالک یک شهر میدانست.
مصر یک شهر کشیده در کرانه رود نیل است. این رود نیل طولانی است و این شهر نیز این سو و آن سوی رود ساخته شده است. در قرآن آمده که فرعون قصر خود را ابتدای شهر ساخته بود که تمام این رودخانه در قصر او رد شود، ظاهراً طوری بوده که این رودخانه از وسط این قصر میگذشته است. تختش را روی جایی که آب رد میشود، قرار داده بود. قرآن میفرماید وقتی که موسی و هارون آمدند، فرعون گفت: «أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَ هَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِی»؛ آیا مالکیت مصر برای من نیست در حالی که اختیار آب دست من است؟
رودخانههای پر آب طوری است که باید با شریعه خود را به آب رساند و شریعه جایی است که یا آب بالا میآید و یا اینکه بشر به آن آب میرسد و یا سرازیری درست میکند و این لغت شریعه به معنای دین نیز از آنجا گرفته شده است. اینجا این رودخانهها از رود نیل جدا میشد و هر کدام یک روستایی را تأمین میکرده است. چون سرمنشأ همه از کاخ فرعون رد میشد و تخت فرعون نیز در آن بالا بود، به خود چنین استدلال کرده است که «أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَ هَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِی». در چنین جایی با چنین فردی خدا به اینها یاد داد که از موضع بالا سخن بگویند.
خطاب الرحمان به مخاطبان پیامبر(ص)
قرآن مجید فرمود به فرعون بگو «انِي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ»، بلافاصله وقتی چنین گفتند، فرعون گفت رب العالمین چیست؟ معنای رب را میدانسته که چیست، اما چیزی که نمیفهمید این ترکیب بود. از نظر ادب عرب «من» یعنی چه کسی و «ما» یعنی چه چیزی. بلافاصله فرعون در پاسخ این دو نفر گفت رب العالمین چیست؟ به نظر میرسد این اصطلاح را نشنیده بود و خدا این اصطلاح را یاد موسی داده بود و رب العالمین برای فرعون نامأنوس بوده است. «ربالبیت و ربالابل» معروف بوده، اما ربالعالمین نامأنوس بوده است.
قرآن در سوره دیگری در مورد پیامبر(ص) آیهای دارد که مقابل ایشان فرعون نیست. وقتی مخاطب فرعون بود، موسی(ع) به ربالعالمین اشاره کرد، اما در اینجا فرمود: «قالُوا وَ مَاالرَّحْمنُ»، وقتی میگوید رحمان را عبادت کنید، میگویند رحمان چیست. به فرعونِ دارای قدرت و اقتدار که میگوید مالک شهر هستم که خودش را مالک یک شهر میدانست. گفتند رب العالمین، اما مخاطبان پیامبر(ص) که یک عده مشرک بودند و چیزی نمیفهمیدند این طور خطاب قرار گرفتند. به عنوان یک موجود مقدس، بت را میپرستیدند و پرستش بت برای آن افرادی که رئیس اینها بود نان داشت. پیامبر(ص) فرمود چرا به این موجود بیجان سجده میکنید؟ شما به یک موجود رحمان سجده کنید.
اینها در ابتدا نفهمیدند و گفتند رحمان چیست. طبق برخی از روایات خداوند به این مناسبت سوره الرحمن را نازل کرد. بنده به پاکستان رفتم و به یک عروسی دعوت شدم و دیدم سوره الرحمن میخوانند و در کشورهای اسلامی عمدتاً این مراسم قداست زیادی دارد. فقط در کشور ما و یا شاید عراق باشد که سوره الرحمن فقط برای مردهها خوانده میشود. نخستین نکته در سوره الرحمن نعمتهای خداوند است. در علم اصول قاعدهای داریم و آن اینکه «تعلیق الحکم علی الوصف مشعر بالعلیه» یک وقت صدا میزنم حسن آقا به شما کمک میکند، یک وقت میگویم حسن آقای حکیم به شما کمک میکند، یعنی چون حکیم است کمک میکند.
تناسبت صفت رحمانیت خداوند با آیات سوره «الرحمن»
قرآن فرمود: «الرَّحْمَنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ» و نمیگوید ربالعالمین، بلکه میگوید الرحمن. خدای رحمان به خاطر رحمانیتش تعلیم قرآن داده است و انسان را به دلیل رحمانیتش خلق کرده و این خدا بیان و گفتوگو را به بشر آموزش داده است. بعد هم تکرار میکند که کدام یک از این نعمتها را حاضر هستید تکذیب کنید؟ حتی جملهای که میگوید «كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ وَ يَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ» نیز از رحمانیت در حق است که اگر فانی در حق بشوید، باقی میمانید. فانی شدن در حق از طریق درون حاصل میشود و باید منیت را کنار گذاشتن به دست میآید. اگر به این صورت زندگی کنیم، کار و درس و ... همه عبادت خواهد بود، برای اینکه هرچه میبینیم خدا میبینیم. تمام این سوره نقش رحمان در جهان را نشان میدهد.