«خوارج» را درست ترجمه نمیکنند. من می بینم که متاسفانه در صحبت و شعر و سخنرانی و فیلم و همه چیز، خوارج را خشکه مقدس ها تعبیر می کنند. این، غلط است. خشکه مقدس کدام است؟!
در زمان امیرالمومنین علیه السلام خیلی بودند که برای خودشان کار می کردند. اگر می خواهید خوارج را بشناسید، نمونه اش را من در زمان خودمان به شما معرفی می کنم. گروه منافقین که یادتان هست؟ آیه قرآن می خواندند، خطبه نهجالبلاغه میخواندند، ادعای دینداری میکردند، خودشان را از همه مسلمانتر و انقلابیتر میدانستند، آن وقت بمبگذاری میکردند و ناگهان یک خانواده، بزرگ و کوچک و بچه و صغیر و همه چیز را به هنگام افطار ماه رمضان میکشتند! چرا؟ چون این ها طرفدار امام و انقلاب بودند.
ناگهان بمب گذاری می کردند و یک جمعیت بی گناه را مثلا در فلان میدان شهر نابود می کردند. شهید محراب هشتاد ساله، پیرمرد نورانی مومن مجاهد فی سبیل الله را به وسیله ی بمب گذاری می کشتند. این ها چهار، پنج شهید محراب از علمای پیر و مومن عالم فاضل برجسته را کشتند. نوع کارها، این طور کارهایی است.
خوارج، اینها بودند. عبداللهبنخباب را میکشند؛ شکم عیالش را که حامله بود، میشکافند، جنین او را هم که یک جنین مثلاً چند ماهه بود، نابود می کنند و مغزش را نیز متلاشی مینمایند! چرا؟ چون این ها طرفدار علیبنابیطالب اند و باید نابود و کشته شوند! خوارج اینهایند.
خوارج را درست بشناسید، کسانی با تمسک ظاهر به دین، با تمسک به آیات قرآن، حفظ کردن قرآن، حفظ کردن نهجالبلاغه (البته آن روز فقط قرآن بود؛ ولی در دورههای بعد، هرچه که مصلحت باشد و ظاهر دینی آنها را حفظ کند) به برخی از امور دینی ظاهرا اعتقاد داشتند؛ اما با آن لب و اساس دین مخالفت میکردند و بر روی این حرف تعصب داشتند.
دم از خدا میزدند اما نوکری حلقه به گوش شیطان را داشتند. دیدید که منافقین یک روز آن طور ادعاهایی داشتند؛ بعد هم وقتی لازم شد، برای مبارزه با انقلاب و امام و نظام جمهوری اسلامی، با امریکا و صهیونیستها و صدام و با هر کس دیگر حاضر بودند کار کنند و نوکریشان را انجام دهند! خوارج، این طور موجوداتی بودند. آن وقت امیرالمومنین علیه السلام در مقابل این ها با قاطعیت ایستاد. این، همان علی است « اشدا ء علی الکفار، رحماء بینهم».
ببینید این دو خصوصیت در امیرالمومنین علیه السلام، چه طور زیبایی را به وجود می آورد. انسانی با آن ترحم و با آن رقت، طاقت نمی آورد و دلش نمی آید که یک بچه یتیم را غمگین ببیند. می گوید تا من این بچه را نخندانم، از این جا نخواهم رفت. آن وقت آن جا در مقابل آن انسان های کج اندیش کج عمل- که مثل کژدم، به هر انسان بی گناهی نیش می زنند- می ایستد و چهار هزار نفر را در یک روز و در چند ساعت کوتاه از بین می برد. « لن یفلت منهم عشره».از اصحاب خود امیرالمومنین علیه السلام ، کمتر از ده نفر شهید شدند- ظاهرا پنج نفر یا شش نفر- اما از آن چهار هزار نفر آن ها، کمتر از ده نفر باقی ماندند؛ یعنی نه نفر.
توازن در شخصیت، بعنی این.