مسعود جانبزرگی، استاد گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، در وبینار تحلیل روانشناختی دعای ابوحمزه ثمالی که شب گذشته، ۳ اردیبهشت به همت گروه درمان چندبعدی معنوی خداسو از مرکز خدمات مشاوره و روانشناسی «طلیعه سلامت» برگزار شد، اظهار کرد: در جلسه قبل درباره این صحبت کردیم که چطور ظرفیت محبت و عشق ما نسبت به خداوند کم میشود؛ وقتی این ظرفیت کاسته شود، عمل ما ضعیف شده و آمادگی ما برای عمل صالح کاهش خواهد یافت.
وی ادامه داد: از دعای ابوحمزه ثمالی میفهمیم که این کاهش آمادگی ما را به سمت ناامیدی خواهد برد و از دست بردن به خیر ناامید میشویم که اینگونه مواقع انسانها خطرناک میشوند؛ زمانی که دسترسی ما به خیر کم شود و ناامید شویم ممکن است به دیگران آسیب بزنیم که در تاریخ وجود داشته و در حال حاضر نیز وجود دارد در حقیقت کسانی که برای رسیدن به مقصد ناامید هستند برای دیگران خطرناک میشوند.
این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه دعا زبان قلب است، افزود: وقتی قلب معنوی انسان از کار بیفتد معمولاً انسان دستش برای دعا بالا نمیرود در حقیقت دعا کردن ما را به سمت هوشیاری سوق میدهد و هر چقدر نسبت به حقایق و اتفاقات آگاهتر شویم قلب ما بازتر میشود. اولین اتفاق برای کسی که قلبش تکان میخورد این است که دلش برای خداوند تنگ میشود. نیت ما این است که به قرب الهی برسیم موضوع عشق خود را میتوانیم خدا قرار دهیم، وقتی رابطه خدا با بنده را میبینیم نمیدانیم چه کسی عاشق است.
چرا انسان لجاجت دارد؟
جانبزرگی تصریح کرد: انسان لجاجت دارد که این امر زمینه آسیبزایی برای ماست وقتی انگیزه ما بالا میرود؛ هنگام دلتنگی اشک جاری میشود که مرهمی برای زخمهای عفونی قلب است به همین خاطر انسان بعد از گریه آرامش پیدا میکند در حقیقت گریه مطلع خوبی برای نشاط باطنی است.
وی به فراز ۳۳ دعای ابوحمزه ثمالی اشاره کرد: در این فرازآمده است «أَبْکِی لِخُروُجی مِنْ قَبْری عُرْیاناً ذَلیلاً حامِلاً ثِقْلی عَلی ظَهْری اَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ یمینی وَاُخْری عَنْ شِمالی اِذِ الْخَلائِقُ فیشان غیرشانی لِکلِّ امْرِئ مِنْهُمْ یوْمَئِذ شَاْنٌ یغْنیهِ وُجوُهٌ یوْمَئِذ مُسْفِرَةٌ ضاحِکةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ وَوُجوُهٌ یوْمَئِذ عَلَیها غَبَرَةٌ تَرْهَقُها قَتَرَةٌ وَذِلَّه سَیدی عَلَیک مُعَوَّلی وَمُعْتَمَدی وَرَجائی وَتَوَکلی وَبِرَحْمَتِک تَعَلُّقی تُصیبُ بِرَحْمَتِک مَنْ تَشآءُ وَتَهْدی بِکرامَتِک مَنْ تُحِبُّ فَلَک الْحَمْدُ عَلی ما نَقَّیتَ مِنَ الشِّرْک قَلْبی وَلَک الْحَمْدُ عَلی بَسْطِ لِسانی اَفَبِلِسانی هذَا الْکالِّ اَشْکرُک اَمْ بِغایه جُهْدی فی عَمَلی اُرْضیک؛ گریه کنم برای بیرون آمدنم از قبر برهنه و خوار که بار سنگینم را به پشتم بار کرده. یکبار از طرف راستم بنگرم و بار دیگر از طرف چپ و هریک از خلایق را در کاری غیر از کار خود ببینم. برای هر یک از آنها در آن روز کاری است که به خود مشغولش دارد چهرههایی در آن روز گشاده و خندان و شادمانند و چهرههایی در آن روز غبارآلود است و سیاهی و خواری آنها را فراگرفتهای آقای من بر تو است تکیه و اعتماد و امید و توکلم و به رحمت تو آویختهام، به رحمت خود رسانی هر ه را خواهی و به کرامتت راهنمایی کنی هر که را دوست داری پس ستایش تو را است بر اینکه دلم را از آلودگی شرک پاک کردی و برای تو است ستایش برای باز کردنت زبانم را، آیا به این زبان کندم سپاس تو را گویم یا با نهایت کوششم در کردارم تو را خوشنود سازم؟» دعا به خوبی ما را درمان و هدایت میکند امام سجاد(ع) در این دعا امامت خود را دقیق انجام دادند و ما را به سمت موضوعی که میخواهیم هدایت میکنند.
چرا انسان گریه میکند؟
این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه بیان کرد: انسان در ۲ حالت گریه میکند نخست وقتی که از محبوب خود دور بیفتد به خاطر غمی را از دوری او تجربه میکند و دوم اینکه شواهدی را میبیند که امکان وصال وجود دارد و اشک جاری میشود. هجران یا شوق وصل مرهمی است که بر زخمهای درونی ما گذاشته میشود.
وی اضافه کرد: امام سجاد(ع) در ادامه دلایل گریه خود را این گونه بیان و آرام ما را وارد سفر آخرت میکنند و رفتن از این دنیا را به تصویر میکشند. امام میگویند گریه میکنم به خاطر اینکه وقتی از قبر سر برآورم خود را عریان و ذلیل میبینم؛ اینجا باید بگوییم کسانی که خود را قوی میبینند آنهایی هستند که در موضع قدرت قرار دارند و لباسهای فاخر بر تن میکنند و حج تمرینی است که وقتی از قبر بیرون میآیند را ببینند که چگونه محتاج و خوار هستند. امام سجاد (ع) میفرمایند وقتی از قبر بیرون میآیم بار سنگینی را بر دوش خود میکشم؛ اینجا امام اشاره دارند که مرده پس از بیرون آمدن از قبر نگاهی به راست و چپ میاندازد و میبیند که هر کسی مشغول کار خود است و کاری به دیگری ندارد. در علم روانشناسی معمولاً در موقعیتهای مرزی کسی کاری به شما ندارد و هرکس سرگرم کار خودش است.
جانبزرگی ادامه داد: اگر به دعای ابوحمزه نگاه کنیم میبینیم که تمام فرازهای دعا انعکاس قرآن کریم است؛ در قیامت هرکس مشغول خود است یعنی انسان حس میکند به کسی نیاز دارد و بهقدری وضعیت هولناکی دارد که تمام فکر و ذهن او مشغول به آن فعالیت است.
این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه بیان کرد: بعضی از خاندان پیامبر(ص) از ایشان حضرت سؤال کردند که در روز قیامت انسان به یاد دوست صمیمیاش میافتد؟ ایشان در پاسخ فرمودند «سه موقف است که هیچ کس در آنها به یاد کسی نمیافتد: پای میزان سنجش اعمال است تا ببیند آیا میزانش سنگین است یا سبک؟ سپس بر صراط است تا ببیند آیا از آن میگذرد یا نه؟ و سپس به هنگامی است که نامههای اعمال را به دست انسانها میدهند تا ببیند آن را به دست راستش میدهند یا دست چپ؟ این سه موقف است که در آنها کسی به فکر کسی نیست».
وی اظهار کرد: عمل انسان در ظاهرش انعکاس پیدا میکند نمای ظاهری فرد معمولاً باطن فرد را نشان میدهد که در دنیا میتوان این امر را پوشاند اما در شرایط بحرانی پوشاندن صورت ممکن نیست و میبینیم که برخی از صورتهای نورانی و شاد از برخی صورتها انگار غبار و دود آنها را فرا گرفته که این نشان میدهد فرد حالش خوب نیست؛ در اینجا امام میگویند که چه چیز باعث میشود حال افراد در آن موقعیت بد شود، در حقیقت دیدن حقیقت و پوشاندن آن باعث میشود حال روانی فرد بد شده و در ظاهرش نمایان شود.
جانبزرگی تصریح کرد: وقتی از کفر صحبت میکنیم عقل فطری میداند که کار بدی است اما ما بهعنوان بنده روی حقیقت پرده میاندازیم اگر میخواهیم در ماه رمضان از کرامت این ماه استفاده کنیم بهتر است تا قبل از شبهای قدر این وضعیت و سیستم فکری خود را اصلاح کرده و در برابر حقیقت جبهه نگیریم و لجبازی نکنیم. در فراز قبلی امام فرمودند که وقتی که به قبر میروم کجا میروم؟ وقتی وارد قبر میشوم چه امکاناتی با خود میبرم؟ در این جا میخواهند بگویند اگر نظام فکری من توحیدی نباشد دیگر جایی برای بازگشت وجود ندارد پس تا زمانی که در دنیا هستیم امکان اصلاح وجود دارد.
این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه مطرح کرد: امام سجاد (ع) در فراز قبل عنوان داشتند وقتی که میبینم پرنده مرگ بالای سر من حرکت میکند یعنی هر لحظه مرگ را تجربه میکنم. هر روز صبح که از خواب بیدار میشویم یک فرصت داریم و در پایان روز ببینم چقدر از این فرصت استفاده کردیم. با خواب دفتر روز بسته میشود و شاید فردایی وجود نداشته باشد بنابراین باید نظام اعتقادی خود را اصلاح کرده و بدانیم به چه کسی اقتدا و چگونه فکر میکنیم. همچنین باید ببینیم چقدر از افکار ما مبتنی بر عقل و چقدر خارج از تقواست.
وی تصریح کرد: اگر ناراحت باشیم رفتار در صورت ما ظاهر میشود؛ امام سجاد(ع) به خوبی قلب ما را درمان میکنند باید حواسمان باشد چگونه در این مسیر قدم میگذاریم و چه اتفاقی برای ما میافتد و امام (ع) در این فراز از دعا داستان مردن و زنده شدن را برای ما به تصویر میکشند.
جانبزرگی اشاره کرد: امام سجاد(ع) در این قسمت از دعا مرگ و حیات انسان را مطرح میکنند و دوباره به سمت التماس با خدا رفته و عنوان میدارند سرور من، تکیهگاه اعتماد، امید و توکلم تو هستی؛ در اینجا باید فکر کنیم که تکیهگاه ما کجاست و به چه کسی تکیه و اعتماد کردیم به که امید داریم و توکل کردیم.
وی اظهار کرد: خدایا دوباره خود را به رحمت تو آویزان میکنم چون هر جور که میخواهی رحمت خود را نصیب بندگان میکنی؛ اگر کسی را بخواهی هدایت کنی با کرامتت هدایت میکنی آیا من را مشمول کرامت خود میکنی؟ اینجا امید کار میکند و امام دوباره وارد بحث تحمید میشوند و میگویند خدایا تو را شکر میکنم که زبانم را باز کردی، تو را شکر میکنم که شرک را از قلب من پاک کردی، اما چه کار کنم که زبانم کُند است و به شکر کردن تمام نعمتهایت نمیرسم اما همه سعی خود را برای شکرگزاری میکنم.
تکیهگاهمان کیست؟
این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ادامه داد: در این قسمت امام سجاد(ع) یادآوری میکنند و میگویند با که میخواهید حرکت کنید؟ معلوم کنید که توکل شما به چه کسی است و چه کسی پشتوانه شماست. شیطان در مذاکره با خدا میگوید که از پشت به انسان حمله میکند؛ در اینجا برخی از ما انسانها به زیبایی، مقام و پول تکیه میکنیم پس همواره باید یادمان باشد که به چه تکیه میکنیم.
وی بیان کرد: اگر روزی بین آخرت و دنیا؛ رغبت ما به دنیا بیشتر شد و برای رسیدن به پول حق کسی را از بین بردیم باید سبک زندگی خود را اصلاح کنیم و مسیر درست، پاکسازی ذهن از شرک است. ما در عین حال که خدا را تسبیح میکنیم ذهن خود را از خداهای قلابی پاکسازی میکنیم وقتی این امر انجام شد به سمت خدا حرکت کرده و از رحمت الهی آویزان شده و کمکم هدایت خواهیم شد.
قدردانی یک روش درمانی است
این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ادامه داد: امام سجاد(ع) میفرمایند وقتی ذهن را درست کردید زبان قلب باز میشود و حمد و سپاس میکنید؛ حمد سخت است و در حقیقت تشکر مسیر سلامت معنوی ماست به شرط اینکه تکیهگاه درست باشد.
وی گفت: نعمتهای خداوند بسیار است اما باید تمرین شکر کردن داشته باشیم چون اینگونه شرک از بین خواهد رفت. وقتی رفتار را اصلاح کنیم ذهن نیز اصلاح میشود؛ در روانشناسی قدردانی یک روش درمانی است و این ازجمله معارف دعای ابوحمزه ثمالی است. چه اشکالی دارد در مقابل لطفی که میبینیم از اطرافیان و نزدیکان تشکر و قدردانی کنیم. اما گاهی به خاطر نزدیکی با خدا قدردانی از او را فراموش میکنیم ولی باید بدانیم تحمید سبک زندگی است و هرچه ذهن ما آلوده باشد زبان ما به شکر باز نمیشود پس در ابتدا باید ذهن پاکسازی شود.
جانبزرگی در پایان یادآور شد: امام سجاد(ع) در این فراز به روشنی مسیر زندگی را بیان میکنند و ما را در مواجهه با مرگ قرار میدهند در حالی که ما غافلیم.