امام کاظم(ع) در حدیثی خطاب به هشام مىفرمايد: قرآن كثرت را مذمت كرده است آنجا كه خداوند در سوره انعام آیه ۱۱۶مىفرمايد: وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ، و اگر از بيشتر كسانى كه در اين سرزمين هستند پيروى كنى تو را از راه خدا گمراه مىكنند آنان جز از گمان [خود] پيروى نمىكنند و جز به حدس و تخمين نمىپردازند.»
اگر اكثر مردم را پيروى كنى تو را گمراه مىكنند؛ چون اكثر مردم تابع عقل نيستند، تابع گمان و تخميناند، همين كه چيزى در خيالشان پيدا مىشود دنبالش مىروند.
چون اكثر اينجور هستند، پس به اكثر اعتماد نكن. اين خودش نوعى ديگر استقلال بخشيدن به عقل است و دعوت به اينكه عقل بايد معيار باشد.
امام کاظم(ع) در ادامه خطاب به هشام مىفرمايد: هشام! به حرف مردم اعتنا نكن، به تشخيص مردم اعتنا نكن؛ تشخيص، تشخيص خودت باشد.
اى هشام! اگر در دست تو يک گردو باشد و هركس به تو برسد بگويد: به به! چه گوهر عالى! در هيچ خزانهاى پيدا نمىشود، تو كه مىبينى گوهر نيست نبايد گول آنها را بخورى.
نقطه مقابلش: و اگر در دست تو گوهرى باشد و هركس به تو برسد بگويد: اين گردو را از كجا آوردهاى؟ تو نبايد اعتنا كنى.
اگر همه مردم به اين گوهر گفتند گردو، تو تابع تشخيص و عقل و فكر خودت باش و عقل را راهنماى خود قرار بده.
برگرفته از مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (تعليم و تربيت در اسلام)، ج۲۲، ص: ۸۶۷- ۸۶۶