مروري بر عزاداري ماه محرم
۱۴۰۰-۰۵-۲۴
ماه محرم برای مسلمانان و به‌ خصوص شیعیان تداعی‌کننده‌ جنگ امام حسین (ع) و یزید و واقعه عاشورا است. وقتی به ایام محرم نزدیک می‌شویم، عزاداران با سیاهپوش‌کردن کوچه‌ها و خیابان‌ها برای عزاداری امام حسین (ع) آماده می‌شوند. هنوز هم پس از گذشت ۱۴۰۰ سال از شهادت حضرت و یاران مظلومش در دشت کربلا، غم و ماتم این واقعه زنده است و فرا رسیدن ماه محرم، داغ دل‌های مسلمانان را تازه می‌کند.
مروري بر عزاداري ماه محرم

نهضت عاشورا نيز به مثابه يک قيام تحول ساز در بستر تاريخ مبتني بر نظام انديشه اي و تحليلي امام حسين (ع) به وقوع پيوست اين قيام هدفمندي خلقت و آفرينش، باور به عليت در حوادث در کنار به رسميت شناختن نقش اراده و اختيار انساني در ايجاد تغييرات و مسووليت ديني در قبال حوادث و نگرشي يکپارچه نسبت به شناخت و تعريف «قدرت» به عنوان بخشي از حق و فهمي تاريخ ساز از حضور در هستي براي انسان را نشان مي دهد.
در واقع قابل تامل ترين موضوع در مورد نهضت امام حسين (ع)، نه نتيجه مقطعي و حتي نتايج اخلاقي آن بلکه درک عميق تاريخ سازي انسان هاي آگاه به موجوديت خود در هستي براي آينده است. لذا تبيين حرکت امام، ضرورت تامل در فلسفه و تاريخ از ديدگاه اسلام را مي طلبد و نيز اين حرکت يک جنبش پوياي تاريخ ساز با ماهيت ديني است که بدون در نظر گرفتن بعد جهاني تاريخي و نگاه پويايي شناسي اجتماعي يا جامعه شناسي تاريخي، جايگاه واقعي و تاريخي آن کمتر قابل درک است.
تاریخ عزاداری بر امام حسین (ع)
شهادت حسین بن علی(ع) جانی دوباره و هویتی تازه به تشیع بخشید. تشیع چنان با حادثه عاشورا عجین گشته است که امروزه قسمت اعظمی از بنیان و بنیادهای شیعی را، آموزه ها و مسایل مرتبط با عاشورا و حرکت امام حسین(ع) می سازد. از این رو است که در نگاه شیعی، این نه فقط شیعیان، که همه عالم، گیاهان و بی جانان و حیوانات تا انسان ها، و نه امروز که از ابتدای آفرینش انسان، بر امام حسین(ع) گریسته اند و همه چیز با نام او پیوند خورده است.
امام صادق در روایتی می فرمایند :«گریه پیامبران، صدیقان، شهیدان و ملائکه آسمان بر حسین(ع)، طولانی شده است».
 هم چنین در کامل الزیارات و بحار الانوار روایتی آمده که می گوید: «هیچ پیامبری نبوده، مگر اینکه به زیارت کربلا آمده و در آن جا توقف کرده است. از این رو در روایات شیعی، سابقه عزاداری بر امام حسین(ع) به حضرت آدم(ع) می رسد».
«ای فرزندم به شیعیانم سلام مرا برسان و به آنان بگو، پدرم غریب و دور از وطن و در راه خدا شهید شد او را ندبه کنید و بر او گریه و عزاداری نمایید» . این جمله ای است که بزرگ شهید دشت کربلا در آخرین لحظات، قبل از شهادت خطاب به فرزندش امام زین العابدین (ع) گفت.
 دستور امام بر زمین نماند و از عصر روز عاشورا تا همین امروز، شیعیان شیفته امام حسین(ع) در سالروز شهادت او چون عزادارانی که تازه عزیزی از دست داده باشند گریه و زاری می کنند. حضرت زینب در کربلا و کوفه و شام، ام السلمه همسر پیامبر در مدینه، جابر بن عبد الله انصاری در کربلا و آل بویه در ری اولین کسانی بودند که سنت عزاداری برای امام را در نقاط مختلف مرسوم کردند، پس از آنها عزای حسین هر روز و هر سال پر رونق تر، فراگیرتر و حزن انگیزتر شده است.
الف: پیش از عاشورا
در روایتی وارد شده است که وقتی خداوند در خواست توبه آدم(ع) را پذیرفت، جبرئیل اسامی پنج تن آل عبا را به او تلقین کرد. هنگامی که به نام سیدالشهدا رسید، گریه راه گلویش را بست. آدم علت آن را جویا شد و جبرئیل واقعه عاشورا را برای او شرح داد. در این هنگام، آدم و جبرئیل هردو گریه می کردند. در روایت دیگری آمده است که حضرت آدم هنگام عبور از کربلا یزید را لعن نموده است. هنگامی که کشتی حضرت نوح نیز به کربلا رسید، به تلاطم افتاد. وقتی آن حضرت علت را پرسید، جبرئیل داستان کربلا را برای وی بازگو کرد. همین مساله درباره ابراهیم، هنگامی که در صدد ذبح اسماعیل برآمده بود، روی می دهد و پس از شنیدن داستان عاشورا، اشک از چشمانش سرازیر می شود. برای اسماعیل نیز همین مساله هنگام آب نیاشامیدن گوسفندانش در کربلا اتفاق می افتد. نیز هنگامی که به موسی خطاب شد همه گناهکاران توبه کار را می بخشم، جز کشنده حسین(ع) را و آن گاه داستان کربلا بیان گردید، گریه کرد و از قاتلان حسین(ع) بیزاری جست.
هم چنین در روایتی، گریستن حضرت موسی وحضرت خضر(ع) در مجمع البحرین،  حضرت زکریا در بیت المقدس و حضرت عیسی در کربلا بر حضرت امام حسین(ع) ذکر شده است. نیز گریستن حضرت رسول الله(ص) پس از ولادت امام حسین(ع)  یا هنگام رحلت شان و...، گریستن امیرمومنان هنگام عبور از کربلا و گریستن حضرت زهرا(س)  خط سیر دنباله دار تاریخ عزاداری نزد شیعیان، از ابتدا تاهنگام شهادت امام حسین(ع) است. هم چنین علامه مجلسی در بحارالانوار از امام باقر(ع) روایت می کند که هنگام خروج امام حسین(ع) از مدینه به طرف مکه، بانوان بنی عبدالمطلب جمع شدند و بر آن حضرت گریه کردند.
ب: پس از عاشورا
در واقع، عزاداری برای امام حسین (ع) و یاران ایشان از همان روز واقعه‌ کربلا در روز عاشورا شروع شد. بی‌شک نخستین کسانی که بر سوگ این بزرگواران اشک ریختند، اهل بیت ایشان و قوم بنی‌هاشم بودند. روز یازدهم محرم سال ۶۱ هجری که اهل بیت‏ علیه‌السلام در کنار اجساد مطهر شهیدان به سوگ و ماتم نشستند، نقطه آغاز این عزاداری‌ها به حساب می‌آید.
پس از ورود کاروان اسیران به کوفه و سخنرانی امام سجاد (ع) و حضرت زینب و ام‏ کلثوم علیهم‌السلام، صدای ضجه و گریه مردم شهر بلند شد که نوعی عزاداری برای شهدای کربلا بود. زمانی هم که کاروان اسرا به شام رسید، اهل ‏بیت ‏به‌مدت سه روز به عزاداری مشغول بودند.
اولین عزاداری در مدینه نیز توسط «ام سلمه»، همسر پیامبر (ص) برگزار شد و پس از ورود اهل بیت به مدینه، همه مردم به عزای عمومی پرداختند و امام سجاد (ع) مصائب کربلا را برای مردم شرح داد و مردم در سوگ این مصیبت عظیم گریستند. عزاداری‌های مدینه به‌حدی اوج گرفت که عمر بن سعد موضوع را به اطلاع یزید رساند و وجود زینب (س) را تحریک‌آمیز خواند. تا اینکه ایشان به شام یا مصر تبعید شدند.
با وجودی که عزاداری امام حسین (ع) در طول تاریخ اسلام کم ‌و بیش جریان داشت، برپایی گسترده این مراسم به‌ صورت سازمان یافته و با دستور و حمایت حکومت به دوران آل‌ بویه در بغداد برمی‌گردد.
درباره علت برگزاری مراسم عزاداری امام حسین (ع) از اول محرم، دلایل مختلفی ذکر شده است که در اینجا به تعدادی از آن‌ها اشاره می‌کنیم.
بر اساس روایات، امام رضا (ع) فرموده بودند:
هنگامی که ماه محرم شروع می‌شد، دیگر کسی پدرم را خندان نمی‌دید و هر روز ناراحتی او بیشتر می‌شد تا روز دهم محرم. پس وقتی روز دهم می‌رسید، آن روز، روز مصیبت و اندوه و گریه او بود. ایشان در این روز می‌گریستند و می‌فرمودند این روز، روزی است که جدم حسین‌بن‌علی (ع) را همراه هجده تن از رجال بنی‌هاشم در کربلا شهید کردند و امام حسین (ع) را از پشت سر بریدند.
این طور به نظر می‌رسد که اگر ائمه اطهار (ع) فقط روز شهادت را گرامی می‌داشتند، چیزی بیشتر از یک یادبود عاطفی نبود؛ اما بخش اعظمی از فلسفه حرکت امام حسین (ع) به پیش از شهادت ایشان مربوط می‌شود و جای تأمل و تفکر زیادی دارد. این  روز فرصت خوبی برای اندیشیدن درباره علت حرکت حضرت از مدینه به مکه، از مکه به عراق و انتخاب کوفه از میان شهرهای آن است. چرا در ایام عرفه که حاجیان در مکه حضور داشتند، حضرت مراسم حج را به پایان نمی‌رساند و آنجا را ترک می‌کند؟ چرا کاروان آن‌ها سر از کربلا درآورد و صحبت‌های حضرت برای دوستان و دشمنان در طول این سفر و واقعه عاشورا چه بوده است؟
شاید هم  روز سوگواری قبل از عاشورا، عزاداران را برای غم بزرگ روز دهم محرم آماده می‌کند و بهتر می‌توانند این مصیبت هولناک را تحمل کنند. علاوه بر این، یک دهه عزاداری در اول محرم، این امکان را به افراد می‌دهد تا با حضور در محافل مذهبی و شنیدن مواعظ دینی، آمادگی بیشتری پیدا کنند تا در روز مصیبت بزرگ اباعبدالله الحسین (ع) سراسر احساس و شور باشند.

اهمیت و فلسفه عزاداری امام حسین (ع)
برای پی بردن به اهمیت و فلسفه عزاداری امام حسین (ع) توجه به چند نکته ضروری است:
۱. قرآن بر زنده نگه داشتن فضیلت‌ها و صفات والای انسان‌های برجسته و اولیای دین در آیات گوناگون، تأکید ورزیده است.
۲. امامان بزرگوار شیعه (ع) درباره زنده نگه داشتن حادثه کربلا به شیوه‌های گوناگون مانند: الف) تشویق به برپایی مجالس سوگواری. ب) تشویق به گریستن و گریاندن. ج) تشویق شاعران به مرثیه سرایی. د) تشویق و ترغیب به زیارت امام حسین (ع)، تشویق کرده اند.
۳. ماه محرم، ماه پیروزی خون بر شمشیر و الهام بخش مبارزه با ستمگران است و در انتقال پیام جهانی امام حسین (ع)، نقش اساسی دارد.
۴. سوگواری عامل وحدت و رمز موفقیت برای ملت‌ها در طول تاریخ بوده است. بیشتر انقلاب‌های دنیا، از توجه به قیام حماسه سازان کربلا سرچشمه گرفته که یک نمونه از آن، آزادسازی شبه قاره هند از دست استعمار انگلیس بود و نمونه مهم‌تر آن انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و نمونه اخیر آن جریان مقاومت حزب الله جنوب لبنان در برابر صهیونیست تجاوزگر، بنابراین عزاداری برای امام حسین (ع) دارای آثار فراوانی مانند: عزت و سربلندی، بقای فرهنگ دینی و اسلامی و آثار دیگری است که نشان دهنده اهمیت آن است.

ضرورت عزاداری از دیدگاه روایات
در عرصه روایات، رویکرد ویژه‌ای در بحث عزاداری به چشم می‌خورد که آن را امری مستحب و پرفضیلت بر شمرده و برای آن اهمیت فراوانی قائل شده است.
در اینجا برخی روایات را می‌آوریم که در چهارچوب عزاداری و گریستن آمده است:
۱. پیامبر اکرم (ص) به حضرت زهرا (علیهاالسلام) فرمود: «در روز قیامت هر چشمی گریان است مگر آن چشمی که بر حسین گریسته. چنین فردی همیشه خندان خواهد بود و به نعمت‌های بهشتی بشارت داده می‌شود».
۲. حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) به ابن شبیب می‌فرماید: «ای پسر شبیب! محرم، ماهی است که مردم در دوران جاهلیت ستم و قتل را در آن حرام می‌دانستند، ولی گروهی از مسلمانان، این حرمت را نشناختند، فرزند پیامبر را به قتل رساندند و زنان و فرزندانش را به اسارت بردند. اگر خواستی بر کسی بگریی، برای حسین بن علی گریه کن؛ زیرا او را مانند گوسفند ذبح کردند. هم چنین هیجده تن از اهل بیت او را که در روی زمین، کسی شبیه آنان نبود، به شهادت رسانیدند. این مصیبت چنان بزرگ است که آسمان‌ها و زمین در شهادتش گریسته اند. روز عاشورا، چشم‌های ما را خون بار کرد، دل‌های ما را سوزاند، اشک ما را روان ساخت و عزیزان ما را خوار کرد. سرزمین کربلا تا روز قیامت برای ما سختی و بلا بر جای گذاشت پس بایستی گریه کنندگان بر کسی مانند حسین گریه کنند و بدانید که گریستن بر حسین، گناهان انسان را می‌ریزد و انسان را پاک می‌کند.
۳. امام رضا (ع) در حدیث دیگری فرموده است: هر کس مصایبی را که بر ما روا داشته اند به یاد آورد و بر آن بگرید، در قیامت همراه با ما خواهد بود. هرکس به یاد مصایب ما بگرید و دیگران را بگریاند در روزی که همه چشم‌ها گریان است، چشمان او گریان نخواهد بود. هم چنین هر کس در جلسه‌ای بنشیند که در آن مجلس، امر ما برپا داشته می‌شود، در روزی که دل‌ها می‌میرد دل او زنده می‌شود».
۴. امام صادق (ع) به فرزند بزرگوارشان فرمود: «فرزندم! ۱۰ سال در ایام حج در سرزمین منی با وقف اموال و دارایی ام، مجلس عزا برای من برپا دار تا گریه کنندگان برای من بگریند».
۵. هم چنین امام صادق (ع) به عبدالله بن حمّاد فرمود: «به من خبر رسیده است که گروه‌ها و دسته‌هایی از پیرامون کوفه و جا‌های دیگر و گروهی از زنان در نیمه شعبان، به آرام گاه جدم، حسین بن علی می‌روند و بر او نوحه سرایی می‌کنند و قرآن می‌خوانند. همچنین گروهی به بیان داستان شهادت و بعضی دیگر نیز به مرثیه سرایی می‌پردازند آیا چنین است؟»
حمّاد پاسخ داد: آری، من خود شاهد چنین مجلسی بوده ام.
حضرت فرمود: «خدای را سپاس که گروهی از مردم را علاقه‌مند قرار داد تا به مدح و ستایش ما بپردازند و برای ما عزاداری کنند. دشمنانِ ما را مورد اعتراض و طعن قرار می‌دهند و کار‌های زشت آن ستم کاران را آشکار می‌سازند».
۶. امام صادق (ع) در جایی دیگر به مسمّع فرمود: «ای مسمع! تو که اهل عراق هستی آیا قبر جدم حسین را زیارت می‌کنی؟» عرض کردم: خیر؛ زیرا من اهل بصره هستم و در همسایگی ما یکی از هواداران خلیفه زندگی می‌کند که پیرو هوا و هوس نفسانی اوست. هم چنین دشمنان ما از ناصبی و جز آن فراوان هستند. ترس آن دارم که به خلیفه اطلاع دهند و جان من در خطر افتد. امام فرمود: «آیا مصایب کربلا را به یاد نمی‌آوری؟» عرض کردم: چرا به یاد می‌آورم. فرمود: «آیا شیون و ناراحتی نمی‌کنی؟» گفتم: چرا، به خدا سوگند! گریه می‌کنم. حضرت فرمود: «خدا گریه ات را بپذیرد! آگاه باش که تو از کسانی هستی که برای مصایب ما اظهار ناراحتی می‌کنند و تو از کسانی هستی که در شادی ما شاد و در اندوه ما، اندوهناک اند».
سپس فرمود: «سپاس خدایی را که ما اهل بیت را به رحمت ویژه اش نواخت و بر دیگران برتری بخشید.‌ای مسمع! از زمان کشته شدن امیر مؤمنان علی زمین و زمان می‌گرید و گریه فرشتگان هنوز ادامه دارد».
بی تردید، این سخنان، نشان دهنده جایگاه والای گریستن بر شهیدان کربلا و مصایب اهل بیت (ع) است. البته این گونه عزاداری به زمان و مکان ویژه‌ای محدود نمی‌گردد، بلکه امامان معصوم (ع) هماره پیروان خود را به زنده نگه داشتن این سنت پسندیده، در هر شرایطی سفارش کرده اند تا فرهنگ مبارزه با ستم گران و یاد و خاطره جانبازی و رشادت همه شهیدان اسلام جاوید بماند.
در روایات و سیره حضرات معصومین (ع) تأکید فراوانی بر عزاداری شده است. علّت این امر نیز آن است که عزاداری، رمز بقاء تشیّع است. برگزاری مجالس عزاداری و اهتمام به آن، فوائد، آثار و برکات فراوانی دارد و در ادامه، به برخی از آن آثار اشاره می‌شود.

آثار و برکات عزاداری امام حسین (ع)
اوّل: آمرزش گناهان
اوّلین نتیجه عزاداری، آمرزش گناهان است. طبق روایات، اگر کسی وارد جلسه عزای امام حسین «ع» شود و عزاداری کند، گناهان او آمرزیده می‌شود. چنانکه از پیامبر «ص» و ائمّه طاهرین (ع) روایاتی در اهمیّت عزاداری و اینکه گریه بر مصائب اهل بیت (ع) بهشت را واجب می‌گرداند، وارد شده است. بحمدالله همیشه جلسات عزاداری رونق داشته و سزاوار نیست کسی خود را از فیض آن و نتایج مفید آن محروم سازد.
دوّم: ثواب فراوان
در روایات معصومین «ع» برای عزاداری و زیارت امام حسین (ع)، ثواب حج و عمره بیان شده است. حتّی در روایات آمده است که افضل از همه اعمال است. همچنین در روایات فرموده‌اند ثواب عزاداری و زیارت ابی عبدالله الحسین (ع) مانند آن است که خدای سبحان را در عرش زیارت کند. البته خداوند متعال مجسّم نیست که روی عرش و کرسی بنشیند. پس معنای عرش خدا، استیلای خداوند بر عالم وجود است و این روایت از باب کنایه و تأکید بیان شده است. بر این اساس، ثواب زیارت امام حسین (ع)، از دور یا نزدیک، مانند آن است که اگر پروردگار متعال عرشی داشت و شما می‌توانستید خدا را زیارت کنید، از چنان ثوابی بهره‌مند می‌شدید.
تحلیل آمرزش گناهان و اعطای ثواب در عزاداری
همان‌طور که بیان شد، عزاداری و گریه برای امام حسین (ع) یکی از اسباب آمرزش گناهان است و ثواب‌ها و پاداش‌های شگفت‌آوری نیز برای آن وضع شده است. تحلیل این مطلب آن است که عزادار امام حسین (ع) باید با آن حضرت رابطه عاطفی برقرار کند؛ به این معنا که به اندازه عشق و محبّتی که به ایشان و شعائر حسینی دارد، از گناهانش افسرده و ناراحت بوده، به پیروی از اهل بیت (ع) علاقه داشته باشد. پس، به تعبیر دیگر، معنای روایت چنین می‌شود که: اگر کسی برای عزاداری امام حسین (ع) وارد جلسه عزا شد و توبه کرد و از گناهان خود پشیمان شد، گناه او هرچه بزرگ و فراوان باشد، آمرزیده می‌شود.
سوّم: دستیابی به حسن عاقبت
فایده سوم عزاداری، عاقبت به خیری است. به عبارت دیگر، دست عنایت امام حسین (ع) روی سر عزاداران قرار می‌گیرد و به این واسطه، از عاقبت سوء و سرنوشت بد، مصون و در امان خواهند ماند. حسن عاقبت سه معنا دارد: اوّل اینکه ذلت بعد از عزت پیدا نمی‌کند. دوّم اینکه تا آخر عمر، حالت انحراف برای او پدید نمی‌آید و سوّم اینکه هنگام مرگ، اهل بیت (ع) را می‌بیند، آن بزرگواران به فریاد او می‌رسند و او نزد ایشان سربلند است. جلسات عزاداری، هر سه معنای حسن عاقبت را برای عزاداران پدیدار می‌سازد. به تجربه هم اثبات شده افرادی که با مسجد، روحانیّت و جلسات عزاداری رابطه دارند، عاقبت به خیر می‌شوند.
چهارم: ابقای اسلام و احیای تشیّع
فایده چهارم عزاداری، که از فواید قبلی بالاتر و ارزشمند‌تر است، این است که عزاداری، عامل بقای اسلام و احیای تشیّع است. امام حسین (ع) برای احیای اسلام و تشیّع به کربلا آمدند. در آن زمان، اسلام در خطر و تشیع در حال نابودی بود و شیعیان نمی‌توانستند ابراز عقیده کنند، امّا شهادت امام حسین (ع) ورق را برگرداند؛ اسلام باقی ماند و تشیّع زنده شد. در واقع، زحمات رسالت پیامبر اکرم (ص) در تبلیغ اسلام و معرفی تشیّع که پس از جریان نامبارک سقیفه بنی ساعده، در حال از بین رفتن بود، زنده شد. در آن دوران، حتّی امیرالمؤمنین (ع) چه قبل از خلافت و چه بعد از آن، به شدّت در تنگنا بودند. پس از ایشان نیز امام مجتبی (ع) تنها بودند و بدین سبب محبور به صلح با معاویه شدند. امام حسین (ع) تا زمان مرگ معاویه، به صلح برادر خویش پای‌بند بودند. امّا پس از آن و با روی کار آمدن یزید که عهدشکنی آشکاری بود، اقدام به قیام کردند، زیرا می‌دانستند با وجود یزید، باید فاتحه اسلام را خواند، لذا فرمودند: اگر کسی مثل یزید حاکم باشد، اسلام نابود می‌شود: «عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ یَزِید»؛ لذا قیام کردند و طبق گواهی تاریخ، پس از شهادت ایشان، طولی نکشید که ریشه بنی‌امیّه خشکید و اسلام عزیز باقی ماند. از این جهت، تردیدی وجود ندارد که بقای اسلام و احیای تشیّع مرهون شهادت امام حسین (ع) است. امّا آن شهادت و آثار عظیم آن سزاوار نبود که در کربلا تمام شود. آن امام بزرگوار نیز توجّه داشتند که موج کربلا باید در جهان اسلام سراسری شود؛ لذا خاندان و فرزندان را نیز به همراه خود بردند. در آستانه مسافرت، محمد بن حنفیّه گفت: اگر شما برای شهادت می‌روید، چرا زنان و کودکان را می‌برید؟ فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاهُنَّ سَبَایَا». یعنی این‌ها ادامه دهنده رسالتی هستند که با شهادت آغاز می‌شود. بر این اساس، پس از عاشورا، و شهادت امام، نوبت به حضرت زینب (س) و اهل بیت امام حسین (ع) رسید که با اسارت خود، موج شهادت امام (ع) و وقایع کربلا را سراسری کنند.
اسارت این خانواده، موجی در عالم اسلام ایجاد کرد. پس از اسارت نیز با عزاداری، به خصوص توسّط سایر ائمّه معصومین (ع) موج شهادت، عالم‌گیر شد. در واقع، حرکت حسینی، ابتدا با اسارت خاندان رسول خدا (ص) و سپس با عزاداری شیعیان، جاودان و سراسری شد و همیشه باقی خواهد ماند. از این رو می‌توان گفت: شهادت، اسارت و عزاداری در یک راستا هستند.
به عبارت دیگر، استمرار عزاداری، تا روز قیامت، سبب و عامل بقای اسلام و احیای تشیّع است. بنابراین اگر ثواب آن از حج و عمره بالاتر باشد، تعجّب ندارد.
 تأکید مکرّر تعالیم دینی بر عزاداری نیز به خاطر نقش مؤثر آن بر بقای تشیّع است. در روایات می‌خوانیم کسانی که به عزاداری اهمیت می‌دهند، مانند اصحاب اباعبدالله در روز عاشورا هستند. امام حسین (ع) به اصحاب خود فرمودند: مثل شما نیامده و نخواهد آمد. حال اگر کسی در این مجالس شرکت کند، مثل اصحاب امام حسین (ع) می‌شود. مثلاً عزاداران می‌توانند با شرکت در عزاداری، حالت توبه و انابه پیدا کنند و مثل حرّ، فایده اوّل، یعنی آمرزش گناهان را ببرند.
پنجم: استجابت دعا
از دیگر فوائد عزاداری، استحابت دعا است. بحث دعا و استجابت آن در جلسات عزاداری مفصّل است. این مطلب به تجربه بار‌ها اثبات شده و حاکی از عنایت خاص معصومین (ع) به عزاداران است.

منبع:

https://www.khabaronline.ir/news/1295754/
http://www.shabestan.ir/detail/News/1083520
https:/www.kojaro.com/2016/9/22/122109/history-mourn-imam-hussein/
http://ensani.ir/fa/article/64496/
https://www.mashreghnews.ir/news/638781/
https://www.iribnews.ir/fa/news/3188082/

 


مؤلف/نویسنده/عکاس:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید