وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً «30»
پيامبر (در روز قيامت از روى شكايت) مىگويد: پروردگارا! قوم من اين قرآن را رها كردند.
امروز عملا قرآن از متن زنگی فردی و اجتماعی مسلمانان بیرون رفته است و آنان به جهت ستم ها که بر یکدیگر روا می دارند نه تنها شفای خود را از قرآن نمی گیرند که مدام بر زیان خوش می افزایند.
قرآن با جهان بینی توحیدی و قوانین عالی اش امت بزرگ اسلامی و حکومت صالح الهی را تاسیس نمود و تمدن عظیمی را در جهان پی ریزی کرد در نتیجه آن، دنیا احیا شدو جامعه انسانی تا مدت ها از برکاتش بهره مند گردید.(برگرفته از کتاب مهجوریت قرآن از دیدگاه امام خمینی از مریم بنان)
نکته ها
اين آيه، از گلايهى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله سخن مىگويد و آن حضرت چون «رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ» است نفرين نمىكند.
امام رضا عليه السلام فرمود: دليل آن كه در نماز، قرآن مىخوانيم آن است كه قرآن از مهجوريّت خارج شود. «1»
در روايات آمده است: هر روز پنجاه آيه از قرآن را بخوانيد و هدفتان رسيدن به آخر سوره نباشد، آرام بخوانيد و دل خود را با تلاوت قرآن تكان دهيد و هرگاه فتنهها همچون شبتاريك به شما هجوم آوردند، به قرآن پناه بريد. «2»
به نظرم رسيد اقرار بعضى بزرگان را دربارهى مهجوريّت قرآن نقل كنم:
«1». تفسير كنزالدقائق.
«2». تفسير نورالثقلين.
جلد 6 - صفحه 249
الف: ملاصدرا قدس سره در مقدّمه تفسير سوره واقعه مىگويد: بسيار به مطالعه كتب حكما پرداختم تا آنجا كه گمان كردم كسى هستم، ولى همين كه كمى بصيرتم باز شد، خودم را از علوم واقعى خالى ديدم. در آخر عمر به فكر رفتم كه به سراغ تدبّر در قرآن و روايات محمّد و آلمحمّد عليهم السلام بروم. يقين كردم كه كارم بىاساس بوده است، زيرا در طول عمرم به جاى نور در سايه ايستاده بودم. از غصه جانم آتش گرفت و قلبم شعله كشيد، تا رحمت الهى دستم را گرفت و مرا با اسرار قرآن آشنا كرد و شروع به تفسير و تدبّر در قرآن كردم، درِ خانهى وحى را كوبيدم، درها باز شد و پردهها كنار رفت و ديدم فرشتگان به من مىگويند: «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ». «1»
ب: فيض كاشانى قدس سره مىگويد: كتابها و رسالهها نوشتم، تحقيقاتى كردم، ولى در هيچ يك از علوم دوائى براى دردم و آبى براى عطشم نيافتم، بر خود ترسيدم و به سوى خدا فرار و انابه كردم تا خداوند مرا از طريق تعمّق در قرآن و حديث هدايت كرد. «2»
ج: امام خمينى قدس سره در گفتارى از اينكه تمام عمر خود را در راه قرآن صرف نكرده، تأسّف مىخورد و به حوزهها و دانشگاهها سفارش مىكند كه قرآن و ابعاد گوناگون آن را در همهى رشتهها، مقصد اعلى قرار دهند تا مبادا در آخر عمر برايّام جوانى تأسّف بخورند. «3»
«هجر»، جدايى با عمل، بدن، زبان و قلب را شامل مىشود. «4»
رابطهى ميان انسان و كتاب آسمانى، بايد دائمى و در تمام زمينهها باشد، زيرا كلمهى «هجر» در جايى به كار مىرود كه ميان انسان و آن چيز رابطه باشد. «5»
بنابراين بايد تلاشى همه جانبه داشته باشيم تا قرآن را از مهجوريّت در آوريم و آن را در همهى ابعاد زندگى، محور علمى و عملى خود قرار دهيم تا رضايت پيامبر عزيز اسلام را جلب كنيم.
نخواندن قرآن، ترجيح غير قرآن بر قرآن، محور قرار ندادن آن، تدبّر نكردن در آن، تعليم ندادنش به ديگران و عمل نكردن به آن، از مصاديق مهجور كردن قرآن است. حتّى كسى
«1». مقدّمه تفسير سورهواقعه.
«2». رسالة الانصاف.
«3». صحيفه نور، ج 20، ص 20
«4». مفردات راغب.
«5». التحقيق فىكلمات القرآن.
جلد 6 - صفحه 250
كه قرآن را فرا گيرد ولى آن را كنار گذارد و به آن نگاه نكند و تعهّدى نداشته باشد، او نيز قرآن را مهجور كرده است. «1»
پیام ها
1- در قيامت يكى از شاكيان، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است. «وَ قالَ الرَّسُولُ»
2- انتقاد از كسانى است كه آگاهانه قرآن را كنار مىگذارند. اتَّخَذُوا ... و نفرمود:
«كان عندهم مهجورا»
3- جمعآورى و تدوين قرآن، در زمان شخص پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله انجام شده و لذا مورد اشاره و خطاب قرار گرفته است. «هذَا الْقُرْآنَ»
4- مهجوريّت قرآن و گلايهى پيامبر و مسئوليّت ما قطعى است. ( «قالَ» فعل ماضى نشانهى حتمى بودن است)
5- تلاوت ظاهرى كافى نيست، بلكه مهجوريّتزدايى لازم است. «مَهْجُوراً»
جهت مطالعه بیشتر به منابع ذیل در کتابخانه تخصصی علوم قرآن و حدیث مراجعه شود: