فائزه عظیمزاده اردبیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع)، امروز یکشنبه ۳ بهمن، در نشست «زنان در آینده تمدنی ما» با موضوع «مسئولیت تمدنی زنان» سخنرانی کرد که در ادامه میخوانید:
لازم است در بدو امر نگاهی به جایگاه تمدن در جامعه داشته باشم و سپس به بیان مسئولیت تمدنی زنان اشاره کنم. وقتی از تمدن صحبت میکنیم در ادوار مختلف تاریخی تعاریف مختلفی همانند سبک زندگی انسانها، شیوه قرار گرفتن انسانها در کنار یکدیگر و نحوه برخورداری از عقاید و آداب ور سوم برای آن بیان شده است. قطعاً وقتی از تمدن صحبت میکنیم یکی از مؤلفههایی که رابطه تنگاتنگ با آن دارد فرهنگ است که زیرساخت آن باورها، عقاید، دین و همه آن چیزهایی است که انسان با آن زندگی میکند.
نگاه دینی و غربی به تمدن
در نگاه غربی در حوزه فرهنگ و تمدن، تفاوتهای ساختاری میان گفتمان غربی و دینی در زمینه نگاه به زنان وجود دارد. برخی نظریهپردازان آمریکایی، تمدن را بالاترین گستره سطوح هویت فرهنگی معرفی میکنند و میگویند باید انسانها را با فرهنگ و تمدن آمریکایی در سراسر دنیا آموزش دهیم. برخی دیگر تمدن را صرفاً یک نظم اجتماعی و خلاقیت فرهنگی میدانند و به عبارت دیگر حرکت به سمت شهرنشینی و رعایت روابط گروههای انسانی در جامعه برای ارتباط با یکدیگر و کسب علم و فضایل و انسانی معرفی میکنند.
اما در نگاه دینی قطعاً تفاوتهای زیادی وجود دارد. مرحوم علامه جعفری در مورد کلمه تمدن معتقد هستند که در تعالیم و آموزههای دینی، تمدن بخش زیرساختی عقاید ماست. سایر جامعهشناسان مسلمان هم در این رابطه مسائلی را بیان کردهاند و گفتهاند زمانی که بتوانیم به آموختههای مادی و معنوی دین را در جامعه انسانی پیاده کنیم به تمدن رسیدهایم. مقام معظم رهبری، تمدن را یک سیر بسط تفکر و ظهور فعالیتهای افراد میدانند که بتواند باورها، بینشها، نگرشها و اندیشههای خود را متجلی کنند و در جامعه اثرگذار باشند. رابطه تنگاتنگی بین فرهنگ و تمدن وجود دارد و زیربنای همه اینها ساختار فکری و تربیتی یک انسان است که مبتنی بر آن حرکت میکند و به آن اعتقاد دارد. آن چیزی که امروزه در جامعه دینی ما و در این نشست باید به آن بپردازیم این است که مؤلفههای تمدنسازی در جامعه ما چه مواردی هستند و زنان و مادران ما در این رابطه چه مسئولیتی دارند و چگونه میتوانند در این راستا حرکت کنند؟
مؤلفههای تشکیل یک تمدن شامل سنن اخلاقی، باورهای دینی، زبان، انتقال ارزشها و اعتقادات، خط و نگارش، دستنوشتههای ملتها، مجموعه قوانین و صنعت و امثالهم هستند. حال سوال این است که زنان در این حرکت و در انتقال سنن اخلاقی، استحکام باورهای دینی، انتقال زبان مادری و حفظ ارزشهای حاکم بر آن زبان و ترویج تفکر اخلاقمدار و دینمدار چه جایگاهی دارند؟ امروزه در جهان غرب، تمدنسازی زنان با ادبیات فمینیستی به گونهای تعبیر میشود که منجر به این شده که زنان براساس سکولاریسم و لیبرالیسم که مبتنی بر اصالت فرد است جایگاه اصلی خود را در انتقال و حفظ تمدن از دست داده و از نقش واقعی زن بودن خود خارج شدهاند.
در گفتمان قرآن کریم، زنان نقش محوری در خانواده دارند و خانواده اساسیترین بنیاد جامعه است؛ جامعه متمدن برگرفته از خانواده متمدن است. اگر خانواده متمدن شود و ارزشها، نگرشها و فرهنگ در آن به نحو مناسب شکل بگیرد جامعه حرکتی تمدنی را آغاز میکند در حالیکه امروزه در آموزههای فمینیستی، زنان صرفا به خارج از خانه هدایت میشوند تا توان تمدنی خود را از دست بدهند. زیرساخت تمدن اسلامی حاکمیت خداوند است و انسانها باید دست به دست هم دهند تا مبتنی بر ارزشها، رفتارها و نهادهای مشترک در جهان علیه ظلم ستیز کنند و مردان و زنان هرکدام نقش اصلی خود را در جامعه ایفا کنند.
نظام خانواده تمدنساز است اما منظور کدام خانواده است؟ منظور ما خانوادهای است که در آن مادر محور است و روابط و ارتقای امنیت و آرامش در نهاد خانواده هدفمند و مبتنی بر عاطفه و اصول احترام متقابل است و مؤلفههایی همانند کرامت مداری، تهذیب اخلاق، توسعه خرد، غایت محوری، و جامعهپذیری در آن وجود دارد و این گامی به سوی تمدن نوین اسلامی است. این آن چیزی است که در ادیان توحیدی، مخصوصاً تعالیم اسلام و شریعت نبوی و سیره معصومین(ع) برای یک زن مسلمان تبیین شده است. مسئولیت زن تمدنساز مبتنی بر مؤلفههایی است که اولین شاخصه آن علم و بصیرتمندی در انتخاب همسر و جایگاه اجتماعی شایسته است و اگر این اصول، معرفتی نباشد یقینا زنان نمیتوانند مسئولیتهای خود را به خوبی انجام دهند.
برابری زن و مرد در قرآن
توجه به موازین اخلاقی و فرهنگی و محوریت اخلاق در همه تعاملات فردی و اجتماعی، استفاده از تکنولوژی در فرآیند تربیت از دیگر خصوصیات زن مسلمان است. مادران امروزه در جامعه ساحتهای مختلف تربیت عاطفی، اخلاقی، جنسی، فرهنگی، اقتصادی و ... را بر عهده دارند و اگر این بانو و زن متمدن و متدین نتواند علم و آگاهی خود را بالا ببرد در انجام این وظایف موفق نخواهد بود.
در بیش از چهارصد آیه از قرآن کریم پیرامون مقام و منزلت زن و مسلمان و هویت و وظایف وی و حقیقت اصلی این زن سخن گفته شده و یقینا زنان در انجام عمل طیبه و صالح و برای رشد و پیشرفت جامعه هیچ تفاوتی با مردان ندارند. « مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ؛ هر کس از مرد و زن کار نیکی به شرط ایمان به خدا به جای آرد ما او را به زندگانی خوش و با سعادت زنده ابد میگردانیم و اجری بسیار بهتر از عمل نیکی که میکردند به آنان عطا میکنیم» (نحل/ ۹۷) محور ترویج عمل صالح و رسیدن به حیات طیبه و ساختن پایههای یک تمدن نوین اسلامی، بانویی است که انسانساز است و قرآن کریم، وی را زنِ مسلمانِ انسانساز میداند.
تفاوت مسئولیت زن در اسلام و غرب
جنسِ مسئولیت زن در تمدن اسلامی و غربی متفاوت است. در تمدن اسلامی زیرلایه تمدن برای زن شام علم، دین و خودباوری است. این زن باید جایگاه و منزلت خود را بیابد و سپس در خدمت خانواده و جامعه قرار بگیرد. آزادی زن مسلمان، اخلاق مدار و دینمدار است اما آزادی زن در لیبرالیسم بر مبنای سرمایهداری و اصالت لذت و اصالت فرد و عدالت اجتماعی مبتنی بر مدرنیته است لذا زنان از هویت اصلی خودشان خارج میشوند.
مهمترین شاخص مسئولیت تمدنی زن مسلمان، اتکا بر عقلانیت دینی است. زنان، متفکر و خلاق هستند و باید مبتنی بر این عقلانیت تصمیمگیری و تصمیمسازی کنند. اعتماد به نفس و ابتکار در استفاده از ابزارهای گفتمانی اثر بخش در انتقال ارزشها از دیگر وظایف زن مسلمان است و آموزشهایی که مادران به فرزندان خود میدهند همگی در این راستا موثر هستند و این بر مبنای خودباوری هویتی است. در بیانات مقام معظم رهبری نیز غایتنگری، نظم، جهتمندی، تربیت معنوی و سلامت دینی از جمله مهمترین ویژگیهای زن تمدنساز هستند. یقینا زنان برای اینکه به این مسئولیت برسند باید اصل کرامت و آزادگی انسانها و مخصوصاً بانوان که نقش اصلی در برقراری روابط سالم در جامعه را برعهده دارند به خوبی رعایت شود.