وی بیان کرد: بشارت الهی در قرآن این است که خدا وعده فرموده: «وَ نُریدُ أن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفُوا فِی الأَرض وَ نَجعَلَهُم أَئِمَّة وَ نَجعَلَهُمُ الوارِثین» (آیه ۵ سوره قصص)؛ خدا میفرماید ما اراده کردیم که بر مستضعفین روی زمین منت بگذاریم و برای آنها ائمهای و پیشوایانی و رهبرانی را قرار بدهیم. یکی از جاهایی که در قرآن خداوند میفرماید ما منت داریم و این نعمت بزرگ را بر بشریت ارزانی داشتیم، تعیین رهبران الهی برای هدایت بشریت است. این وعده الهی در قرآن است.
اینکه چرا امام غایب است، یک جهتش ائمه معصومین(ع) در روایات متذکر شدهاند و آن وجود ستمگران ظالمی است که در صدد از بین بردن ولی عصر(عج) هستند، البته در دوران قبل از امام زمان(عج) هم شما میبینید که آباء بزرگوار امام زمان(عج) را هم در زمان ستمگران معاصر خودشان به شهادت رساندهاند.
قطعاً اگر امام زمان(عج)، بعد از امام حسن عسکری(ع) در بین مردم حضور داشت، آن سرنوشت تلخی که برای پدرانش و اجداد طاهرینش رقم خورده بود، برای ایشان هم رقم میخورد. شاید این سؤال برای عزیزان پیش بیاید که خب خداوند، امام زمان(عج) را حفظ میکرد؟ خداوند، جبراً امام زمان(عج) را از گزند این مفاسد محفوظ میداشت. البته مشیت الهی در نظام خلقت این نیست. خداوند، اولیای الهی را برای هدایت بشریت فرستاده و خلعت اختیار را بر قامت بشریت پوشانده است. انسانها در انتخاب راه صحیح و راه باطل در دنیا مختارند و باید در آخرت و عقبی، نسبت به نحوه زندگی خود در دنیا پاسخگو باشند.
قطعاً نظام اینگونه است؛ همان روشی و اتفاقی که برای پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) رقم خورد، قطعاً برای امام زمان(عج) هم چنین اتفاقی میافتاد؛ اگر امام زمان(عج) در بین مردم بود و غائب نمیشد، ستمگران لحظهشماری میکردند؛ با توجه به اینکه یک حساسیت ویژهای هم روی امام زمان(عج) ایجاد شده بود. چون از رسول خدا(ص)، حضرت زهرای مرضیه تا امام عسکری(ع)، این ۱۳ نور پاک و معصوم، بشارت آمدن مصلحی را داده بودند که دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، لذا دشمنان فضیلت و عدالت و حقیقت، منتظر بودند که این مصلح عدالتگر متولد شود و او را از پای در آورند.
به همین دلیل مشاهده میکنیم از بدو تولد، امام غائب بود و حتی نزدیکترین کسان به امام زمان(عج) در بیت ولایت که عمه امام عسکری(ع) حکیمهخاتون بود، اطلاع نداشت و در بین چند سالی که در کنار پدر بود، خیلی از یاران امام عسکری(ع)، حضرت را ندیده بودند. این بیانگر آن است که جامعه، یک جامعه آمادهای نبود و حکومت ستمگران درصدد دسترسی به این ولی خدا بودند. بنابراین یک دلیل از غیبت، خوف از کشته شدن بود. البته ما یک خوف ممدوح و یک خوف مذموم داریم.
خوف ممدوح، خوف و ترس پسندیده است؛ انسان یک جاهایی را احتیاط میکند و هراس دارد و هراسش عقلی است و این پسندیده است. خوف مذموم، خوفی است که انسان، در جایی که پسندیدگی و خردورزی عقل او را تأیید نمیکند، انسان بترسد لذا در اینجا این خوف، خوف ممدوح است.
نکته دیگری که اینجا حائز اهمیت است، عدم آمادگی مردم در پذیرش امام زمان(عج) است؛ کما اینکه در دورانهای قبل هم در زمان پدران بزرگوار امام عصر(عج) و انبیای گذشته، آن استعداد و آمادگی عمومی در بین مردمی که انبیا و اولیا بین اینها بودند، نبود. یک جهت هم همین بود و تاکنون هم که ما با شما صحبت میکنیم که حضرت ظهور نکردهاند، آن آمادگی عمومی اتفاق نیفتاده است. بله، شاید شماها بگویید ما آمادهایم و ما پذیرای حضرتیم و ما مشتاقیم اما امام، امامِ عصر است و بر بشریت میخواهد حکومت کند و جامعه بشری باید پذیرای او باشد.
یکی از پاسخهایی که چرا امام(عج) غائب است، آن است که خود این غیبت و غائب بودن، یک محک و وجه تشخیصی است برای شناخته شدن حق از باطل و پاکان و ناپاکان. در این دوران غیبت، آنهایی که صادق و پاک و خالص هستند، خودشان را نشان میدهند و قطعاً کارهای اینها و تلاش اینها خیلی پرثواب و پر اجر است.
یکی از ویژگیهایی که باید منتظران ظهور منجی داشته باشند، داشتن معرفت خداست اما این معرفت خداوند چگونه به دست میآید. امام صادق(ع) در روایتی فرمودند معرفت خداوند چهار رکن دارد: خداشناسی، خودشناسی، وظیفهشناسی و دشمنشناسی و گناهشناسی.
برای اینکه به معرفت خداوند دست یابیم باید علاوه بر شناخت خداوند و شناخت خویش، وظیفه خود را در مقابل پروردگار عالم بشناسیم و بدانیم که خداوند از ما چه انتظاری دارد و همچنین باید دشمنان خداوند و دین خداوند را بشناسیم و به موقع در مقابل آنها عکسالعمل نشان دهیم.