« صلح» واژهای پرتکرار در سخن و نظر و سخت غریب در عمل است و عجیب که ما مسلمانان از ظرفیتهای آموزههای دینی برای توسعه و تعمیق صلح و فراگیر ساختن گفتمان صلحطلبی غافلیم.
موسم رمضان و فریضه روزهداری را به جرئت میتوان فرصت بیبدیلی بر گسترش گفتمان صلحخواهی و صلحدوستی در سطوح مختلف روابط انسانی تلقی کرد و اساساً مگر صلح جز برای زیست بهتر و متعالیتر و انسانیتر شدن روابط فردی، اجتماعی و سیاسی در جامعه بشری است و مگر ماه رمضان با دعوت و توصیه به انس با خدا، خویشتنداری و امساک از لذات مادی، تسلط بر لذات نفسانی در بعد فردی و دستگیری از نیازمندان و محرومان و توسعه رحمت در روابط با دیگران و کمک به بهبود حال سایر انسانها در بعد اجتماعی مفهومی جز صلح را تبلیغ و تکثیر میکند؟
اگر نقطه آغاز صلح را صلح با خود در پی اصلاح و بهبود رابطه با خدا بدانیم آنگاه صلح در سطح روابط اجتماعی و سیاسی یک شعار زیبای بدون پشتوانه نخواهد بود که « إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ»؛ اگر اراده افراد هر جامعه معطوف به گسترش صلح باشد آنگاه لطف و عنایت خدا نیز شامل حال شده و در این فضا و مبتنی بر قرآن ساختارهای ظالمانه و ضد صلح در مقابل کارگزاران انسانی بااراده شکست خواهند خورد.
اینجاست که نباید از ظرفیت ماه رمضان و فرصت تعمیق رابطه انسان با پروردگار و معنویتر شدن روح و جان انسان به منزله مؤلفه زمینهساز و شتابدهنده گفتمان صلحطلبی به آسانی گذشت اما این به شرطی است که نگاهی عمیق و کلان به فریضه روزه و کارکردهای گسترده آن داشت. اگر روزه و رمضان خلاصه به ارتباط تکبعدی با پروردگار و نخوردن و نیاشامیدن شود و دستاوردها و برکات این ارتباط معنوی و فردی در عرصه اجتماعی به منصه ظهور نرسد، آری قطعا پیوندی بین رمضان و صلح برقرار نخواهد شد و آثار رمضان در حصار خانههای از هم جدا محبوس خواهد ماند اما اگر رمضان با ابعاد اجتماعی آن مانند افطاری دادن و شاد کردن دل دیگران و کمک به فقرا نگریسته شود میتوان صلح را در پس همین قدمهای کوچک ساخت زیرا صلح امری ساختی است که بیشتر از ساختارها متکی به ارادههاست و بیشتر از خواست دولتها برخاسته از میل ملتهاست و در این میان ملتهای اسلامی با داشتن چنین ظرفیتهای عظیم و آموزههای عمیق میتوانند پرچمدار صلح و سلم در جامعه جهانی باشند؛ صلحی که مانند ایمان به خدا و گفتن شهادتین، نیازمند هیچ شرطگذاری برای دیگری نیست و صلح با هر انسان صلحخواه و انساندوستی را به آسانی میپذیرد بدون آنکه از مذهب، نژاد، زبان، قومیت و ملیت او سؤال کند.
حال با چنین نگاه زیبا و در عین حال واقعبینانه به رمضان این ادعا را داریم که رمضان؛ ماه خدا، ماه دوستی ابنای بشر با یکدیگر است که به تعبیر امیرالمؤمنین علی(ع) خطاب به مالک اشتر: « مردمان دو دستهاند، گروهی برادر دینی تواند و گروهی در آفرینش با تو همانندند» و این برابر دیدن خود با دیگری و احساس برتری نداشتن خود بر دیگری لازمه اصلی حرکت به سمت صلح است و در این میان رمضان فریادگر این برابری و برادری است و از همین منظر رمضان و صلح پیوندی ناگسستنی با هم دارند و هرچه روزه خالصتر و خداییتر، میل و عشق به صلح، صلحدوستی و صلحطلبی بیشتر و عمیقتر.