کتاب حاضر به ذکر سیره و سخنان امام رضا (ع) در هفت فصل با این موضوعات پرداخته است: دربارة حضرت رضا (ع)؛ فروع دین در بیان آن امام، مجموعهای دیگر از نکات مهم اقتصادی، اخلاقی و عرفانی، منتخبی از دعاها و مناجاتهای امام رضا (ع)، شمهای از اشعار آن حضرت، و مروری بر راهنماییهای طبی و بهداشتی امام رضا (ع).
بخشی از صفحات کتاب رضای خدا
جود و بخشش، همراه با آداب مخصوص آن
مرحوم کلینی از الیسع بن حمزه قمی روایت کرد که گفت:
باجمعی بسیار، خدمت حضرت امام رضا(ع)بودیم که شخصی وارد شدو خطاب به امام(ع)گفت: یابن رسول الله، من دوست شما وپدران شما هستم ، نفقه وخرج خود را در راه حج گم کرده ام . مالی به من عنایت کنید، که البته وقتی به خراسان رسیدم به نیت شما آن مال را صدقه خواهم داد. زیرا در آنجا صاحب مال وثروت هستم . حضرت پس از جلسه برخواست، داخل اتاق شدو لحظاتی از باای در، دویست دینار به او داد و خواهش کرد که با گرفتن پول توقف نکندو از آنجا برود و فرمود لازم نیست در محل خود مالی را برای من صدقه بدهید . پس از آنکه حضرت از اتاق بیرون آمد ، از ایشان پرسیدند : چرا پول را از بالای در دادید و خواهش نمودید که برود تا او را نبینید؟
حضرت فرمودند: می خواستم ذلت و شرمندگی را در صورت او نبینم.
علت متفات بودن معجزه های پیغمبران
ابی یعقوب بغدادی روایت کردکه ابن سکیت به حضرت امام رضا (ع) عرض کرد : چرا خداوند حضرت موسی بن عمران را با عصا ید بیضا و عیسی را با طب و حضرت محمد (ص) را با سخن و خطبه و قرآن مبعوث کرد؟
امام رضا (ع) در پاسخ فرمود: خداوند متعال هنگامی که موسی (ع) را مبعوث کرد، اغلب مردم آن زمان ساحر بودند، موسی (ع) از سوی خداوند عزو جل چیزی آورد که از توان آنها بیرون بود و با آن سحر شان را باطل ساخت و حجت بر آنها ثابت نمود. و عیسی (ع) را زمانی مبعوث کرد ، که فلج و بیماریهای دیگر زیاد شد و مردم نیازمند به طب شدند ، عیسی (ع) از طرف خداوند چیزی اورد که پزشکان و طبیبان آن زمان نداشتند. مرده های ایشان را زنده کرد، کوران و اشخاص لال و گرفتاران و بیماران را به اذن خداوند شفا دادو با آن حجت را برآنها ثابت کرد. محمد(ص) را مبعوث فرمود ، در زمانی که اغلب مردم آن عصر اهل خطبه و سخن بودند (ادبیات و شعر می دانستند)
رسول خدا (ص) از کتاب خدا مواعظ و احکامی آورد که گفتار آنها را باطل کرد و حجت را برآنها ثابت نمود.