اَلْمَحَجَّةُ الْبَیْضاء فی تَهْذیبِ الْاِحْیاء؛ کتابی اخلاقی به زبان عربی، نوشته ملامحسن فیض کاشانی (متوفای ۱۰۹۱ق) است. این کتاب شرح و اصلاح کتاب «اِحیاء علوم الدین» نوشته ابوحامد غزالی است. کتاب از چهار بخش عبادات، عادات، مُهْلکات و مُنْجیات تشکیل شده که یکی از قسمتهای بخش عبادات، کتاب آداب تلاوت قرآن نام دارد و به چهار باب تقسیم شده است. حال به مرور خلاصهای از دو باب ابتدایی کتاب آداب تلاوت قرآن که شامل 10 ادب ظاهری تلاوت می باشد میپردازیم.
کتاب آداب تلاوت قرآن
کتاب آداب تلاوت قرآن از کتاب هشتم از بخش عبادات المحجّه البیضاء فی تهذیب الاحیاء است. در آن آمده است، خداوند متعال فرموده است: «إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ؛ ما قرآن را نازل کردیم و ما به طور قطع آن را پاسداری میکنیم» و از اسباب حفظ آن در دلها و بقای آن در مصحفها مداومت در تلاوت و آموختن و درس دادن آن است با رعایت آداب و شرایط و اعمال ظاهری و باطنی آن، و این ها را ناگزیر باید به تفصیل بیان داشت. از این رو این مطالب در چهار باب به شرح زیر ذکر میشود.
باب اوّل: در فضیلت قرآن و قاریان.
باب دوّم: در آداب ظاهری تلاوت.
باب سوّم: در اعمال باطنی تلاوت.
باب چهارم: در فهم قرآن و تفسیر آن به رأی و جز آن.
باب اوّل: در فضیلت قرآن و قاریان و نکوهش مقصّران در تلاوت آن
پیامبر(ص) فرموده است: «هر کس قرآن بخواند و چنین پندارد به کسی چیزی بهتر از این داده شده آنچه را خداوند بزرگ داشته کوچک شمرده است.» (طبرانی از حدیث عبد اللّه بن عمر با سندی ضعیف) و نیز فرموده است: «در روز قیامت هیچ شفاعت کنندهای نه پیامبر و نه فرشته و نه غیر آن برتر از قرآن نیست»(عراقی گفته است: آن را عبد الملک بن حبیب بطور مرسل از سعید بن سلیم روایت کرده).
و نیز «برترین عبادت امّتم خواندن قرآن است» (فضائل القرآن ابو نعیم از حدیث نعمان بن بشیر و انس با اسنادی ضعیف) و نیز «دلها مانند آهن زنگار میگیرد، عرض کردند: به چه چیز زنگار آنها زدوده میشود، فرمودند: به خواندن قرآن و یادآوری مرگ»(مشکاه المصابیح بغوی، ص ۱۸۹، بیهقی از حدیث ابن عمر با سندی ضعیف).
و نیز پیامبر خدا(ص) فرموده است: «همانا سزاوارترین مردمان به ترس از خدا در نهان و عیان کسی است که نگهدار قرآن است و شایستهترین مردم در آشکار و نهان به نماز خواندن و روزه گرفتن کسی است که نگهدار قرآن است، سپس به آواز بلند فرمود: ای دارندۀ قرآن به وسیله آن فروتنی پیشه کن تا خدا تو را بلند مرتبه گرداند.
در نکوهش تلاوت غافلان
پیامبر خدا(ص) فرموده است: «قرآن را با آهنگ و آواز عرب بخوانید و از لحن فاسقان و گنهکاران دوری کنید، زیرا پس از من مردمانی بیایند که هنگام خواندن قرآن آواز خود را در گلو بچرخانند مانند آوازهخوانان و نوحهسرایان و راهبان که صدایشان از گلوگاهشان تجاوز نمیکند، دلهای آنها و دل کسانی که از کار آنها خوششان آید وارونه است» و نیز به سند خود از ابی جعفر امام باقر(ع) نقل میکند که فرموده است: «قرآنخوانان سه دستهاند: دستهای تلاوت قرآن را سرمایه خود کرده آن را وسیله گرفتن مستمرّی از پادشاهان و گردن فرازی بر مردم قرار میدهند؛ و دستهای قرآن میخوانند و مانند چوبه تیر که آن را میتراشند الفاظ آن را از بر کرده حدود و احکام آن را ضایع میسازند خداوند امثال این گونه قاریان قرآن را زیاد نکند، و دستهای قرآن را تلاوت میکنند و آن را داروی دردهای دل خویش قرار میدهند، شبها را با آن به بیداری میگذرانند، روزها را با آن تشنه بسر میبرند، در مساجد به خواندن آن اقدام میکنند، و برای آن از بستر آسایش دوری میگزینند، خداوند عزیز جبّار به خاطر آنها بلاها را دفع و قدرت را از دشمنان سلب و باران را از آسمان نازل میکند. به خدا سوگند در میان قرآن خوانان این گونه قاریان از کبریت احمر نایابترند»(کافی، ج ۲، ص ۶۲۷).
و از ابی عبد اللّه(ع) روایت شده که فرموده است: «برخی از مردم قرآن میخوانند تا بگویند فلانی قاری قرآن است و بعضی قرآن میخوانند تا از این راه دنیا را به چنگ آورند، و در اینها هیچ خیری نیست و برخی دیگر قرآن میخوانند تا در نماز و روز و شب خود از آن بهرهمند شوند»(کافی، ج ۲، ص ۶۰۹).
در اخبار آمده است: «بسا قرآنخوانی که قرآن او را لعن میکند.» (بر مأخذ آن آگاهی نیافتم جز این که انس بن مالک آن را نقل کرده است.) پیامبر خدا(ص) فرموده است: «بیشتر منافقان این امّت قاریان قرآنند.» (مسند احمد،ج ۴،ص ۱۵۱ و ۱۵۵، طبرانی، بیهقی، الجامع الصغیر، باب الالف).
باب دوّم: در آداب ظاهری تلاوت و آن ده چیز است
۱-حالت خواننده قرآن
تلاوتکننده باید با وضو باشد و به حالت ادب و آرامش ایستاده یا نشسته رو به قبله قرار داشته سرش را به زیر انداخته باشد. چهار زانو و متکبّرانه ننشیند و تکیه ندهد و باید جلوس او در تنهایی مانند نشستن شاگرد در نزد استادش باشد. بهترین حالات برای قرائت قرآن این است که خواندن آن ایستاده در حال نماز و در مسجد باشد و این افضل اعمال است. افضل این است که قرآن را در خانه بخوانند، چه این عمل از ریا دورتر است.
در عدّه الدّاعی از امام رضا(ع) نقل شده که آن حضرت از پدران خویش به طور مرفوع از پیامبر خدا(ص) روایت کرده که پیامبر(ص) فرموده است: «برای خانههایتان بهرهای از قرآن قرار دهید، زیرا خانهای که قرآن در آن خوانده میشود مایه آسایش اهل آن بوده و خیر آن بسیار است و ساکنان آن در توسعه هستند و اگر در آن قرآن خوانده نشود، مایه تنگی و سختی برای اهل آن بوده و خیر آن کم و ساکنان آن همواره در نقصان خواهند بود»(صحیح ترمذی، ج ۱۱، ص ۲۱۱)، غزّالی میگوید: اگر قرآن را بی وضو و گاهی که در بستر بر پهلو خوابیده است بخواند نیز به او ثوابی داده میشود، لیکن ثواب کمی خواهد بود، خداوند متعال فرموده است: «اَلَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِمْ؛ همانها که خدا را در حال ایستادن و نشستن و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند یاد میکنند(آل عمران، ۱۹۱).
۲- مقدار خواندن قرآن
من از آنچه غزّالی دراین باره از شیوه اصحاب خود نقل کرده که در یک شبانه روز یک یا دو یا سه بار قرآن را ختم میکردهاند صرف نظر میکنم زیرا این مبالغه و گزافگویی است و بر خلاف حکم عقل و روایاتی است که در این مورد از اهل بیت(ع) نقل شده است. از پیامبر خدا(ص) روایت شده است: «کسی که قرآن را در کمتر از سه روز ختم کند آن را نفهمیده است»(صحیح ترمذی، ج ۱۱، ص ۶۵، ابن ماجه شماره ۱۳۴۷ از ابن عمر با تقدیم و تأخیر).
در کافی به سند حسن از حریز از ابی عبد اللّه روایت شده که: «قرآن میثاق الهی با بندگان است؛ سزاوار است انسان مسلمان در این میثاق بنگرد و هر روز پنجاه آیه از آن را بخواند».
۳-تقسیم قرآن به اجزاء
کسی که قرآن را در هفته یک بار ختم کند آن را به هفت جزء منقسم سازد، زیرا صحابه قرآن را به اجزای مختلف تقسیم میکردهاند، روایت شده است برخی از آنها در شب جمعه سوره بقره را آغاز میکردند و تا مائده ادامه میدادند؛ در شب شنبه سوره انعام را تا هود، در شب یکشنبه سوره یوسف را تا مریم، در شب دوشنبه سوره طه را تا قصص، در شب سهشنبه سوره عنکبوت را تا ص، در شب چهارشنبه سوره تنزیل را تا الرّحمن تلاوت و در شب پنجشنبه قرآن را ختم میکردند.
ابن مسعود قرآن را بر غیر ترتیبی که ذکر شد به هفت جزء تقسیم میکرد. گفته شده قرآن هفت جزء است: جزء اوّل مشتمل بر سه سوره، جزء دوّم پنج سوره، جزء سوّم هفت سوره، جزء چهارم نه سوره، جزء پنجم یازده سوره، جزء ششم سیزده سوره، جزء هفتم سورههای مفصّل (کوچک) از سوره ق تا آخر قرآن، صحابه به همین گونه قرآن را تقسیمبندی و قرائت میکردند. دراین باره حدیثی از پیامبر خدا(ص) نقل شده و این امر پیش از تقسیم قرآن به پنج و ده و سی جزء بوده است. هر گونه تقسیمبندی قرآن جزء بدین صورت بدعت است.
۴- نوشتن قرآن
مستحبّ است نویسندگان قرآن را نیکو و خوانا بنویسند، مقصود از آن آراستن و واضح کردن کلمات و جلوگیری از غلط خواندن و خطای قاریان است.
اوزاعی از یحیی بن ابی کثیر نقل کرده که گفته است: قرآن در مصحفها خالی از نقطه و علامت بود. نخستین چیزی که در آن احداث کردند نقطهگذاری بر «با» و «تا» بود و گفتند: زیرا سبب روشنی و وضوح آن است. سپس در پایان آیهها نقطههای بزرگ گذاشتند و گفتند: باکی نیست؛ زیرا با این کار آغاز هر آیه دانسته میشود و پس از آن خواتیم و فواتح را پدید آوردند.
برخی گفتهاند اینها را حجّاج احداث کرده است، او قاریان را فرا خواند تا کلمات و حروف قرآن را شمردند و آن را به اجزای متساوی تقسیم و بر سی جزء مرتّب کردند و تقسیمات دیگری نیز به عمل آوردند.
۵-ترتیل
و آن در قرائت قرآن مستحبّ است، زیرا مقصود از قرائت تفکّر است و ترتیل به این امر کمک میکند. بدین سبب امّ سلمه قرائت پیامبر(ص) را قرائتی که حرف به حرف تفسیرکننده بوده توصیف کرده است(سنن ابی داود، ج ۱،ص ۳۳۸، سنن ترمذی،ج ۱۱، ص ۴۳ ابواب فضائل القرآن و ص ۴۸ ابواب القراءات، مجمع البیان، ج ۱۰،ص ۳۷۸).
ابن عبّاس گفته است: اگر سورههای بقره و آل عمران را با ترتیل بخوانم و در آنها تدبّر کنم نزد من محبوبتر است از این که همه قرآن را با شتاب تلاوت کنم.
در قرآن مجید آمده است: «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلاً؛ و قرآن را شمرده شمرده بخوان»(مزمل/۴) ترتیل عبارت از حفظ وقوف و بیان حروف است چنان که از امیر مؤمنان(ع) روایت شده است.
امیر مؤمنان(ع) در معنای ترتیل فرموده است: «آن را خوب ادا کن و آن را مانند شعر با شتاب مخوان و همچون ریگ آن را پراکنده مساز، لیکن دلهای سخت خود را به وسیله آن (از خداوند) بیمناک سازید و همّت شما این نباشد که سوره را زود به آخر برسانید.» (سنن ابی داود،ج ۲،ص ۶۱۴) و نیز در معنای ترتیل گفتهاند، یعنی: آن را با آرامی و تدبّر بخوان و نیز گفته شده ترتیل این است که اگر شنونده بخواهد حروف کلمات را بشمارد بتواند، چنان که درباره قرائت پیامبر خدا(ص) روایت شده است(این حدیث پیش از این طبق روایت ام سلّمه از ترمذی، ابی داود، نقل شده و نسائی نیز آن را روایت کرده است).
۶- گریستن
از طریق خاصّه(شیعه) کافی از ابی عبداللّه(ع) روایت کرده که فرموده است: «قرآن با اندوه نازل شده است پس آن را با اندوه بخوانید»(مجمعالبیان، ج ۲، ص ۶۱۴، به شماره ۲.) غزّالی میگوید: وجه احضار غم به دل تأمّل در تهدید و وعید و میثاق و عهودی است که در قرآن است و پس از آن باید درباره کوتاهیهای خود در قبال اوامر و نواهی الهی بیندیشد و در نتیجه اندوهگین و گریان شود و اگر مانند صاحبان دلهای پاک غم و اندوه او را فرانگیرد باید بر این فقدان غم و گریه بگرید، زیرا این بزرگترین مصیبت است.
۷- ادای حقّ آیات
بدین ترتیب که چون به آیه سجود برسد سجده کند، همچنین هرگاه آیات سجده را از زبان دیگری بشنود. در قرآن پانزده سجده است؛ چهارتای آنها واجب است و به آنها عزائم گفته میشود و بقیّه آنها مستحبّ هستند، کمترین کاری که برای ادای این سجده باید انجام داد نهادن پیشانی بر زمین است.
در خبر صحیح از امام صادق(ع) روایت شده که از آن حضرت پرسیدند کسی آیه سجده را میخواند و فراموش میکند که سجده کند تا آنگاه که رکوع و سجود را به جا میآورد؟ فرمود: «اگر سجده از غرائم است هر زمان به یادش آمد سجده کند» (نوادر بزنطی، مستطرفات السرائر، تهذیب، ج ۱، ص ۲۱۹).
۸- استعاذه پیش از قرائت
بدین نحو که بگوید: اعوذ باللّه السّمیع العلیم من الشّیطان الرّجیم، ربّ أعوذ بک من همزات الشیاطین و أعوذ بک ربّ أن یحضرون و سوره «قل أعوذ بربّ النّاس» و سوره حمد را بخواند و چون از قرائت هر سوره فارغ شود بگوید: صدق اللّه تعالی و بلّغ رسوله الکریم اللّهم أنفعنا به و بارک لنا فیه، الحمد للّه ربّ العالمین، و أستغفر اللّه الحیّ القیّوم؛ و در اثنای قرائت چون به آیهای رسد که در آن تسبیح و تکبیر است تسبیح و تکبیر بگوید و اگر به آیه دعا و استغفار رسد دعا و استغفار کند و اگر به آیه مشتمل بر امید و رجا گذرش افتد از خدا بخواهد و اگر به آیه تخویف و تهدید برسد به خداوند پناه برد و استعاذه کند و اینها را میتواند به زبان یا به دل انجام دهد و بگوید: سبحان اللّه، نعوذ باللّه، اللّهم ارزقنا، اللهم ارحمنا.
از امام صادق(ع) نقل شده که فرموده است: «هنگامی که مصحف را برای تلاوت به دست میگیری بگو: اللّهم إنّی أشهدک أنّ هذا کتابک المنزل من عندک علی رسولک محمّد بن عبد اللّه(ص) و کلامک النّاطق علی لسان نبیّک جعلته هادیا منک الی خلقک و حبلا متّصلا فیما بینک و بین عبادک اللّهم إنّی نشرت عهدک و کتابک اللّهم فاجعل نظری فیه عباده و قراءتی فیه ذکرا و فکری فیه اعتبارا و اجعلنی ممّن اتّعظ ببیان مواعظک فیه و اجتنب معاصیک، و لا تطبع عند قراءتی علی قلبی و لا علی سمعی و لا تجعل علی بصری غشاوه، و لا تجعل قراءتی قراءه لا تدبّر فیها بل اجعلنی أتدبّر آیاته و احکامه، آخذا بشرائع دینک، و لا تجعل نظری فیه غفله و لا قراءتی هذرا إنّک أنت الرءوف الرّحیم»(اختصاص شیخ مفید،ص ۱۴۱).
برای ختم قرآن دعاهای مشهوری است. بهترین و کاملترین آنها دعایی است که در صحیفۀ سجّادیۀ امام علیّ بن الحسین(ع) وارد شده است (دعای ۴۲ که آغاز آن این است: اللّهم صلّ علی محمد و آله و أفرشنی مهاد کرامتک).
۹- بلند خواند قرآن
شک نیست که انسان ناگزیر است قرآن را چنان بخواند که خودش بشنود؛ امّا بلند خواندن آن به گونهای که آن را به گوش دیگری برساند از جهتی مستحبّ و از جهت دیگر مکروه است. روایتی که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است دلالت بر استحباب پنهانی خواندن قرآن دارد، چه فرموده است: «فضیلت پنهان خواندن قرآن بر تلاوت آشکار آن مانند فضیلت صدقه پنهان بر صدقه آشکار است» (به این حدیث با این الفاظ آگاهی نیافتم).
در خبری که مفهوم عامّ دارد آمده است: «عمل پنهانی بر عمل آشکار هفتاد برابر برتری دارد»، (الشعب بیهقی،المغنی، وسائل الشیعه باب استحباب العباده فی السّر...از ابواب مقدمه العبادات) همچنین فرموده است: بهترین روزی آن است که نیاز را برآورد و بهترین ذکر آن است که پنهان باشد»(احمد،ابن حبان و بیهقی از سعد بن ابی وقّاص به سند صحیح، الجامع الصغیر باب الخاء).
آنچه بر استحباب جهر دلالت دارد این است که روایت شده پیامبر خدا(ص) شنید گروهی از اصحاب در نماز شب قرائت را بلند میخوانند. آن حضرت عمل آنها را تصویب کرد (سنن ابیداود، ج ۱، ص ۳۰۶) و فرمود: «چون یکی از شما برای نماز شب برخیزد باید قرائت را بلند بخواند، زیرا فرشتگان و اهل خانه چون صدای او را بشنوند به او اقتدا میکنند» (الکبیر طبرانی در باب حدیث، مجمع الزوائد، ج ۲، ص ۲۶۶).
از پیامبر خدا(ص) روایت شده که فرموده است: «بهرهای را که چشمانتان از عبادت دارند به آنها بدهید» عرض شد: ای پیامبر خدا! بهره چشمها از عبادت چیست؟ فرمود: «نظر کردن به قرآن و تفکّر در آن و عبرت گرفتن از شگفتیهای آن» (الشعب بیهقی با سند ضعیف از ابی سعید؛الجامع الصغیر.) علاّمه طوسی در کتاب آداب خود از پیامبر خدا(ص) روایت کرده که فرموده است: «بهترین عبادت امّتم نظر کردن به قرآن و خواندن آن است»(آداب المتعلّمین، ص ۱۵۱، چاپ ملحق به شرح باب حادی عشر).
۱۰-نیکو خواندن قرآن
بدین طریق که آواز را با گردانیدن آن در گلو بیاراید بی آن که زیاد آن را بکشد و نظم صدا را به هم زند، و این سنّت است، پیامبر خدا(ص) فرموده است: «با آواز خود قرآن را زینت دهید»(سنن دارمی، ج ۲، ص ۴۷۴، احمد، ابوداود، ابن ماجه، در سنن بیهقی آمده: «آوازتان را با قرآن زینت دهید»).
از طریق خاصّه (شیعه) در کافی از ابی عبداللّه(ع) روایت شده که پیامبر(ص) فرموده است: «برای هر چیزی زیوری است و زیور قرآن آواز خوش است.» (مسند احمد از حدیث ابی هریره و سند آن ضعیف است؛الجامع الصغیر باب میم).
امّا استماع قرآن به هنگامی که دیگری آن را بخواند شاید واجب باشد، زیرا در کتاب و سنّت به آن امر شده و خداوند متعال فرموده است: «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ؛ و هنگامی که قرآن خوانده شود گوش فرا دهید و خاموش باشید تا مشمول رحمت خدا شوید»(اعراف/۲۰۴).