روایت واقعه عاشورا و پرداختن به شهدای کربلا معمولا از منظر تاریخی مورد توجه و تاکید بوده است و بیشتر منابع موجود در این حوزه، بازنویسی کتب تاریخی یا پژوهشهای جدید در تاریخ این واقعه است. البته اقبال مردم به روایتهای داستانی موجب شکلگیری روایتهای داستانی حول این واقعه عظیم و ذکر ماجراهای کربلای ۶۱ در قالب داستان شده است. روایتهای داستانی که ضمن بهرهمندی از عناصر خیال و ذوق نویسنده، هم چنان به منابع تاریخی و پژوهشی و بر روایت اصلی و تاریخی عاشورا تکیه دارند. از جمله ی این کتاب ها، « داستان بریده بریده» است.
«داستان بریده بریده» نوشته حجتالاسلام و المسلمین علیرضا نظریخرّم از جمله روایتهای تاریخی است که واقعه عاشورا را با پژوهشی داستانی و برگرفته از دهها منبع شیعه و سنی برای مخاطب روایت میکند و به چگونگی شکلگیری قیام امام حسین(ع) تا واقعه خشونتآمیز حرّه و روزی که سرهای بریده شده روی نیزهها قرار گرفت، میپردازد.
نویسنده و پژوهشگر در «داستان بریده بریده» با مراجعه به اکثر منابع متقن موجود تا قرن هشتم که کمترین تحریف و دستبرد را به خود دیدهاند، به تعریف زوایای پنهان و آشکار تاریخ عاشورا و پس از آن میپردازد و در زمینه این روایت اطلاعاتی به دست میدهد که مخاطب ضمن اطلاع از چگونگی بروز حوادث، در جریان اوضاع و احوال شهرهای مهم جهان اسلام و عملکرد مسلمین هم قرار میگیرد. از همه مهمتر مخاطب با خواندن این کتاب به شناخت افراد و اسامی مشهوری میرسد که شاید امروز بهگونهای دیگر از آنها یاد میشود.
«داستان بریده بریده» شامل بیش از ۱۵۰ داستان کوتاه درباره حوادث کربلای سال ۶۱ هجری، واقعه عاشورا و ماجراهای پس از آن است که فهم هر داستان، وابسته به خواندن داستانهای پیشین نیست. دلیل نامگذاری کتاب هم میتواند برگرفته از همین پراکندگی روایتها و البته اشاره به بدن پاره پاره حضرت اباعبدالله الحسین(ع) باشد.
نظریخرّم در «داستان بریده بریده» خلاف عادت معمول، زبانی خارج از عرف کتب تاریخی را برگزیده و با زبانی محاوره و بهگونهای صمیمی و دوستانه و به دور از آرایههای سخنوری به نقل داستانهایی از دل تاریخ می پردازد تا بدین وسیله مخاطبین بیشتری از اقشار مختلف را به خود جذب کند.
در بخشی از این اثر با عنوان «فقط یه چیز!» میخوانیم:
«ابن زیاد، بعد از قتل مسلم وهانی، تصمیم گرفت تا سرهاشون رو برای یزید به شام بفرسته. این شد که به کاتب مخصوص، دستور داد تا ماجرای این دو رو برای یزید بنویسه. كاتب هم طی نامه مفصلی، قضایا رو برای يزيد نوشت و شرح داد. ابن زیاد وقتی نامه طولانی کاتب رو دید، بهش گفت: چه خبره؟! چرا انقده طولانی؟! این رو بنداز کنار و قلم بردار اونی که من میگم رو بنویس!
کاتب آماده نوشتن شد. ابن زیاد از روی تخت سلطنتی بلند شد و همین طور که قدم می زد، گفت بنویس: ابتدا هانیبنعروه و سپس مسلمبنعقیل رو که داخل منزل هانی پنهان شده بود به کمک جاسوس ها شناسایی و دستگیر کردم. سپس گردن هر دوي اونها رو زدم و سرهاشون رو براتون فرستادم به شام.
ابن زیاد که حرفهاش به این جا رسید رو کرد به کاتب و گفت: نوشتی؟ کاتب در پاسخ گفت: بله قربان! نوشتم. خیلی زود نامه به همراه سرهای هانی و مسلم به دست یزید در شام رسید. یزید که نامه رو خوند دستور داد تا سرهای مسلم وهانی رو به نشانه پیروزی و عبرتگیری از دروازه های شهر دمشق آویزون کنند.
مسلم، اولین کشته از بنی هاشم بود که جنازهاش به دار کشیده شد و سرش رو به دمشق فرستادند. یزید که بابت این اتفاق، خیلی خوشحال بود به کاتب مخصوص فرمان داد تا نامهای برای ابن زیاد بنویسه! كاتب آماده نوشتن شد.
یزید با صدای بلند گفت: بنویس. تو همانگونه هستی که من دوست دارم. خوشم میاد که توی این مورد با تدبیر و دوراندیشی رفتار کردی و اقتدار به خرج دادی. تو با این کار خیالم رو بابت کوفه تا حد زیادی راحت کردی. فقط یه چیز! از مکه خبر رسیده که حسین به طرف عراق راه افتاده به دیدهبان ها سفارش کن تا هوش و حواسشون رو جمع کنند و مراقب باشند. اگه به کسی مظنون شدند في الفور دستگیر و زندونیش کنند. اما فعلا کسی رو نکشند. مگه اینکه بخواد شاخ بشه و نبرد کنه ! همه اتفاقات رو ریزبهريز برام بنویس!»
کتاب «داستان بریده بریده» به قلم حجتالاسلام و المسلمین علیرضا نظریخرّم در ۵۴۰ صفحه با بهای ۱۴۵ هزار تومان توسط انتشارات کتابستان معرفت چاپ و روانه بازار کتاب شده است.