در همه ی فرهنگ ها سخنی در این باب رفته است که در جمع نجوا نکنید. بخشی از کتاب 365 روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محیالدین الهی قمشهای را که در نکوهش نجوا می باشد مرور می کنیم.

کتاب 365 روز در صحبت قرآن ،کتاب چهارم از مجموعه کتابهای جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است. کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
در کتاب حاضر چنین می خوانیم:
لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿ نساء ۱۱۴﴾
در بیشتر سخنانی که مردم آهسته در گوش هم نجوا میکنند خیر و فایدهای نیست مگر آنکه کسی آهسته به انفاق و صدقهای بخواند و یا انجام کار نیکویی را آهسته در گوشی نجوا کند یا به اصلاح و رفع کدورت بین مردم بکوشد و آن کس که به خاطر رضای خدا چنین کارهایی کند ما به زودی پاداش عظیمی به او کرامت خواهیم کرد.
سخن در نکوهش نجوا و زیر گوشی صحبت کردن است که گفتهاند «النجوا من عمل الشیطان» و در همه فرهنگها سخنی در این باب رفته است که در جمع نجوا نکنید زیرا هر کسی در اندیشه فرو میرود که شاید از او غیبتی میکنند و این توصیه جهانی باز به خاطر این است که آدمیان از هم رنجیده نشوند و به فکر و خیال باطل نیفتند و دچار سوء تفاهمهای گوناگون نگردند. اما در این آیه خداوند موارد استثنایی برای نجوا قرار داده است که آن موارد نیز برای حفظ فضای دوستی و آبروی مردمان مقرر شده است.
یکی آنکه میتوان در جمع آهسته کسی را به دادن صدقهای یا انجام کار نیکویی در حق دیگری دعوت کرد و این کار بهتر است که آهسته و بیخبر از بقیه مردم باشد یا آنکه شخصی برای اصلاح روابط بین انسانها و بازگردانیدن رابطه دوستی و آشتی میان آنها که از بهترین عبادات و اعمال آدمی است آهسته نجوا کند و کسی را به کوتاه آمدن و گذشت کردن و امثال آن نصیحتی کند، اما به غیر از این، نجوا کردن شایسته نیست و در همین موارد استثناء نیز شخص باید آن نجوا را به خاطر رضای خدا انجام دهد که البته خداوند او را پاداشی عظیم و سریع عطا خواهد فرمود.
خداوند میفرماید: «هیچ سه نفری با هم نجوا نمیکنند الا اینکه ما نفر چهارم آنها هستیم» (مجادله ۷) و چه سعادتی است که انسان خدا را حتی در نجواهای دوستانه خود حاضر ببیند و چه تواضع عظیمی است که خالق خود را نفر چهارم سه مخلوق معرفی میکند. این احساس حضور، هم ما را دلگرم میکند به کارهای خوب و هم بر حذر میدارد از هر کار و سخن ناصواب.
خداوند در شادیها و لذّتها در گوش ما نجوا میکند و در مواجهه با وجدان، با ما صریح سخن میگوید، اما در رنجها و محنتها بر سر ما فریاد میکشد، و این فریاد بلندگوی خداست برای کسی که نمیشنود و بدتر آنکه نمیخواهد بشنود. (سی اس لوئیس)
با هم مهربان نیستیم. به جای آنکه کسی را دلداری دهیم، با هم در حضورش نجوا میکنیم، لبخندهای موذیانه میزنیم و گاه خنده بلند میکنیم، و غیر مستقیم به این و آن نشان میدهیم. (تنی سن)
و این همان کاری است که منافقان و کافران در زمان پیامبر(ص) با اهل ایمان میکردند.
وقتی خداوند میفرماید من همه نجواهای شما را میشنوم، میتوان دریافت که هیچ نجوای آهستهای در این جهان پنهان نمیماند، به خصوص نجوای عشق که همه ذرات عالم آن را میگیرند و پخش میکنند، همچنان که سعدی فرماید:
شبان آهسته مینالم، مگر پنهان شود رازم
به گوش هر که در عالم رسید آوازِ پنهانم / سعدی
ایجاد ابهام و آوردن ایهام و کنایه در سخن نیز نوعی نجوا است.
نظامی گوید:
چرا چون گُل زنی در پوست خنده
سخن باید چو شکّر پوستکنده