پس از حضرت فاطمه سلام الله علیها، حضرت زینب سلام الله علیها تنها زنی بود که به نقل حدیث و تفسیر قرآن پرداخت. از این رو زنان کوفه از او خواستند تا ضمن جلساتی، برای آن ها قرآن را تفسیر کند.
حضرت زینب سلام الله علیها تا پیش از واقعه کربلا، زمانی که دانش و علم برای زنان جایگاهی نداشت، به زنان مسلمان قرآن می آموخت؛ ... ابن عباس هرگاه حدیثی از آن بانوی بزرگ نقل می کرد، می گفت: « حَدَّثَتنی عَقیلَتُنا زَینَب». افسوس که تاریخ حتی فراز کوچکی از آن جلسات تفسیری را به روزگار ما نرسانده است که اگر چنین شده بود، امروز از منابع غنی و دست اول در علوم قرآنی و تفسیر بود.
حضرت زینب سلام الله علیها تنها با خواندن آیات و نه تفسیر آن ها، تفسیری تمام و کمال از آیات به دست می دهد. تفسیر آیت، تنها با خواندن آن ها، به نوعی روش معکوس در تفسیر است؛ یعنی ببینیم گوینده از به کاربردن آیه در کلامش چه منظوری داشته و با ارتباط عوامل دخیل در ایراد آن کلام، به نوعی تفسیر جدید از آیات قرآن برسیم. واضح و مبرهن است که این سبک تفسیر، مختص به اهل بیت علیهم السلام است که در درستی درک آن ها از آیات، کاملا مطمئن و آگاهیم. این گونه تفسیر قرآن یکی از مهم ترین ویژگی های کاربرد قرآن در کلام حضرت زینب سلام الله علیها است.
برای مثال بسیار دیده شده که خطیبان برای نکوهش کسانی که دارای صفت مذمومی هستند، از آیه « أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ » بهره گرفته اند، در حالی که مصداق موردنظر آیه، کافرانی هستند که در دنیا از عقلشان بهره نگرفته اند و در آخرت به عذاب الهی گرفتار شده اند، نه هر کسی که ما فکر می کنیم شاید هم ردیف حیوانات باشد. با این حال، این نوع بهره گیری از آیت قرآنی، یعنی مصداق یافتن برای آیات، در مواضعی که تنها از لحاظ معنای ظاهری، افاده ی مقصود می کند ( و نه از لحاظ معانی عمیق تفسیری و تاویلی) هیچ گاه مورد مذمت قرار نگرفته است؛ اما طُرفه هنر آن جاست که کسی آیه ای از قرآن را در شرایطی بخواند که نه تنها آن کلمه از قرآن بر آن شرایط صدق کند، بلکه اگر به آیات پیش و پس آن آیه هم رجوع کنیم، بتوانیم با توجه به صدق مصادیق، به معنایی وسیع تر دست یابیم. این از ویژگی های استخدام آیات قرآنی در کلام حضرت زینب سلام الله علیها است.
این ها همه نشان از تسلط بی نظیر و فوق العاده ی آن بانوی معظمه به آیات قرآنی دارد؛ به طوری که گویی آیات قرآن، با گوشت و خون او آمیخته و عجین شده است. این ویژگی را هنگامی بیش تر درک می کنیم که حضرت زینب سلام الله علیها در مقام احتجاج و جدال کلامی و در درجات پایین تر، خطاب قراردادن و صحبت کردن با کسی برآید. نمونه بارز آن احتجاج آن حضرت با یزید است که منجر به انفعال و رسوایی یزید می شود.
مهم نیست حضرت زینب سلام الله علیها در زمان نزول آیات، چند ساله بوده و اصلا بوده یا نبوده است. مهم، اساتید او در فن تفسیر قرآن هستند. وجود علی به تنهایی کافی است تا نفسران بزرگی مثل ابن عباس، در محضرش تربیت شوند. زینب نیز در درجه اول در محضر پدرش علی بن ابی طالب علیه السلام، سپس مادرش زهرا و دو برادرش به فراگیری علوم قرآنی پرداخته اند.
باید دقت داشت که زینب در زمان رحلت مادرش، کودکی 5 ساله بوده است و با این حال، گزارش هایی در دست است که نشان می دهد زینب از مادرش، تفسیر قرآن فراگرفته است؛ در روایتی می خوانیم روزی زینب مشغول تلاوت قرآن بود، پدرش به تفسیر آن آیه پرداخت. زینب گفت: از تفسیر این آیه آگاه بودم؛ چرا که پیش از این، مادرم تفسیر آن را برایم بازگو کرده بود.
منبع: تجلي قرآن در کلام حضرت زينب/ محمد علي طباطبايي.- قم: اديان، ۱۳۹۰.