رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی مراسم سیوچهارمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) در تبیین بیاناتشان به آیات متعددی از قرآن استناد کردند؛ آیات ۱۷ سوره «رعد»، ۶۱ سوره «توبه»، ۷ سوره «محمد(ص)»، ۳۸ و ۴۰ سوره «حج»، ۹ سوره «آل عمران»، ۲۶ سوره «عنکبوت»، ۴۶ سوره «سبا»، ۱۰۱ سوره «توبه» و ۶۰ سوره «احزاب».
ایشان در دو بخش از بیانات به دو بخش مختلف آیه ۱۷ سوره «رعد» ارجاع دادند؛ «سرآمدان را نمیشود از حافظه تاریخ حذف کرد؛ نکته مهم مورد توجه ما این است. سرآمدان را نه میشود حذف کرد، نه میشود تحریف کرد. نه اینکه تبلیغات مخالفین نتواند چهرههای سرآمدان را بد معرّفی کند؛ چرا، رسانههای تبلیغاتی که روزبهروز هم مدرنتر میشوند، امروزیتر میشوند، مجهّزتر میشوند، میتوانند شب را روز و روز را شب معرّفی کنند، میتوانند درباره چهرههای برجسته و منوّر هم دروغپردازی کنند، امّا این کفِ روی آب است، این «فَاَمَّا الزَّبَدُ فَیَذهَبُ جُفاءً» است.» و در جای دیگر»: «خدای متعال در قرآن وعدههایی داده است که این وعدهها تخلّفناپذیر است...وعده داده است که «وَ اَمّا ما یَنفَعُ النّاسَ فَیَمکُثُ فِی الاَرض»؛ اگر خدا را نصرت کنید خدا به شما ثبات قدم خواهد داد و شما را نصرت خواهد کرد؛ آنچه به سود مردم است، ماندگار است، ماندنی است و کفهای روی آب، رفتنی است و ناحق و باطل همان کف روی آب است و حق یعنی حقیقت اسلام، عبارت است از آنچه خواهد ماند؛ اینها وعدههای الهی است.»
متن آیه: «أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا ۚ وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ ۚ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً ۖ وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ»
ترجمه آیه: « همو كه] از آسمان، آبى فرو فرستاد. پس رودخانههايى به اندازه گنجايش خودشان روان شدند، و سيل، كفى بلند روى خود برداشت، و از آنچه براى به دست آوردن زينتى يا كالايى، در آتش مىگدازند هم نظير آن كفى برمىآيد. خداوند، حق و باطل را چنين مَثَل مىزند. اما كف، بيرون افتاده از ميان مىرود، ولى آنچه به مردم سود مىرساند در زمين [باقى] مىماند. خداوند مَثَلها را چنين مىزند.»
این آیه در حقیقت در تبیین جایگاه حق و باطل است و این را با تشبیه حق و باطل به آب و کف روی آب انجام داده و بیان میدارد کفها در نهایت به کنار میروند و اما آبى که براى مردم مفید و سودمند است در زمین باقی میماند تا از این طریق پیروزی و غلبه نهایی حق بر باطل را علیرغم تمامی توطئهها، نقشهها و تبلیغات سوء باطل علیه حق اعلام کند و این به مثابه یک وعده تخلفناپذیر از سوی خداوند است که بالاخره تحقق پیدا میکند هر چند در برخی برههها جبهه حق با سختیها و ناکامیهایی نیز مواجه شود.
قرآن در این آیه برای تفکیک و تمایز قائل شدن میان حق و باطل و امکان شناخت این دو جبهه برای مردم نشانههایی را بیان میکند تا حقیقتجویان از گمراهی و تردید در شناخت این دو خارج شوند.
اول؛ خداوند بیان میدارد حق همیشه مفید و سودمند است، همچون آب زلال که مایه حیات و زندگى است اما باطل بیفایده و بیهوده است.
دوم؛ باطل همواره مستکبر، بالانشین، پرسروصدا و غوغا اما و بىمحتوا و تهی از معنا است در حالی که حق متواضع، کم سر و صدا، اهل عمل و پر محتوا است.
سوم؛ حق همیشه متکى به خود است اما باطل از آبرو و سرمایه حق بهره میبرد و سعى مىکند خود را به لباس او درآورد و از حیثیت او استفاده کند. لذا حتى قدرت زودگذر باطل و اعتبار موقت او به لطف حق است اما حق همیشه به قدرت و محتوای خود اتکا دارد.
چهارم؛ باطل در فضای آشفته و غبارآلود امکان ظهور و بروز و جلوهگری پیدا میکند اما هنگامى که غبارها فرونشست و آرامش برقرار و جایگاهها مشخص شد، دیگر جایی برای باطل باقی نمیماند.
پنجم؛ باطل تنها در یک قالب و ظاهر خود را نشان نمیدهد و هر لحظه با چهره و لباسی جدید خود را ظاهر میکند و این تنوع چهرهها فقط برای فریب مردم و گمراه ساختن آنها از حق است که همواره با یک چهره و ظاهر خود را عرضه میدارد.
در این آیه خداوند با مثال آب و کف روی آب در تبیین نسبت حق و باطل این نکته را یادآوری میکند که اگر آبى نباشد هرگز کف نمیتواند به طور مستقل به حیات خود ادامه دهد و دوام و بقا داشته باشد. لذا اگر حق هم نباشد، باطل نیز جلوهای ندارد.
به تعبیر رهبر انقلاب اسلامی «حقیقت رو به رشد است، حقیقت رو به بالندگی است. حقیقت ممکن است دچار سختیهایی در راه خود بشود امّا در نهایت پیروز خواهد شد. قرآن فرمود: فَاَمَّا الزَّبَدُ فَیَذهَبُ جُفآء؛ کف روی آب ظاهرِ چشمگیری دارد...اما این کف ماندنی نیست. فَاَمَّا الزَّبَدُ فَیَذهَبُ جُفآء؛ این کف روی آب میرود پی کارش نابود میشود. وَ اَمّا مایَنفَعُ النّاسَ فَیمکُثُ فِی الاَرض؛ آن چیزی که نافع است، آن چیزی که حیات مردم به آن است، یعنی آن آب روان، آب زلال، آن میماند. حقیقت اینجوری است، حقیقت پیروز خواهد شد، حقیقت به اهداف خود دست خواهد یافت. بله، در راهش مشکلاتی وجود دارد. شرطش این است که در مقابل این مشکلات خودش را نبازد؛ سرباز حقیقت، افسر حقیقت، رهرو حقیقت خودش را در مقابل این مشکلات نبازد. وقتی نباخت، ایستاد، تحمّل مشکل کرد، به نتیجه خواهد رسید؛ کمااینکه به نتیجه رسید؛ هم در صدر اسلام، هم در هرجا که ایستادگی بود و هم در زمان ما که زمان غلبه مادّیّت است.» (بیانات در دیدار اعضای انجمنهای اسلامی دانشآموزان، اول اردیبهشت ۱۳۹۵)
در حقیقت بیان چنین تشبیهی از سوی خداوند دلالت بر این دارد که تقابل و مبارزه بین حق و باطل همیشگی است و یک امر موقتی و مربوط به یک دوره تاریخی نیست زیرا آب و کف روی آب همواره وجود دارند که پس از مدتی کف از بین میرود و آب باقی میماند. این امر برداشت دیگری را از این آیه موجب میشود و این است که جز جهاد و تلاش مستمر راهی برای رشد و تعالی وجود ندارد زیرا شکست باطل و کنار زدن او با نشستن و تلاش نکردن و ایستایی امکانپذیر نیست و لازمه غلبه بر باطل و برداشتن موانع نیازمند تحولخواهی، حرکت رو به جلو و روحیه جهادی است.