آیه ای از نور (8)
۱۴۰۲-۰۴-۱۳

آیه ای از نور

طرح " آیه ای از نور"که در راستای تدبر و آشنایی بیش تر با مفاهیم قرآنی صورت گرفته است به تفسیر یک آیه یا بخشی از یک می پردازد. در تفسیر آیات نیز سعی می شود رعایت اختصار صورت پذیرد و نیز محتوایی ارائه شود که قابلیت فهم برای عموم را دربرداشته باشد.

در قسمت هشتم طرح " آیه ای از نور" به مرور تفسیر آیه 55 سوره مبارکه مائده می پردازیم که به آیه ولایت مشهور است.

ترجمه آیه:

سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده اند; همان ها که نماز را بر پا مى دارند، و در حال رکوع، زکات مى دهند. (آیت الله مکارم شیرازی)

خداوند در آغاز آیه می فرماید: « إِنّما وَلیُّکُمُ اللّه» . حرفی که در آغاز کلام الهی دیده می شود، حرف « إِنّما» است که در کلام عربی از «اَدات حَصر» بوده و ترکیبی از «ِ إِنّ» و « مَا» است. ِ إِنّ» برای اثبات به کار می رود و حرف « مَا» نافیه است و نقش سلبی دارد. بنابراین ترکیب و نشان دهنده اثبات امری برای کسی یا چیزی و سلب آن از دیگران است. در فارسی این انحصار به معنای تعلق اختصاصی به چیزی است و چنین ترجمه می شود: به راستی این است و جز این نیست.

در این آیه شریفه ، صفت به موصوف حصر شده است و خداوند سبحان می فرماید: این است و جز این نیست که ولیّ شما، خدا و رسول خدا (ص) و کسانی هستند که نماز برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند. لذا سخن در باب معنا و مفهومی که از کلمه ولایت است که از آن انحصار برمی آید. به بیان دقیق تر، آیه شریفه درصدد این است که ولایت را در سه مقام منحصر بداند: خداوند و رسول او و کسی که نام او زینت بخش قلوب رادمردان است. (1)

ولای سرپرستی

« ولیّ» در آیه مورد بحث به معنای رهبر و سرپرست است، نه محب و یاور. قراینی در بخش نخست و پایانی آیه هست که ولایت در آن را در ولایت سرپرستی منحصر می کند؛ مانند: 1. حصر ولایت با « إِنّما» و اختصاص آن به گروه هایی خاص: « اللّه وَرَسُولهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا». 2. خطاب در « وَلیُّکُمُ» و با عنایت به یک سویه بودن این ولایت؛ نه دوسویه و متقابل بودن آن، بدین معنا که هر دو گروه ( ولیّ واقعی و مولّی علیه) در کنار یکدیگر به مقام ولایت و سرپرستی امت برسند. افزون بر آن، ظاهر « إِنّما وَلیُّکُمُ اللّه وَرَسُولهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا یُقِیمُونَ الصَّلوةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکاة وَهُمْ راکِعُون.» این است که ولایت مطرح در آن، ولایتی یک سویه است؛ یعنی در امت اسلامی، ولایت در انحصار خدا و رسول و مومنانی خاص است. آن ها ولیّ اند و بقیه مردم مولّی علیه؛ نه این که همه امت به طور متقابل ولیّ یکدیگر باشند وگرنه می فرمود « إِنّما المومنون و المومنات أولیاء ...» . بی تردید ولایتی که یک سویه باشد، یعنی پیامبر صلوات الله علیه و آله در بین مولّی علیهم نباشد، ولایتی غیر از ولای نصرت و محبت است، زیرا این دو ولایت دوسویه اند و در هر دوی آن ها ایشان نیز داخل هستند: وَ المُؤْمِنُونَ وَ المُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ اولیاء بَعْضٍ». (2)

مراتب ولایت در آیه شریفه

در این آیه شریفه، مقام ولایت از آنِ سه تن دانسته شده و این سه، با حرف واو عطف، پشت سرهم آمده تا نشان دهد هر نوع ولایتی را که مقام نخستین یعنی « الله» دارد دو مقام بعدی نیز دارند و صاحب همان جنس ولایت هستند.

1.ولایت خداوند

اولین مقامی که در آیه شریفه به چشم می خورد، ذات اقدس سبحان است: « إِنّما وَلیُّکُمُ اللّه» ؛ زیرا شأن خداوند است که: فَاللّهُ هُوَ الوَلیّ( خداست که سرپرست راستین است). خداوند ولیّ تمام آفریدگان، از جمله انسان ها است. ولایت الهی تمام حوزه های تکوین و تشریع را درمی نوردد و در تمام پدیده های عالم جاری است.

2.ولایت رسول اکرم (ص)

مرتبه دوم ولایت، متعلق به رسول اکرم است: « وَرَسُولهُ» . سیاق آیه شریفه چنین است که حضرت حق، رسولش را از همان ولایت مربوط به خود برخوردار می فرماید، یعنی او نیز چون ذات اقدس پروردگار در حوزه تکوین و تشریع، صاحب ولایت است. ذکر کلمه « وَلیُّکُمُ» در این آیه شریفه، یکسانی این ولایت را نشان می دهد. البته محدوده ولایت تکوینی ایشان از سوی خداوند مشخص و معین شده است و هر تغییر و تحولی به رخصت خدا وند صورت می گیرد.علاوه بر ولایت تکوینی، رسول اکرم دارای ولایت تشریعی نیز هست و بنا بر سوره احزاب، خداوند سبحان، خود حق ولایت و اختیارداری را به ایشان عطا فرموده است: اَلنَّبّیُّ اَولَی بِالمُومِنینَ مِن اَنفُسِهِم ( پیامبر به مومنان از خودشان سزاوارتر است).

3.ولایت امیر مومنان علیه السلام

در مقام سوم، این ولایت و اختیارداری به کسی که نماز برپامی دارد و در حال رکوع زکات می دهد نیز تعلق می گیرد و خداوند او را نیز به عنوان ولیّ امر مسلمانان برمی گزیند. درباره شأن نزول این آیه، اتفاق نظر وجود ندارد. شیعیان و بسیاری از عالمان اهل سنت، این آیه را درباره امام علی بن ابی طالب می دانند؛ اما سوگمندانه برخی مولفان و مصنفان در این باره به بیراهه رفته اند و حق و انصاف را قربانی کرده اند.

نماز و زکات؛ ارکان ایمان

خداوند سبحان در ادامه آیه شریفه می فرماید: « . حضرت حق در این فراز آیه، اهل ایمان را به دو خصلت توصیف می فرماید: برپایی نماز و ادای زکات. به تمامی انفاقاتی که انسان مسلمان، چه واجبات و چه مستحبات به همین نام خوانده می شود. برای آن که زکات معنایی جز این بدهد، نیازمند قرینه و دلیل است.

ملاحظه می شود که حضرت باری تعالی بعد از این که عنصر ایمان را به سومین صاحب ولایت نسبت می دهد ، به دو جزء عملی ایمان یعنی برپایی نماز و پرداخت زکات اشاره می فرماید. این دو رفتار عملی در سراسر قرآن کریم دو رکن اصلی ایمان معرفی شده است؛ گویی که ایمان انسان مسلمان جز با انجام هرچه نیکوتر این دو رفتار ایمانی کامل نمی شود.

معنای عبارت « وَ هُمْ راکِعُون»

خداوند سبحان در پایان آیه می فرماید: « وَهُمْ راکِعُون» . حرف « واو» در این عبارت، حالیه است و معنای رکوع نیز همان رکن معهود و شناخته شده در نماز است. بر خلاف سجده که در غیر نماز نیز می توان آن را به جا آورد، رکوع فقط در نماز انجام نمی گیرد؛ یعنی هیچ گاه مسلمان برای شکرگزاری، به شکل مستقل رکوع به جا نمی آورد. به همین دلیل است که معنای عبارت « وَ ارکَعوا مَعَ الرّاکِعین» آن است که با نمازگزاران نماز بگزارید و مفسران نیز این آیه را از شواهد استحباب برپایی نماز جماعت می دانند.

پس مشخص می شود که پس از خدا و رسول، « ولیّ» خدا فرد مشخصی است که نماز برپامیکند و در حال رکوع زکات می پردازد و نیاز مالی حاجتمند را برطرف می سازد. بر اساس شأن نزول آیه  و بر اساس روایات، آن فرد کسی جز چهره تابناک و سیمای نورانی صاحب ولایت کبرا ، حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام نیست. (3)

1. تفسیر مشکات، محمدعلی انصاری، ج 12 ، ص 479-480

2. تفسیر تسنیم، آیت الله جوادی آملی، ج 23 ، ص 115-116

3. تفسیر مشکات، محمدعلی انصاری، ج 12، ص 490-502

 

مؤلف/نویسنده/عکاس:
منبع:
تفاسیر معتبر شیعی
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید