فراز 17 از دعای ششم امام سجاد علیه اسلام
۱۴۰۳-۰۱-۰۶

در فراز 17 از دعای ششم امام سجاد علیه اسلام چنین می خوانیم: اللَّهُمَّ اجْعَلْ لَنَا فِي كُلِّ سَاعَةٍ مِنْ سَاعَاتِهِ حَظّاً مِنْ عِبَادِكَ، وَ نَصِيباً مِنْ شُكْرِكَ وَ شَاهِدَ صِدْقٍ مِنْ مَلَائِكَتِكَ.

خداوندا در هر ساعت از ساعت های روز برای ما بهره ای از مقامات بندگان خاصت و نصیبی از شکرت و گواه صدقی از ملائکه ات قرار بده.

حضرت در این فراز، جمله ای بس دلنشین به زبان می آورد و در آن سه خواسته را مطرح می فرماید: « اللَّهُمَّ اجْعَلْ لَنَا فِي كُلِّ سَاعَةٍ مِنْ سَاعَاتِهِ" . واژه « سَاعَةٍ» به معنای جزء کوچکی از شب و روز است و می تون آن را به لحظه تعبیر کرد. البته هنگامی که واژه « ساعة» در معنای ساعت نجومی به کار رود، مقصود از آن، یک بیست و چهارم زمان است.

نخستین درخواست امام در این فراز از دعا « حَظّاً مِنْ عِبَادِكَ» است. « َحظّ» به معنای بهره است. « عِباد» جمع « عَبد» به معنای بنده است . تفاوت « عابِد» با « عَبد» در این است که « عابِد» گاه عبادت می کند و گاه نه؛ گاه شوق بندگی در دلش شعله می کشد و گاه رغبتی به آن نشان نمی دهد. اما « عَبد» صفت مشبهه است و دلالت بر پایداری، پیوستگی، رسوخ و ثبوت بندگی دارد. هیچ کس جز با غرقه شدن در عبودیت و لبریز کردن وجود از بندگی حضرت دوست، به مرحله « عبد» بودن نمی رسد و در زمره عبادالرحمانی درنمی گنجد که حضرت سبحان در کلامش وصف می کند: وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا . و بندگان خدای رحمان کسانی اند که روی زمین فروتنانه گام برمی دارند. ( فرقان: 63)

بنا بر کلام الله مجید، عبودیت والاترین مقامی است که ممکن است انسانی بدان دست یابد. غایت خلقت و نهایت بالندگی آدمی، رسیدن به مقام خلیفه اللهی یعنی عبودیت است به همین دلیل هر که در کلام الله شایسته ستایش خداوند شده است، بنا به رسیدنش به مقام عبودیت از این ستایش بهره یافته است.

برای مثال حضرت حق، نوح را عبد خود می خواند: إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا . او بنده ای سپاسگزار بود( اسراء: 3)و ایوب، به فرموده او نِعْمَ الْعَبْدُ هستند و موسی و هارون نیز از عباد مومن اویند: إِنَّهُمَا مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ در حقیقت آن دو از بندگان مومن ما بودند)( صافات: 122) هم چنین عیسی علیه السلام در آغاز ولادت، خود را عبد خدا معرفی می کند: قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا.گفت به راستی من بنده خدا هستم که به من کتاب داده و مرا پیامبر نموده است. ( مریم: 30)

وجود نازنین نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله نیز برترین عبد خداست و به واسطه مقام عبودیت پای در معراج می گذارد: « سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا. منزه است آن که بنده اش را شبانگاهی سِیر داد. ( اسراء: 1).خداوند متعال از ایشان در این آیه با عبارت « عَبدِهِ» یاد کرده است، نه با عنوان « رَسولِهِ» و با همین مقام است که ایشان آیات غیبی خداوند را در عالم اسرار و انوار مشاهده می کند: ( تا از نشانه های خود به وی بنمایانیم). به دلیل اهمیت این مقام فاخر، مسلمانان در تشهد نماز خود، ابتدا به عبودیت پیامبر شهادت می دهند و سپس به رسالت او. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ

پس امام می فرماید: این بهره نوشین را ارزانی مان کن که در هر جزء از ساعات شب و روز، از همراهی با عباد تو سرمست شویم. آن چه امام می طلبد فیضی بس خوش گوار و نعمتی بی جایگزین است.

دومین درخواست امام در این فراز از دعای ششم امام سجاد علیه السلام« وَ نَصِيباً مِنْ شُكْرِكَ» است؛ یعنی در تمام لحظات شبانه روز بهره ای از شکرت را به من عطا فرما. شکر، بهره برداری کامل از همه فرصت های مهیایی است که خداوند به انسان داده است؛ در مقابلِ کفر و کفران که به معنای سوء بهره برداری از آفریده های خداداده و به تعبیر عامیانه، « نمک خوردن و نمکدان شکستن» است. انسان کافر نعمت، نعمت هایی را که خداوند به او ارزانی فرموده، خلاف جهت رضای پروردگار به کار می بندد.

شیطان از روز اول می دانست که راه زمین زدن بندگان خداوند جداشدن ایشان از شکر است و بس. پس تمام توجهش را معطوف همان راه کرد و از قصد خود نیز با خداوند سخن گفت: وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ . و بیشترشان را شکرگزار نخواهی یافت. ( اعراف: 17) او از همان آغاز می دانست که اگر شکر را از انسان ها بگیرد، برای همیشه رابطه آنان با خداوند متعال گسسته می شود. شیطان در کار خود تا حد بسیاری موفق شد؛ زیرا خداوند متعال خود می فرماید: وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ. و از بندگان من اندکی شکرگزارند. ( سبأ: 13)

امام با آگاهی کامل از نوشوندگی مظاهر طبیعت و تکرار نشدن هیچ یک از اجزای خلقت، از جمله زمان، می فرماید: خداوندا ما را در جزء جزء زمان از شکرت برخوردارگردان تا بتوانیم از تمام فرصت هایی که در اختیارمان گذاشته ای به برترین شکل ممکن حُسن استفاده بریم و ظرفیت های موجود را در مسیری که تو می پسندی به کار بندیم.

سومین خواسته امام در این فراز از دعای ششم امام سجاد علیه السلام چنین است: و برای ما در ساعات شب و روز، شاهد صدقی از فرشتگانت قرار ده تا بر رفتار ما گواهی دهند. « شاهِد» در لغت به معنای گواه است؛ اما در این جمله، معنایی فراتر از گواه دارد. در قرآن نیز گاه واژگان، مفهومی فراتر از معنای ظاهری خود دارند.

در این جا امام از « شاهِد » چیزی فراتر از گواه را مدنظر دارد. واژه « صِدق» در قرآن هرگاه در ترکیب اضافی در نقش مضاف الیه ذکر شود، به معنای فرد اعلای یک مجموعه است؛ عضوی که تفاوت چشمگیری با بقیه اعضا دارد و از همه آن ها سرآمدتر است. برای نمونه عبارت « مَقعَد صِدق» ( جایگاه صدق) به معنای بهشت است که برترین نشستنگاه است.

بر این مبنا « شاهِد صِدق» فرشته ای است که به تمام معنا شاهد باشد و افزون بر گواهی اعمال، حامی و حافظ انسان نیز باشد و دعای خیر او شامل حال آدمی شود؛ یعنی همان که خواجه شیراز در غزلش سروده است:

هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد

خداش در همه حال از بلا نگه دارد

دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای

فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد

 

مؤلف/نویسنده/عکاس:
منبع:
شکوه نیایش: محمدعلی انصاری ج 2 – صفحات 216-222
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید