بیان دعای قنوت نماز عید فطر
۱۴۰۳-۰۱-۲۶

 

 بیان دعای قنوت نماز عید فطر

گزیده ای از کتاب جلوه های معرفت؛ متن حاضر، بیان دعای قنوت نماز عید فطر در خطبه های نماز عید فطری است که آیه الله سید محمد محسن حسینی طهرانی در سال 1432 هجری قمری ایراد نموده اند.

این کتاب شامل بیانات آیت  الله سید محمدمحسن حسینی طهرانی در عید فطر در خلال سالهای 1414 تا 1432 هجری قمری و دو مجلس در عید قربان سالهای 1421و1422 هجری قمری می باشد.

....«اللهم اهل الکبریاء و العظمه!» خدا را قسم می دهیم به اسماء جلالیه و صفات کلیه خود، این دعاها را برای چه کسی گفته اند؟اگر این دعاها مختص معصوم بود و اگر این دعاها مختص عده خاصی بود، چرا ما باید در دعای قنوت بخوانیم؟ به ما چه مربوط است؟ این دعا مختص آنهاست! نه، این دعا برای ما است. خدا می گوید: بیا در سَبیل من، بیا در راه من، من به تو صد در صد می دهم و تو را درجایگاه معصوم و در کنار معصوم قرار می دهم.مگر در همین دعا نبود؟

اللهم اهل الکبریاء و العظمه و اهل الجود و الجبروت و اهل العفو والرحمه و اهل التقوی و المغفره:

(اهل همه اینها هستی)خدایی که تو اهل کبریاء هستی،اهل عظمتی، جودی، رحمتی، بخششی و...

(بعدش چه؟) اسالک بحق هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا؛

«من از تو درخواست می کنم به حق امروز، که امروز را برای مسلمین عید قرار دادی.»

و لمحمد صلی الله علیه و آله ذخرا و شرفا و کرامتا و مزیدا؛ « و ذخیره و شرافت قرار دادی و کرامت آنها را بالا بردی و اضافه بر آنها که عقل ما نمی رسد فکر ما به آنجا نمی رسد (که چیست؟) ان تصلی علی محمد و آل محمد (صلوات بر پیغمبر نتیجه همه اینها است) درود بر او بفرستی و بر آل او.(و برای ما چه کار کنی؟) و ان تدخلنی فی کل خیر ادخلت فیه محمدا و آل محمد؛ «مارا داخل کنی در هر خیری که پیامبر و اهلش را در آن داخل کردی!»

اصلا مگر انسان می تواند تصور کند که این دعا چه دعایی است؟!

پیغمبر و ائمه به مقام عصمت مطلقه رسیده بودند؛ این چه دعایی است که خدا می گوید شما هم بکنید؟! مگر این طور نبودند؟! چند تا معصوم داریم؟ چهارده تا معصوم داریم. ما که معصوم نیستیم؛ولی خدا می گوید: شما به عصمت معصومین چه کار دارید؟ آن یک مسئله جدایی است که مربوط به من و آنها است؛ آنها از هر خطایی مبرا هستند و در تمام مراتب عصمت آن مراتب را حیازت کرده اند [به آن مراتب دست پیدا کرده اند]،و باید هم معصوم باشند و از هر خطا و اشتباهی باید محفوظ باشند.اما شما هم ناامید نشوید و نگوییدو غبطه نخورید و مایوس نشوید! نه، شما را به همان جایی می رسانم که آنها را رساندم، در زیر ولایت آنها.

ان تدخلنی! ؛ «خدایا مرا داخل کن!» قضیه شوخی نیست؛ خدا با ما شوخی نکرده است، دعای روز عید این است، ثمره اش این است، نتیجه یک ماه روزه گرفتن این است و نتیجه یک ماه مراقبه در رفتار و گفتار و کردار و افکار و قلب، این است. خدا امروز دارد به ما عیدی می دهد. پس رفقا، باید قدر بدانیم، قدر امروز را باید بدانیم که وقتی خدا سفره عامش را گستراند، دیگر رحمت خدا سرریز می شود؛ بسته به اینکه شما چه همتی دارید. یک وقت بگویید: نه، ما قابل این حرفها نیستیم؛ خدا هم می گوید: خب خودت گفتی قابل نیستی؛ قابل نیستی، بسیارخب!یک وقت می گوییم: خدایا ما قابل نیستیم، ولی تو کرمت بالاتر است، تو رحمتت بالاتر است، می خواهیم باشیم، پس ما را کمک کن، دست ما را بگیر،همت به ما بده! آن موقع خدا می گوید: بسیار خب! حالا که می خواهی و اظهار عجز کردی، ولی در نیتت هست که به دنبال ولی ما و به دنبال امام ما باشی، حالا که این طور است دستت را هم می گیرم ، اشتباهی هم که کردی نا دیده می گیرم و غمض عین می کنم!

خدایا در هر خیری که پیغمبر و آل پیغمبر را داخل کردی...! کدام خیر؟ سیر در اسماء کلیه، سیر در صفات کلیه حق و سیر بینهایت و مطلقه در ذات الهی. خدا پیغمبر و آل پیغمبر را در اینها داخل کرده است؛ آن وقت ببینید ما به چه چیزها و به چه مسائلی داریم فکر می کنیم!

خیری که خدا به پیغمبر داد، خیر بهشت و مراتب بهشت بود؟! سیب و گلابی و پرتقال و حور العین بود؟! یا خیری که خدا به پیغمبر و اهل بیت پیغمبر داد این بود که خودش را به آنها داد؛ این خیر است! ذات خودش را نصیب آنها کرد، ورود در حرم ذات را نصیب پیغمبر و اهل بیت کرد.خدا می گوید: این را به شما هم می دهم، هیچ مایوس نباشید، هیچ نا امید نباشید و بر اشتباهی که می کنید هیچ اظهار یاسی برایتان پیدا نشود. اشتباه می کنید چون بشرید؛ پس من این غفاریت خودم را برای کی گذاشته ام؟! برای شماها گذاشته ام دیگر؛ و الا پیغمبر و اهل بیت که گناه نمی کنند و آنها که کاری انجام نمی دهند. خدا برای من و شما رحمت خودش، غفران خودش و مغفرت خودش را قرار داده است. آن رحمت هم حد نداردکه [مثلا] من تا این حد می بخشم؛ رحمت خودم را تا اینجا می آورم و بیش از این نمی آورم؛ کرامت و لطفم را در حق شمای شیعه علی،تا کجا رسانده ام؛ بالاتر می خواهید، شما را در هر خیری که علی و اولادش را وارد کردم، شما را وارد می کنم! دیگر بالاتر از این چه می خواهید؟!

و ان تخرجنی من کل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد صلواتک علیه و علیهم اجمعین؛ و مرا خارج کنی از هر بدی (در هر مرتبه ای، زشتی در مرتبه فعل، زشتی در مرتبه لسان، زشتی در مرتبه قلب، در فکر، در سر و بدی از بعد تو و بدی هجران تو وزشتی فاصله گرفتن با تو) که پیغمبر و اولاد پیغمبر را خارج کردی، و ذات آنها را به ذات خودت متصل کردی و از هرچه غیر از توست بازداشتی!

جلوه های معرفت؛ بیانات اعیاد سعید فطر و قربان؛ سید محمدمحسن حسینی طهرانی، تهران: مکتب وحی،1401.

 

مؤلف/نویسنده/عکاس:
منبع:
کتاب جلوه های معرفت؛ بیانات اعیاد سعید فطر و قربان؛ سید محمدمحسن حسینی طهرانی، تهران: مکتب وحی،1401.
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید