در کتاب « شرح دعای عرفه» تالیف محمدباقر بستان آباد، تحت عنوان «به چه کسی امید ببرم غیر تو» به شرح فرازی از دعای عرفه پرداخته شده که مرور می کنیم:
«كَيْفَ يُرْجِى سِواكَ وَ أَنْتَ مَا تَطَعْتَ الْإِحْسَانَ وَكَيْفَ يُطْلَبُ مِنْ غَيْرِكَ وَ أَنْتَ مَا بَدَّلْتَ عَادَةَ الأَمْتِنَانِ»
چطور کسی به غیر از تو امید ببندد در حالی که تو احسانت را از کسی نبریدی و چگونه می تواند از غیر تو چیزی بخواهد در حالی که عادت بخشش خود را تغییر نداده ای.
طبیعی است انسان عاقل به کسی امیدوار میشود که توفیق به برآوردن نیاز و خواسته اش ولو چند درصد در او باشد و اگر خداشناس دقیق در حقائق باشد و واقعیتها را درست بررسی کند بروشنی میفهمد که حاجت را باید پیش کسی ببرد که کمال مطلق است و نقص و فقر و نیاز در او راهی ندارد، بلکه غنی الاغنیاء است.
و علاوه بر این نهایت کفران نعمت است که در حالی که مشمول نعمت مولا و منعم هستی و در انواع مواهب او غوطه وری به او کفر بورزی و نعمت های او را نادیده بگیری. صغیر گوید:
حاجت خویش به محتاج دگر عرضه مکن از خداوند طلب هر چه تقاضاست تو را
سوی معراج وصالت نبود بال عروج تا ز قيد من و ما سلسله برپاست تو را
ای قوی پنجه که بازوی تواناست تو را دست گیر از ضعفا پای چو بریاست تو را
چون طبایع به تفاوت شده ایجاد صغیر مصلحت با همه کس رفق و مدار است تو را
امام سجاد علیه السلام در مناجات چهارم از مناجات خمس عشر که به مناجات راغبین معروف است می گوید:
وَ لَسْتُ أَعْرِفَ سَواكَ مُولى بِالأَحْسَانِ مُوصوفاً وَكَيْفَ أَرْجُو غَيْرَكَ وَالْخَيْرُ كُلُّهُ بِيَدِكَ وَكَيْفَ أَوْمِّلُ سِواكَ وَالخَلْقُ وَالأَمْرُ لَكَ، أَقْطَعُ رَجَائِي مِنْكَ فَقَدْ أَوْلَيْتَني مَا لَمْ أَسْتَلُهُ مِنْ فَضْلِكَ، أَمْ تُفْقِرني إِلَى مِثْلِي وَأَنَا أَعْتَصِمُ بِحَبْلِكَ
من غیر از تو مولانی و آقائی که با احسان و نیکی موصوف باشد نشناخته ام، چگونه به غیر از تو امید برم در حالی که همه چیزها در قبضه قدرت توست. چطور به غیر تو آرزومند شوم در حالی که کل مخلوقات مورد حاجت مخلوق تو است و امر امر توست، آیا قطع امید کنم از تو در حالی که تو به من چیزهایی که از تو طلب نکرده ام داده ای آیا تو مرا به کسی همچون خودم نیازمند میکنی در حالی که من به ریسمان عطای تو جنگ زده ام.
یا رافع السَّبْعِ إِذْ تَبْدُو بِلا عَمَدٍ وَ مُلْهِمُ الطَّيْرِ إِذْ يَأْوِي إِلى فَنَنِ
انلنی الخير إن الخير ليس له معط سواكَ فَهَبْ مِنْهُ العطاء سُنَنى
ای بلند کننده هفت آسمان بدون ستون و الهام کننده پرنده که به لانه خود پناه میبرد و خیر و احسان بکن که غیر ازتو عطا کننده خیر نیست پس بخشش کن از عطای بلند بهتر و خوب.