تفسیر فاتحه الکتاب کتابی است از علامه امینی که به کوشش عبدالعلی قنبری قادیکلاهی جمع آوری شده است. حمد و سپاس برای آن معبودی است، که هستی به کرنش او و نظم و نظام در قدرت اوست. آن خدایی که امت ها را با انبیای شان محشور و کتاب های آسمانی هر پیامبر را واسطه فیض و تقرب به فیاض دانسته است. بجاست که «تفسیر سوره حمد » - که در این باره تفاسیری بسیار از بزرگان قدما و متاخران به چاپ رسیده است و در دسترس همگان است – خود نشان از اهمیت موضوع دارد، چرا که بهره مندی از معارف بلند و آموزه های ارزشمند سوره حمد نیاز به آشنایی با روش و ساز و کار فهم و درک شناخت درست آن است، که برخی از بزرگان به ویژه حضرت آیت الله امینی رحمه الله علیه به خوبی از عهده آن برآمدند. در فصلی از این کتاب موضوعاتی از قبیل: اسامی سوره ،جامعیت سوره نسبت علوم قرآنی، بخش های مشترک موجود بین این سوره و قرآن ، شفایابی به وسیله فاتحه، آرزو از غیر خداوند، ریا و خود نمایی، کینه و حسادت، حرص و بخل، جبن و امل (مطرح و بحث می شود.)
سوره حمد کریمه به اسمایی نام گذاری شد که از فواید زیاد و ارزشمند و مهم پرده برمی دارد. سوره حمد به مثانی (دو بار )یا مثانی (هفت بار)به اعتبار این که باید آن را در هر رکعت از دو رکعت اول نمازهای چهار یا سه رکعتی یا درهر نماز دو رکعتی خوانده شود و این که دارای هفت آیه (به اعتبار این که بسم الله الرحمن الرحیم جزء قرآن است نامیده شده است.) (در این احادیث دیگر به نقل از رسول اکرم صلی الله علیه و آله وارد شده است که ثواب قرائت سوره حمد برابر با ثواب قرائت دو ثلث قرآن و یا برابر ثواب صدقه به هر مومن و مومنه می باشد ) در خصال آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: مسلمانی که سوره حمد را قرائت کند خداوند متعال به عدد هر آیه که از آسمان نازل شد ثواب تلاوت آن را عطا می نماید.
قطعا خداوند «سوره حمد» را برای خودش و بنده اش نصف و نصف قرار داده است. خداوند متعال فرمود: من این سوره را بین خود و بنده خود تقسیم کردم، پس زمانی که یکی از بندگان گفت: «الحمدالله» حقیقتا من را حمد کرد و هر گاه که گفت «رب العالمین» پس من را حقیقتا شناخت و هر گاه که گفت «الرحمن الرحیم »پس من را به واقع مدح کرد و هر گاه که گفت: « مالک یوم الدین» پس من را ثنا کرد و زمانی که گفت :«ایاک نعبد و ایاک نستعین »پس بنده ام که فقط از من درخواست دارد معلوم می شود در عبادتم صاق می باشد .»
هر کس که بیمار شد پس باید بر پیشانی اش هفت بار ام الکتاب (سوره حمد )خوانده شود پس اگر بیماری او آرام و خوب شد که خوب شد، در صورتی که خوب نشد پس هفتاد بار تکرار گردد ،پس بیماری آرام و درمان خواهد شد.
امراض و بیماریهای روحی
اما امراض روحی با توجه به کثرت آن از قبیل: کفر، نفاق، نصب، آرزو از غیر خداوند، ریا و خود نمایی، خودپسندی، کبر، حقد( کینه)، شح، بخل، حرص، جبن، و...از بیماری ها و علت های مخصوص قلب ها و دل هاست که به آن مبتلا می شود.
سوره حمد چرک کفر را زایل و علت نفاق را درمان، آلودگی(نصب) را از بین می برد و به راه راست و به مبدا اعلا ارشاد و هدایت می کند و به حق آشکار دعوت می نماید و از معاد پرده بر می دارد و درس عبودیت می دهدو راه این سوره استوار و معتدل است و معرفی کننده پیامبر اعظم و وصی مطهرش می باشد آن گونه که این سوره نفس و روح را از صفات زشت اصلاح می نماید و به نفس، رشد را عطا می کند و از هر آنچه که نفس را فاسد می کند پاک می سازد و بیماری هایش را معالجه می نماید و نفوس را به صلاحش تمرین می دهد و به خوبی های نفسانی زینتش، می دهد پس، خواندن فاتحه و تدبر در معانی اش و شفایابی به فاتحه مساوی و مساوق و برابر با قرائت قرآن و استشفا به قرآن بر تمام بیماری های قلبی است.
خداوند متعال مردم را به قرائت قرآن در نماز مامور کرد تا قرآن نابود و متروک نشود بلکه از این طریق قابل درس گرفتن و آموختن و ماندگار باشد چون قرآن که به سوره حمد نه به سوره های دیگر آغاز شد از به جهت این که تمام خیر و حکمت موجود در قرآن و در هر کلام در سوره حمد موجود می باشد( تا این که فرمود:) همه اصول و کلیات خیر و حکمت درباره دنیا و آخرت در سوره حمد وجود دارد که در چیز دیگر جمع نیست.
پس نمازگزار هنگام قرائت این سوره می بایست با توجه، این سوره را قرائت کند و التفات به معانی آن داشته باشد و به چیزهایی که خداوند در سوره بیان کرده است توجه نماید قطعا خودش را از بیماری روحی هلاک کننده و اخلاق کشنده و بیماریهای پست و نفسانیات نابود کننده و هر صفت ساقط کننده اصلاح می کند که تا نمازش با فاتحۀالکتاب معراج شود و وفود و ورود به سوی خداوند گردد و شفا و دوا برای هر بیماری و رشد نسبت به هر معروف و پاکی از هر عمل زشت و دوری از هر منکر و از هر هلاکت و نزدیک و وصل شدن به اسباب نجات را تحصیل نماید و سوره را به پیشوای خود به سوی رضوان و دور کننده از عصیان می یابد و همین معنا سخن از خداوند می باشد: نماز انسان را از عمل زشت باز می دارد.
تحلیل سوره (فاتحه)
علی بن یقطین با اسنادش نقل کرد که: امام رضا(ع) به من فرمود: اگر کسی از تو پرسید: خداوند «شیء» هست یا خیر، پاسخ شما چیست؟ به امام رضا(ع) عرض کردم: خداوند در کلامش خودش را شیء معرفی کرد، فرمود: بگو بزرگترین گواه در گواهی کدام شیء است؟ بگو: خداوند متعال، که بین من و شما گواه است. پس گفتم: خداوند متعال شیء است ولی نه مثل اشیاء دیگر، چون نفی شئیت از خداوند مساویبا ابطال خداوند و نفی اوست. حضرت(ع) به من فرمود: ( این منطق) راست و درست است. سپس گفت: امام رضا(ع) فرمود: برای مردم در «توحید» و یگانگی خداوند متعال سه دیدگاه هست: حقیقت ذات خداوند متعال مجرد از اوصاف، خداوند متعال همراه با اوصاف به مثل مخلوق از انسان و غیر انسان که همراه با اوصاف می باشد، خداوند متعال همراه با اوصاف لکن مغایر با اتصاف مخلوق به اوصاف می باشد لکن دو مذهب که خداوند بدون اوصاف باشد و یا اوصاف خداوند شبیه اوصاف مخلوق از انسان و غیر انسان باشد، باطل است و صحیح نیست چون خداوند – تبارک و تعالی- به چیزی شبیه نمی باشد ولی راه سوم، راه صحیح می باشد که راه: اثبات اوصاف برای خداوند متعال بدون شبیه سازی اوصاف خداوند با اوصاف انسان می باشد.
برگزیده از کتاب تفسیر فاتحه الکتاب از علامه امینی