تکریم مخاطب در امر به معروف و نهی از منکر
۱۴۰۳-۰۴-۲۳

درباره تکریم مخاطب در امر به معروف و نهی از منکر در کتاب " مشق ارشاد: تاثیرگذاری و متقاعدسازی در امر به معروف و نهی از منکر" تالیف عبدالله عمادی چنین می خوانیم: محور اخلاق انسانی و سوق پیدا کردن انسان به سوی اخلاق، کرامت انسان است. بنابراین، توجه دادن مخاطب به ارزش خویش، یک اصل راهبردی است.

امام هادی علیه السلام فرمود:(( کسی که خودش برای خودش خوارو پست است، از شرش ایمن مباش)). و امام علی علیه السلام فرمود:(( کسی که خودش برای خودش خوارو پست است، به خیرش امیدوار نباش)).، از این رو، آن حضرت از نامه خود به امام حسن علیه السلام  توصیه می کند:((خودت را نسبت به هرچیز پست و بی ارزشی بالا بگیر و به خودت کرامت بده، هرچند آنها تورا به امیالی سوق دهند؛ چرا که چیزی جایگزین آنچه از خودت ازدست می دهی نخواهد شد)).

مصادیق تکریم مخاطب گسترده است و هر قول و فعلی را که احساس حرمت و کرامت داشتن به مخاطب دست بدهد شامل می شود؛ مانند احترام و خوش خلقی و خوش برخوردی، زبان نرم و لحن زیبا، به ملاقات او رفتن و اورا به نزد خویش پذیرفتن، توجه به محاسن و خوبی های مخاطب  پیش از توجه به عیوب و بدی ها، حفظ آبرو و حیثیت وی و بحث نکردن با وی در مکان عمومی.

درادامه به نمونه های از تکریم مخاطب در هدایتگری اشاره می شود.

بیان اهمیت جایگاه مخاطب در نظر هدایتگر:

امام صادق علیه السلام در نهی از منکر یکی از اصحاب خود به نام شقران که شراب خورده بود فرمود: کار خوب از هرکسی خوب است اما ازتو خوب تر است بخاطر جایگاهی که پیش ما داری و کار بد از هرکسی بد است، اما از تو بدتر است به خاطر جایگاهی که نزد ما داری.

تعریف و تحسین ویژگی های مثبت مخاطب:

تحسین مخاطب حتی اگر کاملا واقعی نباشد،بر نفوذ در او می افزاید. می توان گفتن ویژگی های مثبت را با رفتار ناشایستی که انجام داده یا رفتار شایسته ای که ترک کرده است پیوند زد،مثلا(( تو که ...هستی، انتظار نمی رود که...)). البته این اسلوب برای مخاطبانی که اعتماد به نفس پایینی دارند،آن هارا دچار درماندگی و ضعف اراده می کند. لذا بهتر است بین تحسین و پیوند زدن،فاصله شودیا در عین آنکه کنار هم آورده می شود به هم ربط داده نشود.

هدایتگر باید نسبت به همه مخاطبان این گونه باشد که به دنبال فضیلت های آنان بگردد.به هرحال یقینا در هر کسی خیرو فضیلتی هست که با ذکر آن ها می توان ارتباط با اورا گم تر و کرامت مندانه تر کرد . با این کار،احساس خوبی که به مخاطب منتقل می شود، هم شامل خود وی می شود، هم شامل هدایتگر، یعنی هم به خودش و هم به هدایتگر، احساس خوبی پیدا خواهد کرد و هردو منجر به متقاعدگری خواهد شد.

گروهی از یمن نزد پیامبر آمده بودند که در میان آنها مردی سخندان تر از بعقیه بود و شدید تر از آن ها درباره دین با پیامبر بحث و مجادله می کرد تا حدی که حضرت را خشمگین کرد. حضرت سر به پایین انداخت، در آن هنگام وحی آمد که او مردی سخاوتمند است که اطعام را دوست دارد. خشم حضرت فرو نشست و به آن مرد فرمود اگر کلام جبرئیل نبود که ت سخی هستی، تو را بیرون می کردم. همین جمله باعث شد آن مرد شهادتین را بگوید و مسلمان شود.

ذکرتیره و طایفه شریف مخاطب:

وقتی منصور دوانیقی قصد داشت مدینه را زیرو رو کند و درختانش را از بیخ برکند و و چشمه سارهای آن را بخشکاند، امام صادق علیه السلام در نهی و منصرف کردن وی تبار خوب وی را طرح می کند و می فرماید: ای امیر! همانا داود علیه السلام را نعمت دادند و او سپاس گزارد و ایوب علیه السلام به بلا گرفتار آمد و شکیب ورزید و یوسف علیه السلام پس از رسیدن به قدرت، گذشت در پیش گرفت، تو هم بگذر که از پشت آنانی.   

مؤلف/نویسنده/عکاس:
منبع:
مشق ارشاد/عبدالله عمادی
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید