درباره ارتباط زکریا بن آدم قمی با امام رضا علیه السلام در کتاب حیات علمی امام رضا علیه السلام چنین می خوانیم: زکریا بن آدم از اشعری های قمی است و نزد امام رضا علیه السلام جایگاه خاصی داشت؛ به گونه ای که در سفر حجی، امام را از مدینه تا مکه همراهی کرد. او می گفت: « شبی نزد امام آمدم و از آغاز شب تا طلوع فجر، پیوسته به گفت و گو سپری شد تا آنکه حضرت برای نماز برخاستند و اقامه خواندند.» زمانی، زکریا بن آدم تصمیم به هجرت از قبیله خود گرفت و این تصمیم را با امام مطرح کرد. حضرت موافقت نکردند و فرمودند: ( از این تصمیم بگذر. خداوند به واسطه تو بلاها را از اهل بیت تو دفع می کند، همان طور که اهل بغداد را به خاطر موسی بن جعفر علیه السلام از بلاها محافظت می کند.)
امام بر محوریت زکریا بن آدم در قم اصرار داشتند. زمانی، علی بن مسیب از دوری خود از امام سخن راند و چنین عرض کرد: « در وقتی که نمی توانم خدمت شما برسم، مسائل دینی خود را از کدام شخص بپرسم؟» امام فرمودند: ( از زکریا بن آدم قمی که دین و دنیایش محفوظ و مورد اطمینان است.)
زکریا بن آدم از دیدار خود با امام جواد علیه السلام یاد می کند که ایشان در آن موقع، چهار سال از عمرشان می گذشت. این دیدار در مدینه و در منزل امام رضا علیه السلام صورت پذیرفت. زکریا می گوید: « امام جواد علیه السلام دست خود را بر زمین کوبید و سرش را به طرف آسمان بلند کرد و مدتی در فکر فرو رفت.» امام رضا علیه السلام پرسیدند: « به چه فکر می کردی؟ » گفت: « درباره ظلمی که به مادرم فاطمه سلام الله علیه شد.»
سه ماه بعد از درگذشت زکریا بن آدم و هنگام مناسک حج، امام رضا علیه السلام نامه ای به محمد بن اسحاق و حسن بن محمد فرستادند و در آن چنین مرقوم کردند: « قضای پروردگار درباره آن مرد رسید. خداوند او را رحمت کند و در آن روز که متولد و قبض روح شد و روزی که مبعوث شود. او در ایام زندگی خود عارف به حق بود. در برابر حق و دفاع از حق شکیبا بود و همه مشکلات را تحمل می کرد و مضایقه نمی کرد از آنچه خدا و رسولش صل الله علیه و آله دوست داشتند. او با ایمان ثابت از جهان درگذشت. خداوند او را با اعمالش محشور کند و او را به آرزوهایش برساند.»