افزون بر نصوص متعدد و معتبری که به امامت علی بن الحسین (ع) تصریح کرده اند، شایستگی های علمی و عملی و فضیلت های اخلاقی امام سجاد علیه السلام می تواند دلیل روشن دیگری بر امامت ایشان باشد. شیخ مفید در کتاب «الارشاد» خود به همین بعد از ابعاد وجودی امام سجاد (ع) اشاره کرده و درباره ایشان می گوید:
«امام علی بن الحسین (ع) از لحاظ علم و عمل با فضیلت ترین خلق خدا بعد از پدرش می باشد و چون چنین است پس او به پدرش از همه نزدیک تر و از نظر فضل و نسب، نسبت به مقام او از دیگران سزاوارتر است و هرکس از دیگران نسبت به امامی که از دنیا رفته نزدیکتر باشد، او نسبت به جانشینی آن امام، از دیگران سزاوارتر است به دلیل آیه ذوی الارحام یعنی گفتار خدای تعالی: « و اولوا الارحام بعضهم اولی ببعض فی کتاب الله ...» و خویشاوندان برخی از ایشان سزاوارترند به برخی در کتاب خدا...» و قصه زکریا در قرآن که گفت: « و انی خفت الموالی من ورائی و کانت امراتی عاقرا فهب لی من لدنک یرثنی و یزث من آل یعقوب...؛ و من از بستگانم بعد از خودم بیمناکم (که حق پاسداری از آیین تو را نگاه ندارند) و (از طرفی) همسرم نازا و عقیم است تو از نزد خود جانشینی به من ببخش که وارث من و دودمان یعقوب باشد...»
آری پیشوای چهارم شیعیان انسانی کامل و برگزیده حق و در همه جهات اخلاقی، عبادی و علمی به اوج کمال رسیده و نمونه مجسم و عینی قرآن و رسول خدا (ص) بود. در دوران سیاه حکومت اموی که ارزش های انسانی و فضیلت های اخلاقی به فراموش سپرده شده و مردم به جای مشاهده زهد، ساده زیستی، تواضع، نوع دوستی، اخلاص، نرم خویی و رعیت پروری از زمامداران خود به عنوان خلیفه پیامبر (ص) شاهد دنیاطلبی، اشرافیت، تجمل گرایی، خود محوری و بزرگ بینی آنان بودند، آن امام همام همچون خورشیدی فروزنده در آسمان درخشید و وجودش مجمع و منبع تمام فضیلت ها و ارزش های فراموش شده گشت. چنان که دوست و دشمن را به تحسین واداشت.
سعیدبن مسیب که یکی از بزرگان عالمان مدینه است می گوید: من هرگز کسی را بالاتر از علی بن الحسین (ع) ندیده ام و هیچ گاه او را مشاهده نکردم مگر آنکه از خودم بیزار شدم.
جاحظ از دانشمندان بزرگ اهل سنت در قرن سوم هجری درباره آن حضرت می نویسد: «...اما علی بن حسین، درباره او نظر خارجی را جون شیعه، شیعه را چون معتزلی، معتزلی را چون عامی و عامی را چون خاص دیدم و کسی را ندیدم که در فضیلت او شک داشته باشد.»
محمد بن طلحه شافعی می نویسد: «او زینت عبادت کنندگان، پیشوای زاهدان، سرور پرهیزکاران و امام مومنان است. سیره اش گواه آن است که او فرزند صالح رسول خدا (ص) و سیمایش بیانگر مقام قرب او نزد پروردگار است.»
روزی امام زین العابدین (ع) در مجلس عمربن عبدالعزیز که در آن سال ها حاکم مدینه بود، حاضر بود و چون برخاست و از مجلس بیرون رفت، عمر از حاضران پرسید: شریف ترین مردم کیست؟ حاضران گفتند: تو هستی. گفت: چنین نیست. شریف ترین مردم کسی است که هم اکنون از نزد من بیرون رفت. همه مردم دوست دارند به او پیوسته باشند و او دوست ندارد به کسی پیوسته باشد. آری امام سجاد (ع) به معنای واقعی کلمه انسان کاملی بود که در همه جهات اخلاقی، عبادی و علمی به اوج کمال رسیده و نمونه تجسم عینی معارف قرآن کریم بود. آن بزرگوار احیاگر اخلاق عظیم پیامبر اکرم (ص) بود و با سیرت نیکوی خویش خاطره شیرین رسول بزرگوار خدا و امیرمومنان علی (ع) را در ذهن مردم نو و زنده کرد. مردمی که سال ها از عصر نبوت فاصله گرفته و از مکارم اخلاقی و مدینه فاضله رسول خدا (ص) فقط داستان هایی شنیده بودند و شاید مصداق آن را اسطوره و افسانه می پنداشتند که ناگاه امام سجاد (ع) را مصداق عینی و واقعی همه آن فضیلت ها، آن هم در مرتبه ای فوق تصور خود یافتند و چه بسیار افرادی که با مشاهده آن مجسمه تقوا و فضیلت، به امامت او اعتراف کرده و به مسیر هدایت، آمده و او را جانشین صالح و فرزند راستین پیامبر شمردند.
آری صفات والایش، او را تا قله شرف و بزرگی رسانیده بود تا آن حد و مرتبه ای که پدران بزرگوارش به آن رسیده بودند و این فضیلت ها و مکارم اخلاقی از این امام همام نسخه بی نظیری ساخته بود که زبان از توصیف آن عاجز و کلمات از احاطه و یا اشاره به آن قاصر است.