پدیدآورنده: نوفل هلال ابورغیف
مشخصات نشر: تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران؛1401
مشخصات ظاهری: 208ص
شماره راهنما: ج187الف297/9515
اثر حاضر با عنوان «جنبه های زیبا شناختی در نهج البلاغه، مطالعه ای در شعریت نثر» برگردان کتاب «المستویات الجمالیه فی نهج البلاغه، دراسة فی شعریه النثر» مشتمل بر یک مقدمه و سه فصل است. در مقدمه نگاهی به فرهنگ امام علی(ع)، کتاب نهج البلاغه و مبانی نظری شعریت و خوانش بیرونی دارد. در فصل اول، با عنوان « شعریت ساختارهای موسیقایی»، به ساختار تکرار، تضاد، تقابل، سجع و تحلیل خطبۀ شقشقیه می پردازد. در فصل دوم با عنوان « شعریت جلوه های ترکیبی» مباحثی همچون اختصار، شکست ساختار، تغییر کارکرد، تاکید و حذف، واژه نامه و همچنین نامۀ امام به مالک اشتر را بررسی کرده است. در فصل سوم با عنوان « شعریت جلوه های معنایی» به دلالت مجازی، حقیقی، و همچنین به نمونۀ تحلیلی خطبۀ جهاد می پردازد و در سخن پایانی، به یافته های خود در این کتاب اشاره دارد.
این کتاب، جزئی جدایی ناپذیر از گنجینۀ کهن عربی و میراث ارزشمند ماست. با وجود نوسان میان شعریت و سبک شناسی از یک سوء و شعریت و زیبا شناسی از سوی دیگر، این جستار در پی راهی است که با بهره گیری از متن تئوری یا غیره، ضامن تمرکز بر شعریت متن های انتخابی باشد.
بخشی از کتاب:
تضاد، ساختاری برجسته از ترکیب های ریتم است که نهج البلاغه، با وجود اختلاف در جنبه های این ساختار، بدان اهتمام دارد و از آنجا که از لحاظ کثرت و انتشار، به شکل ویژه ای در متن های نهج البلاغه ورود پیدا می کند، به ندرت هر متنی وارد جلوه های این ساختار می شود. ساختار تضاد یکی از نشانه های حاکم بر متن را تشکیل می دهد و این جستار در سطح آوایی زیبا شناختی نهج البلاغه بدان اشاره دارد. از جمله نمونه های این تضاد متنوع یکی از سخنان مشهور امام است که حاصل منظومۀ معرفتی بوده و انباشتی از تجربه های طولانی مدت وی در خلال مجموعه ای است که ریشه در سخنان یا متن های حکیمانه دارد و درآن می گوید: « وفا به حیله گر مکار نزد خداوند مکر است و نیرنگ به حیله گر نزد خداوند وفاست». برجسته ترین مبنای سطح موسیقایی در شعریت این سخن تضاد حاکم بر متن به عنوان پدیده ای اساسی است که به زبان پیرامون آن جریان دارد. دو رکن آن ارزش های اخلاقی ای هستند که از آن ها برای اطلاق به تمامی انسان ها و مجموعه یا گروهی مشخص سخن به میان آمده است. این دو ارزش متضاد، همان « وفا و حیله» است.