اعجازادبی قرآن کریم
پدید آورنده: علی کریم پور قراملکی
مشخصات نشر: قم:اُدبا، 1401
مشخصات ظاهری: 308ص
رده بندی دیویی: الف495ک297/153
کتاب اعجاز ادبی قرآن کریم در آن سعی شده مصادیق متعددی برای اعجاز های مختلف ادبی از قرآن بازبینی بشود. قرآن کریم، از همه جهات اعجاز دارد؛ اندیشمندان زیادی، به دنبال این دعوت الهی برای تدبر در قرآن، وارد عرصه تحقیق و پژوهش در ابعاد اعجازی قرآن شده اند. تحقیق پیرامون اعجاز لغوی، صرفی، نحوی و بلاغتی از جهات معانی، بیان و بدیع، از جمله آنها محسوب می شود.
در هر صورت، اثر کنونی در نه فصل به قرار ذیل تنظیم یافته است: فصل نخست، درباره کلیات و مفاهیم است. فصل دوم، درباره ارائه منابع عام و خاص مرتبط با اعجاز ادبی قرآن است. فصل سوم، در زمینه سیر تاریخی بحث اعجاز قرآن است. فصل چهارم: در رابطه با نقش قرآن در رشد و شکوفائی ادبیات عرب است. فصل پنجم: شامل بحث از ویژگیهایاعجاز ادبی قرآن است. فصل ششم: مشتمل بر تبیین اعجاز لغوی قرآن است. فصل هفتم، اعجاز صرفی را بررسی می کند. فصل هشتم، به بررسی اعجاز ابلاغی می پردازد. فصل نهم با طرح شبهات نحوی و صرفی از جانب مستشرقان، پاسخ آنها را منعکس می نماید در نهایت، فصل دهم با ذکر شبهات بلاغی ادعا شده، به تحلیل و نقد آنها می رسد.
چرایی عجز بشراز آوردن کتابی همانند قرآن
اگر فصاحت و بلاغت و علوم ادبی از ذوق بشر جاری شده و ساخته خود اوست، چگونه بشر نمی تواند کلامی فصیح و بلیغ مانند قرآن بیاورد؟! در پاسخ به این شبهه، جوابهای مختلفی داده شده است. از جمله آنها: مقوله «فصاحت و بلاغت»، سه رکن اساسی دارد:1. آگاهی نسبی انسان به آنچه در جهان موجود است. 2. توانایی در به کار بردن معانی با الفاظ و قرار دادن آنها برای ارائه معانی؛ 3. توانایی در به کار بردن معانی با الفاظ دانسته شده و انتقال آنها به مخاطب. حال انسان بخواهد سخنی فصیح و بلیغ بگوید بایستی به هر سه رکن توانایی داشته باشد.
در دوران معاصر یکی از نویسندگان مسیحی که مدعی معاوضه با قرآن است در مقابل سوره «حمد» با اقتباسی که از خود سوره داشته است سوره خود ساخته ای عرضه نمده است:« الحم للرحم، رب الاکوان، الملک الدیان، لک العباده و بک المستعان، اهدنا صراط الایمان » و در مقابل سوره کوثر گفته است: « انا اعطیناک الجواهر، فصل لربک و جاهر و لا تعتمد قول ساحر»! این فرد با تقلید کامل از نظم و ترکیب آیات قرآنی و تغییر برخی از الفاظ آن چنین تلقین می کند که با قرآن معارضه نموده است. او همین بافته هایش را نیز از مسیلمه کذاب به سرقت برده است.