تحلیل عوامل گرایش به دین از نگاه قرآن و عهدین
۱۴۰۳-۰۸-۰۹

تصویر جلد کتاب تحلیل عوامل گرایش به دین از نگاه قرآن و عهدین

پدیدآور: شهلا نوری

مشخصات نشر: تهران: انتشارات نظری، 1401

مشخصات ظاهری:260ص.

رده بندی دیویی:ت/ت757ن297/159

کتاب تحلیل عوامل گرایش به دین از نگاه قرآن و عهدین درباره اهمیت اینکه چرا دین گرایی دچار آسیب شده و عواملی که دین داری را تهدید کرده و اثر آن سبب شده عده ای دین گریز شوند و کلا در این اثر عوامل دین گرایی و دین داری را به طور تطبیقی و مقایسه ای از نگاه قرآن و عهدین مورد مطالعه و تحلیل قرار داده است.

یکی از مهم‌ترین خواسته‌های ذاتی و نشات‌گرفته از سرشت انسانی، خداباوری، خداجویی و تکیه بر مبدأ آفرینش و پذیرش برنامه‌هایی است که پروردگارش برای او ترسیم کرده است. بدین معنا که فقط گرایش به خدا فطری نیست؛ بلکه همه دین و از جمله بایدها و نبایدهای اخلاقی حتی شریعت و احکامی که خداوند آن را برای انسان انشا و ابلاغ کرده نیز فطری است؛ چراکه این احکام و دستورها مبتنی بر مصالح و استعداد‌ها و نیازهای واقعی و خلقتیِ انسان و ابزاری برای تعالی او است؛ بدین سبب، قرآن پذیرش دین را بازگشت به فطرت انسانی و اقتضای آفرینش او معرفی می‌کند؛ آفرینشی که تغییر ناپذیر است: «پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین کن، با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خدای تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمی‌دانند.»

علامه طباطبایی بعد از آنکه دین را روش زندگی و راه رسیدن انسان به سعادت می‌داند، آفرینش انسان را به گونه‌ای معرفی می‌کند که زمینه‌ها و ابزار سلوک به سوی این سعادت در وجود اوست. در بیانی در معنای فطری‌بودن دین مطالب ارزشمندی را بیان کرده، چنین نتیجه‌ می‌گیرد که لازم است دین با اقتضاها و آفرینش انسان هماهنگی داشته باشد و تشریع بر فطرت و تکوین انطباق داشته باشد. لقاء‌الله، هدف، و دین، راه رسیدن به هدف است و قرآن هر دو را فطری و برخاسته از نهاد انسان می‌داند، نه تحمیل از بیرون. هم گرایش و طلب خدا در سرشت آدمی نهاده شده و هم تبعیت و پیمودن راهی که او را به مقصود می‌رساند، خدا آفرینش همه مردم اعم از مسلمان و یهودی و مسیحی و... را هماهنگ و هم‌سنگ با دین حنیف آفریده و تشریع و تکوین او یک مقصود و هدف را دنبال می‌کنند و وحدت دارند. البته باید گفت که فطری‌بودن دین و گرایش به خدا به این معنا نیست که انسان، خدا را با همه صفات و شریعتش به تفصیل می‌شناسد و درعمل تسیلم و پایبند آن است؛ بلکه به این معناست که اقتضا و ریشه گرایش به خدا و مبدأ و نیاز به روشی که او را به مقصد برساند، در وجود انسان و آفرینش او قرار دارد؛ اما از آنجا که انسان یک‌بُعدی نیست و افزون بر فطرت و عقل، دارای غرایز و جاذبه‌های معارض و مخالفی است و با توجه به اینکه احتمال دارد امور فطری تحت تأثیر عوامل بیرون و خاصی مورد غفلت و نسیان قرار گیرد یا به انحراف کشیده شود و در مصداق، مطلوب غیر واقعی را برگزیند، لازم است فطرت او هدایت، شکوفا و رشد داده شود.

علاقه‌های فطری و گرایش‌های درونی به تنبه و توجه نیاز دارند و انبیاء الهیِ چون حضرت موسی و حضرت عیسی (ع) و حضرت محمد (ص)، حکم بیدار کنندة فطرت و شکوفا سازنده آن را دارند. با این بیان این سؤال مطرح می‌شود که چه عوامل و مشخصه‌هایی در رفتار و عمل سه پیامبر الهی (حضرت موسی و حضرت عیسی (ع) و پیامبر بزرگ اسلام (ص)) در دین‌دارکردن و پایبندکردن مردم به محتوای دینی که به طور فطری همه انسان‌ها بدان گرایش دارند، از نگاه قرآن و عهدین وجود دارد؟

نویسنده برای پاسخ‌دادن به این سؤال مهم در این کتاب تلاش دارد طی چهار فصل، موضوع عوامل گرایش به دین را از نگاه قرآن و عهدین به صورت تطبیقی و مقایسه‌ای مورد مطالعه و بررسی قرار دهد و به شبهات مهم آن پاسخ گوید.

بدین ترتیب در فصل اول به کلیات بحث وتوضیح مؤلفه‌هایی نظیر: مفهوم‌شناسی واژه‌های دین؛ قرآن و عهدین؛ بررسی‌ آثار دیگران؛ اهمیت و ضرورت پژوهش؛ جنبه نوآوری پژوهش و بیان روش پژوهش، پرداخته خواهد شد.

در فصل دوم، فطری‌بودن آموزه‌های دین از نگاه قرآن و عهدین مورد بحث قرار خواهد گرفت. هدف اصلی ما در این فصل، ارائه دلائل و شواهد بر فطری‌بودن آموزه‌های دین از آیات قرآن کریم، عهدین و سایر متون دینی مسلمانان و یهودیان و مسیحیان به صورت تطبیقی و مقایسه‌ای است

درفصل سوم، نمونه‌ها و مصادیقی از رفتار‌های سه پیامبر بزرگ الهی، حضرت محمد (ص)، حضرت موسی (ع) و حضرت عیسی (ع) که در قرآن و عهدین و سایر متون دینی ادیان سه‌گانه برای شکوفا سازی فطرت بشر ذکر شده، ارائه خواهد گردید

در فصل چهارم، آرای متفکران غربی که منشأ دین را عواملی غیرفطری و غیر عقلانی دانسته‌اند، بیان خواهد شد. دیدگاه‌های چند تن از فیلسوفان مشهور و دین‌ستیز غربی چون اگوست‌کنت و اسپنسر، برتراند راسل و زیگموند فروید‌‌ که خاستگاه دین را عوامل روان‌شناختی و جامعه‌شناختی پنداشته‌اند، مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد و به چند شبهه مهم چون: ترس، جهل و امیال جنسی که از سوی آن‌ها درباره خاستگاه دین مطرح شده، پاسخ داده شود.

 

مؤلف/نویسنده/عکاس:
منبع:
مقدمه و متن کتاب
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید