سبک و شیوه مناظره امام رضا علیه السلام با دیگران، به خصوص با جریان های رقیب، چگونه بود؟
با دقت در مناظره هایی که حضرت رضا علیه السلام با مخالفان خود انجام دادند، می توان به محورهای زیر اشاره کرد:
1. میدان دادن به طرف مقابل
امام در مناظره هرگز حالت تهاجمی نگرفتند و آغاز به پرسش نکردند؛ بلکه با حوصله فراوان، به مخالفان میدان دادند تا اگر خواستند، پیش قدم شوند. به این سبب در ابتدا به راس الجالوت، پیشوای بزرگ یهودیان، فرمودند: « از من می پرسی یا من از تو بپرسم؟» راس الجالوت گفت: « من از تو می پرسم؛ ولی هیچ دلیلی از تو نمی پذیرم، مگر اینکه در تورات یا انجیل یا زبور داوود یا صحف ابراهیم و موسی باشد.»
2. رعایت انصاف
حضرت رضا علیه السلام سخت بر رعایت انصاف در بحث و مناظره تاکید داشتند و تلاش می کردند در فضای حاکم بر مناظره، انصاف جاری باشد. حضرت به عمران صابی فرمودند: سل یا عمران و علیک بالنعمة و ایاک و الخطل و الجور؛ ( ای عمران، بپرس و بر تو لازم است که انصاف به خرج دهی و از مغالطه کاری و ستمگری پرهیز کنی.)
3. استفاده از مقبولات خصم
از اصول مهم مناظره این است که انسان باید در مناظره با هر گروهی، علاوه بر استفاده از براهین عقلی، از دلایلی استفاده کند که طرف مناظره نیز آن را بپذیرد. حضرت رضا علیه السلام نیز اصل استفاده از براهین مورد پذیرش طرف مقابل را رعایت می کردند. جاثلیق به مامون گفت: « ای امیر مومنان، چگونه با مردی احتجاج کنم که او با من، با کتابی احتجاج می کند که من منکر آن هستم و نیز با پیامبری که من به او ایمان ندارم؟» امام در برخورد با راس الجالوت، بخش هایی از تورات را خواندند؛ به گونه ای که راس الجالوت از تلاوت و بیان و فصاحت ایشان تعجب کرد. جاثلیق و راس الجالوت وقتی از آگاهی حضرت رضا علیه السلام به تورات و انجیل آگاه شدند، گفتند: « به خدا قسم، چیزی برای ما آوردی و دلیلی اقامه کردی که توان رد آن را نداریم، مگر اینکه تورات و انجیل و زبور را انکار کنیم.»
4. استفاده از شیوه جدل
گاه خصم مطالبی را در باطن قبول دارد؛ ولی حاضر نیست به آن اعتراف کند؛ در این صورت، برای رسیدن به نتیجه مطلوب، لازم است مناظره کند. در این مواقع، باید از اصل غافل گیری بهره جست و خصم را به اعتراف وادار کرد. حضرت رضا علیه السلام گاهی از این اصل در مناظره استفاده کرده اند؛ از جمله اینکه آن حضرت به جاثلیق فرمودند: یا نصرانی، والله انا لنومن بعیسی الذی آمن بمحمد و ما ننقم علی عیسی شیئا الا ضعفة و قلة صیامه و صلاته؛ ( ای مسیحی، به خدا قسم، ما ایمان به عیسایی داریم که به محمد صل الله علیه و آله ایمان آورد و ما ایرادی بر عیسای شما نداریم؛ جز ضعف و کمی روزه گرفتن و نماز خواندن او.) جاثلیق گفت: « به خدا سوگند، علمت را فاسد و امرت را ناتوان کردی. من گمان می کردم که تو داناترین مسلمان هستی.» حضرت فرمودند: « چگونه؟» وی پاسخ داد: « گفتی عیسی ضعیف و کم روزه و کم نماز بود، حال آنکه عیسی یک روز هم افطار نکرد و شب هرگز نخوابید و همیشه روزه دارو شب ها در حال نماز بیدار بود.» حضرت فرمودند: فلمن کان یصوم و یصلی؛ اگر عیسی خداست پس برای چه کسی روزه می گرفت و نماز می خواند؟) در اینجا، جاثلیق از پاسخ باز ماند.
5. مشخص کردن طرف مقابل
در مناظره ای که طرف مقابل به صورت گروهی آمده اند، گاه اقتضا می کند که انسان با تعیین فردی خاص، مناظره را با او انجام دهد تا نتیجه حاصل شود. روزی مامون گروهی از فقها و متکلمان را جمع کرد تا با امام هشتم مناظره کنند. آن بزرگوار فرمودند: اقتصرو علی واحد منکم یلزمکم ما یلزمه؛ ( شما یک نفر از بین خود انتخاب کنید و هر چه او پذیرفت، شما ملتزم شوید.) همه رضایت دادند یحیی بن ضحاک سمرقندی که مانند او در خراسان نبود، انتخاب شود.
6. قانع کردن طرف مخالف
حضرت رضا علیه السلام در مناظرات خود به گونه ای عمل کردند که تمام راه ها بر مخالف بسته شود و او را با ادله محکم و پذیرفتنی قانع کنند. راس الجالوت، پیشوای یهودیان، وقتی کاملا قانع شد، گفت: « به خدا قسم، ای پسر محمد، اگر ریاست عامه ام بر تمام یهودیان نبود، به احمد ایمان می آوردم و فرمان تو را اطاعت می کردم.»