جذبه مشرقی
۱۴۰۳-۱۱-۲۵

پدیدآور: حسین سرو قامت

مشخصات نشر: قم، نشر معارف، 1398 .

تعداد صفحات: 212 صفحه

شماره دیوئی: ج 515 س 297/479

معرفی کتاب

کتاب «جذبه مشرقی» نوشته حسین سرو قامت، مجموعه ای است جذاب از خاطرات اسلام آوردن و گرایش به حجاب و عفاف در زنان و دختران غیرمسلمان که توسط نشر معارف به چاپ و نشر رسیده است.کتاب حاضر، شامل چهل روایت از زنان و مردان نواندیشِ نومسلمان است. در این کتاب، بخشی از جاذبه های دین پرشکوه اسلام به تصویر کشیده شده است. نو مسلمانان ره یافته ای از این جاذبه ها سخن می گویند که نگاهی عمیق و البته از برون به این آیین آسمانی دارند. آنان چشم بسته به این وادی ره نبرده اند، بلکه پیش از این، رنج انسان خسته از زرق و برق دنیای مادی را به وضوح دیده اند؛ زرق و برق خیره کننده ای که ممکن است در نگاهی سطحی، عده ای را مجذوب خویش سازد اما غرق شدن در آن جز ملال و افسردگی نتیجه ای در بر ندارد.این اثر پیش از آن‌که به صورت کتاب در اختیار خوانندگان عزیز قرار گیرد، طی دوره‌ای چندساله به تفکیک در مجلات «پیام زن» و «راه رشد» منتشر شده است.

گزیده ای از کتاب 

برج‌های دوقلو را که زدند، من کنجکاو شدم بدانم اسلام چه دارد که این‌قدر پیرامون آن سیاه‌نمایی می‌کنند. مگر این دین از چه چیزی سخن می‌گوید که این همه می‌کوشند صدای آن را خفه کنند؟! من مطمئنم بعد از یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱، بر تعداد مسلمانان جهان افزوده شد. قرآن این را بشارت می‌دهد: ﴿وَ مَکرُوا وَ مَکرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْمَاکرِینَ۳؛ آنان مکر کردند، خدا نیز چاره‌جویی کرد. خداوند بهترین چاره‌جویان است.

«آتسوکو هوشینو»، بانوی ژاپنیِ ره‌یافته به اسلام، از آغاز این راه این‌چنین یاد می‌کند.او صادقانه و صمیمانه ادامه می‌دهد. از خانواده‌ای می‌گوید که بودایی هستند و مراسم دینی‌شان را در معبد برگزار می‌کنند. از مردم ژاپن می‌گوید که چندان مذهبی نیستند و برخی از آن‌ها حتی از دو دین بودایی و شینتو پیروی می‌کنند... و از خودش که سال‌هاست تنهای تنها در جست‌وجوی حقیقت گام برمی‌دارد.

 کتاب‌خوان حرفه‌ای بودم. کتاب‌های ژاپنی و انگلیسی‌زبان؛ اما هرچه می‌گشتم کتابی درباره اسلام به زبان ژاپنی نمی‌یافتم. ناگزیر سراغ سایت‌های اسلامیِ انگلیسی‌زبان رفتم. اولین بار بود با آیات قرآن مواجه می‌شدم و فرصتی می‌یافتم که آن‌ها را با انجیل مقایسه کنم. عجیب بود که ذهنیت من با واقع ابداً تطابق نداشت؛ من فکر می‌کردم اسلام دینی عقب‌مانده است که به کار امروز نمی‌آید، اما با مطالعه قرآن متوجه شدم ۷۵۰ آیه درباره علوم و فنون گوناگون در این کتاب آسمانی هست که دانش روز، هنوز به کنه آن‌ها دست نیافته است.

گمان می‌کردم در قرن بیست‌ویکم، جمعیت چندانی از اسلام تبعیت نمی‌کند؛ بعدها دریافتم اسلام از جهت جمعیت، دومین دینِ جهان پس از مسیحیت است. فکر می‌کردم که در اسلام زن جایگاهی ندارد؛ بعدها فهمیدم زنان در حقوق بشر اسلامی چقدر مهم و تعیین‌کننده‌اند. وَه که من درباره اسلام چه می‌اندیشیدم و اسلام در واقع چه بود!

«آتسوکو» در آیات قرآن جست‌وجو می‌کند. به آیه ﴿وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ۴ می‌رسد؛ گویا گم‌شده‌اش را، هدف آفرینش و پیدایی‌اش را، این‌جا می‌یابد. می‌گوید: «معجزه شد. گویا پیامبر اسلام کنار گوش من گفت: بیا و در آیین ما درآ!» جهان‌بینی‌اش، آرزوهایش، آینده‌نگری‌اش و ایده‌آل‌هایش تغییر می‌کند. راهش را می‌یابد و مسلمان می‌شود.

 با ورود به اسلام، دیگر احساس تنهایی نمی‌کردم. دعا می‌خواندم و امامان معصوم را کنار خودم احساس می‌کردم. من در این دین تازه، خواهران و برادران عزیزی یافته بودم. اسلام، پدر معنوی همچون رسول خدا (ص) را به من تقدیم کرده بود؛ برای همین نام دختر ایشان را برای خود برگزیدم و شدم: فاطمه هوشینو.

فاطمه، ریشه در ژاپن صنعتی دارد؛ با مردمانی خون‌سرد. ملتی که به تعبیر خود او، کاری به غریبه‌ها ندارند. روابط خانوادگی‌شان نسبت به ایرانی‌ها خیلی کم است. از حرف زدن فراری‌اند و در هیچ چیز دخالت نمی‌کنند.

از بستر خانواده‌ای برخاسته است که وقتی حکایت مسلمان شدن دخترشان را می‌شنوند، حیران می‌شوند. از مادری تولد یافته که وقتی اخبار فعالیت‌های اجتماعی و مصاحبه‌های دخترش را می‌شنود، می‌گوید: «مگر در ایران زن‌ها می‌توانند حرف بزنند، سخنرانی کنند و تصویر آن‌ها روی جلد مجلات و لابه‌لای صفحات روزنامه‌ها خودنمایی کند؟»

مؤلف/نویسنده/عکاس:
منبع:
مقدمه و متن کتاب
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید