گنجی به نام قناعت
۱۳۹۴-۰۹-۰۷
قناعت، از فضیلت های مهم اخلاقی و صفات پسندیده انسانی است که از گرفتار شدن انسان به رذیلت دنیادوستی که ریشه همه خطاهاست، جلوگیری می کند.

برخورداری از بی نیازی مادی و داشتن ثروت و امکانات بیشتر مالی، یکی از خواست های مهم افراد بشر در زندگی است. اغلب به خاطر افراط، عده ای آن چنان فریفته مال و ثروت می شوند که تمام لحظات زندگی شان را صرف تحصیل آن می نمایند و گمان می کنند که با این روش به بی نیازی دست خواهند یافت؛ غافل از آنکه فقر و دارایی ریشه در نفس آدمی دارند. اگر انسان به تهذیب نفس بپردازد، در عین کم داشتن قانع و بی نیاز می شود، ولی اگر از این امر غفلت کند و حرص و آز در وجود او ریشه بدواند، هرقدر ثروتمند باشد، بی نیاز نمی شود.

قناعت، از فضیلت های مهم اخلاقی و صفات پسندیده انسانی است که از گرفتار شدن انسان به رذیلت دنیادوستی که ریشه همه خطاهاست، جلوگیری می کند. در رهنمودهای اولیای الهی با تعابیر مختلفی از فضیلت و ارزش قناعت سخن به میان آمده و تأکید شده است که خوش ترین زندگی را کسی دارد که به صفت قناعت آراسته است و گرنه انسان های حریص و آن هایی که در تمام لحظات زندگی به دنبال تحصیل ثروتند؛ اگر تمام دنیا را به آن ها بدهند، سیر نمی شوند و در نتیجه لحظه ای در زندگی از آرامش و آسایش برخوردار نیستند. قناعت، یکی از فضایل مهم اخلاقی است که در تعالیم دینی بر روی آن بسیار تاکید شده است. از آن جمله حکمت ها و تعالیمی است که از امام علی علیه السلام به دست مان رسیده است. دستور به قناعت آدمى باید از دنیا به آنچه میسّر مى ‏شود و بر آن دست مى‏ یابد، قناعت کند و آن که برایش میسّر نیست، به طور صحیح دنیا را بطلبد و راه صحیح طلب دنیا، جستن دنیا از راه درست و به گونه مناسب و رواست: « خُذْ مِنَ الدُّنْیَا مَا أَتَاکَ وَ تَوَلَّ عَمَّا تَوَلَّى عَنْکَ فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَفْعَلْ فَأَجْمِلْ فِی الطَّلَبِ؛ از دنیا آن چه را به تو روى آورد، برگیر و از آن چه که از تو روى گرداند، روى‏ بگردان و اگر این کار را نکنى، پس در طلب و خواستن زیاده روى نکن».(1) قناعت کردن به اندکى از زندگى و به آن بسنده نمودن، بهتر از چاپلوسى و نزدیکى به اهل دنیا به خاطر به دست آوردن مال بیشتر است: « وَ التَّقَلُّلُ وَ لاَ التَّوَسُّل؛ به اندک بساز و به توانگران متوسل مشو».(2)

حفظ دین از مهم ترین عوامل تهدید دین و اعتقادات انسان، نداشتن نگرش مناسب به ثروت است. گاهی انسان در نتیجه فریفته شدن به زرق و برق مال دنیا، حتی تمام احکام الهی و ارزش های اخلاقی و انسانی را زیر پا می گذارد تا به آن دست یابد و گاهی هم بر اثر نداشتن برنامه مناسب در مصرف آنچه به دست آورده است، دچار اسراف و تبذیر می شود و در نتیجه از حدود الهی تجاوز کرده، به خود و سایر افراد جامعه ضرر می رساند

سیر نشدن از هر آن چه که به انسان عطا کنند، حرص و آز است و قناعت نکردن به هنگام نرسیدن مال، کاستى از فضیلت قناعت است: « لاَ تَکُنْ مِمَّنْ .... إِنْ أُعْطِیَ مِنْهَا لَمْ یَشْبَعْ وَ إِنْ مُنِعَ مِنْهَا لَمْ یَقْنَعْ؛ مانند کسى مباش‏.... اگر دنیا را به او بدهند، سیر نمى ‏شود و اگر به او نرسد، قناعت نمى ‏کند».(3) آدمی باید نگاهش را به آنچه نعمت داران بدان بهره ‏مندند، ندوزد؛ زیرا در غیر این صورت در کوچ کردن به آخرت کوتاهى مى‏کند و سرگرم به دست آوردن چیزهایى مى ‏شود که نظرش به آن ها افتاده است: « وَ لاَ تَسْأَلُوا فِیهَا فَوْقَ الْکَفَاف‏؛ با بهترین زاد و توشه آخرت از این دنیا کوچ کنید و بیشتر از نیاز روزمرّه خود از دنیا نخواهید».(4)

ویژگی های قانعان امام علی علیه السلام در سخنان گهربار خود برای افراد قانع، ویژگی هایی برشمرده است که عبارتند از: یاد کنندگان مرگ آن هایی که فراوان مرگ را یاد می کنند، هیچ دلبستگی ای به این دنیای فانی ندارند و همه همّ و غمّ خود را در این دنیا صرف مال اندوزی نمی کنند؛ بلکه قانعانه به کم دنیا بسنده می کنند و به همان نیز راضی اند: « وَ مَنْ أَکْثَرَ مِنْ ذِکْرِ الْمَوْتِ رَضِیَ مِنَ الدُّنْیَا بِالْیَسِیر؛و هر کس زیاد به یاد مرگ باشد، به اندک دنیا دلخوش گردد».(5)

توکل کنندگان افراد نیازمندی که خود را به سلاح توکّل و اعتماد بر خدا مسلح کرده باشند، قناعت پیشه می کنند و هیچ گاه دست نیاز به سوی ثروتمندان دراز نمی کنند: « مَا أَحْسَنَ تَوَاضُعَ الْأَغْنِیَاءِ لِلْفُقَرَاءِ طَلَباً لِمَا عِنْدَ اللَّهِ وَ أَحْسَنُ مِنْهُ تِیهُ الْفُقَرَاءِ عَلَى الْأَغْنِیَاءِ اتِّکَالاً عَلَى اللَّهِ؛ چه خوب است فروتنى ثروتمندان براى نیازمندان، به خاطر پاداشى که نزد خدا مى‏ جویند و بهتر از آن است بى ‏اعتنایى نیازمندان به ثروتمندان، به جهت توکّل و اعتماد بر خدا».(6) تقوا پیشه کنندگان امام علی علیه السلام در خطبه مشهور «همام»، یکی از صفات و علایم متقین و پرهیزکاران را دوری از طمع ورزی دانسته و فرموده است: « وَ تَحَرُّجاً عَن طَمَعٍ؛ از طمع دوری می کنند».(7)

نتایج قناعت از نشانه های خوشبختی انسان در زندگی، آن است که به اندازه ای از امکانات مادی و توانایی مالی برخوردار باشد که مجبور نشود دست به سوی دیگران دراز کند. به منظور در امان ماندن از این پیشامد ناگوار توصیه های زیادی از ناحیه رهبران الهی برای افراد بشر عرضه شده است که از جمله آن ها سفارش به پرهیز از سستی و بی کاری و خودداری از اسراف و ریخت و پاش در زندگی و ضرورت داشتن برنامه دقیق برای زندگی است. قناعت و خودداری از اسراف و ریخت و پاش پیامدهای و نتایج سودمندی برای زندگی بشر به دنبال دارد: عزت چشم طمع داشتن به مال دیگران، باعث نیازمندى به ایشان و کرنش در برابر آن هاست و این، انگیزه پستى در نظر آنان و افتادن از چشم آن هاست: « أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ وَ رَضِیَ بِالذُّلِّ مَنْ کَشَفَ عَنْ ضُرِّه؛ خود را خوار کرد، آن که طمع را پیشه ساخت. تن به ذلت داد، هر که گرفتارى خود را ابراز کرد».(8) ‏ دل بریدن از دنیا طمع، آدمی را به کسب دنیا علاقمند مى ‏کند و به طرف دنیا مى ‏خواند. صاحب این صفت، به سبب علاقه بیش از حدی که به مال دنیا دارد، همیشه چشم به مال مردم دارد و به آنچه خود دارد، اکتفا نمی کند.

قناعت، از فضیلت های مهم اخلاقی و صفات پسندیده انسانی است که از گرفتار شدن انسان به رذیلت دنیادوستی که ریشه همه خطاهاست، جلوگیری می کند

از جمله آثار این صفت ناپسند، آن است که یقین و اعتماد انسان را به خدا کم می کند و فرد را در دید مردم خوار و بی مقدار می سازد. همچنین این صفت، فرد را وادار می سازد که عزت نفس و شخصیت واقعی خود را نادیده بگیرد و به تملّق گویی افراد بپردازد و در نتیجه هر روز بیش از پیش از منزلت انسانی فاصله گیرد و از درگاه خداوند دورتر شود: « إِنَّ الطَّمَعَ مُورِدٌ غَیْرُ مُصْدِرٍ وَ ضَامِنٌ غَیْرُ وَفِیٍّ وَ رُبَّمَا شَرِقَ شَارِبُ الْمَاءِ قَبْلَ رِیِّهِ؛ طمع، انسان را تا لب آب مى‏ آورد، بدون این که برگرداند و ضمانت مى‏کند بدون اینکه وفا کند، بسا نوشنده آب که پیش از سیراب شدن، گلوگیر شود».(9) پیشگیری از فقر هیچ ثروتى براى پیشگیرى از فقر، مۆثرتر از تن دادن به روزى نیست. از همین روست که امام علی علیه السلام فرموده است: « وَ لاَ مَالَ أَذْهَبُ لِلْفَاقَةِ مِنَ الرِّضَا بِالْقُوتِ؛ و هیچ ثروتى در پیشگیرى از فقر، بهتر از تسلیم و قناعت به روزى رسیده وجود ندارد».(10) حفظ دین از مهم ترین عوامل تهدید دین و اعتقادات انسان، نداشتن نگرش مناسب به ثروت است. گاهی انسان در نتیجه فریفته شدن به زرق و برق مال دنیا، حتی تمام احکام الهی و ارزش های اخلاقی و انسانی را زیر پا می گذارد تا به آن دست یابد و گاهی هم بر اثر نداشتن برنامه مناسب در مصرف آنچه به دست آورده است، دچار اسراف و تبذیر می شود و در نتیجه از حدود الهی تجاوز کرده، به خود و سایر افراد جامعه ضرر می رساند. امام علی علیه السلام در این زمینه فرموده است: « وَ مَنْ أَتَى غَنِیّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِینِه؛ و کسى که در نزد توانگرى به خاطر ثروتش کرنش کند، دو سوم دینش را از دست داده است»(11)؛ زیرا از سویی گردش دین بر محور کمال نفس انسانى، به وسیله حکمت است و کمال قوه شهوانى مربوط به داشتن عفّت کمال و قوّه غضبى، به داشتن شجاعت است. از سوی دیگر چون فروتنى در برابر ثروتمند از نظر ثروتمندى‏اش، باعث علاقه زیاد به دنیا و بیرون شدن از فضیلت عفّت به جانب تبهکارى مى ‏شود؛ به حدّى که گویى او جز خدا را مى‏ پرستد و همچنین مستلزم بیرون شدن از دایره حکمتى که اقتضاى آن قرار دادن هر چیزى به جاى خود است، مى ‏باشد؛ در حالى که آن فضیلت نفس ناطقه به شمار مى ‏رود، بنابراین بیرون رفتن از این دو فضیلت به منزله بیرون رفتن از دو سوّم دین است.(12)

پی نوشت ها :

1. نهج البلاغه، حکمت293.

2. همان، حکمت396

3. همان، حکمت 150.

4. همان، خطبه 45.

5. همان، حکمت 349.

6. همان، حکمت 406.

7. همان، خطبه 193.

8. همان، حکمت 2.

9. همان، حکمت 275.

10. همان، حکمت 371.

11. همان، حکمت 228.

12. ترجمه ‏شرح ‏نهج ‏البلاغه(ابن ‏میثم)، ج 5 ، ص 606

http://www.tebyan.net

برچسب‌ها:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید