استغفار را از یاد آنان می برم؟
۱۳۹۴-۰۸-۳۰


استغفار

امام صادق علیه السلام فرمودند: وقتى آیه 135 سوره آل عمران نازل شد، ابلیس همه‏ى یاران خود را جمع کرد و چاره ‏جویى نمود. شیاطین پیشنهاداتى دادند که پذیرفته نشد، وسواس خنّاس گفت: من چاره مى‏ کنم!

گفتند: چگونه؟

گفت: به آنها وعده مى ‏دهم و به آرزوها گرفتارشان مى‏ کنم تا دچار گناه شوند و وقتى گرفتار شدند، استغفار را از یاد آنها مى ‏برم. (وسائل الشیعه، ج 11، ص 66)

وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُواْ اللّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَلَمْ یُصِرُّواْ عَلَى مَا فَعَلُواْ وَهُمْ یَعْلَمُونَ(آل عمران ـ 135)

(افراد با تقوا) کسانى هستند که هر گاه کار زشتى انجام دهند و یا به خویشتن ستم کنند، خدا را یاد کرده و براى گناهان خود استغفار مى‏ کنند. و جز خدا کیست که گناهان را ببخشد؟ و (متّقین) چون به زشتى گناه آگاهند بر انجام آنچه کرده‏اند، پافشارى ندارند.

پرهیزگاران اصرار بر گناه نمى‏کنند (وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً ...)

در ادامه آیه گذشته که سیمای پرهیزکاران را بررسی می کرد در آیه فوق اشاره به یکى دیگر از صفات پرهیزکاران شده که" آنها علاوه بر اوصاف مثبت گذشته اگر مرتکب گناهى شوند به زودى بیاد خدا مى‏ افتند و توبه مى‏ کنند و هیچ گاه اصرار بر گناه نمى ‏ورزند".

از تعبیرى که در این آیه شده چنین استفاده مى‏ شود که انسان تا به یاد خدا است مرتکب گناه نمى ‏شود آن گاه مرتکب گناه مى ‏شود که به کلى خدا را فراموش کند و غفلت تمام وجود او را فرا گیرد، اما این فراموشکارى و غفلت در افراد پرهیزگار دیرى نمى ‏پاید، به زودى بیاد خدا مى‏ افتند و گذشته را جبران مى‏ کنند، آنها احساس مى‏ کنند که هیچ پناهگاهى جز خدا ندارند و تنها باید آمرزش گناهان خویش را از او بخواهند (وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ)" کیست جز خدا که گناهان را ببخشد".

فراموشکارى نتیجه سهل‏انگارى و وسوسه‏هاى شیطانى است، و تنها کسانى گرفتار آن مى‏شوند که خود را در برابر او تسلیم کنند، و به اصطلاح با وسواس خناس همکارى نزدیک نمایند!

باید توجه داشت که در آیه علاوه بر عنوان فاحشه، ظلم بر خویشتن نیز ذکر شده (أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ) و فرق میان این دو ممکن است این باشد که فاحشه اشاره به گناهان کبیره است و ظلم بر خویشتن اشاره به گناهان صغیره.

در پایان آیه براى تاکید مى‏ گوید:" وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى‏ ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ":" آنها هرگز با علم و آگاهى بر گناه خویش اصرار نمى ‏ورزند و تکرار گناه نمى ‏کنند".

در ذیل این آیه از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمود:" الاصرار ان یذنب الذنب فلا یستغفر اللَّه و لا یحدث نفسه بتوبة فذلک الاصرار ": اصرار بر گناه این است که انسان گناهى کند و دنبال آن استغفار ننماید و در فکر توبه نباشد این است اصرار بر گناه. (تفسیر عیاشى در ذیل آیه‏)

در کتاب "امالى صدوق" از امام صادق علیه السلام حدیثى پر معنى نقل شده که خلاصه آن چنین است: "هنگامى که آیه فوق نازل شد و گناهکاران توبه کار را به آمرزش الهى نوید داد ابلیس سخت ناراحت شد، و تمام یاران خود را با صداى بلند به تشکیل انجمنى دعوت کرد آنها از وى علت این دعوت را پرسیدند، او از نزول این آیه اظهار نگرانى کرد، یکى از یاران او گفت: من با دعوت انسان ها به- این گناه و آن گناه تاثیر این آیه را خنثى میکنم، ابلیس پیشنهاد او را نپذیرفت، دیگرى نیز پیشنهادى شبیه آن کرد که آن هم پذیرفته نشد، در این میان شیطانى کهنه کار به نام "وسواس خناس"! گفت من مشکل را حل می کنم، ابلیس پرسید: از چه راه؟ گفت: فرزندان آدم را با وعده‏ها و آرزوها آلوده به گناه مى ‏کنم، و هنگامى که مرتکب گناهى شدند یاد خدا و بازگشت به سوى او را از خاطر آنها مى ‏برم، ابلیس گفت راه همین است و این ماموریت را تا پایان دنیا بر عهده او گذاشت"!

روشن است که فراموشکارى نتیجه سهل ‏انگارى و وسوسه ‏هاى شیطانى است، و تنها کسانى گرفتار آن مى ‏شوند که خود را در برابر او تسلیم کنند و به اصطلاح با وسواس خناس همکارى نزدیک نمایند!

مردان بیدار و با ایمان کاملا مراقبند که هرگاه خطایى از آنها سر زد در نخستین فرصت آثار آن را با آب توبه و استغفار از دل و جان خود بشویند و دریچه ‏هاى قلب خود را به روى شیطان و لشکر او ببندند که آنها از درهاى بسته قلب وارد نمى‏ شوند؟

بحث لغوی:

"فاحشة" از ماده فحش و فحشاء به معنى هر عمل بسیار زشت است و انحصار به اعمال منافى عفت ندارد زیرا در اصل به معنى "تجاوز از حد" است که هر گناهى را شامل مى ‏شود.

البته بعضى مفسّران، مراد از «فاحِشَةً» را زنا و مراد از «ظلم» را سایر گناهان دانسته ‏اند و بعضى دیگر مراد از «فاحِشَةً» را گناهان کبیره و «ظلم» را گناهان صغیره دانسته‏اند.

یصروا یعنی اصرار به معنى ادامه دادن و صر در اصل به معنى بستن و گره زدن است.

متّقى کسى است که اصرار بر گناه نداشته باشد. زیرا اصرار بر گناه، نشانه‏ى سبک شمردن آن و غفلت از یاد خداست. «وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى‏ ما فَعَلُوا»

بحث روایی:

در روایات مى‏ خوانیم که بى‏ توجّهى به گناهان گذشته و ترک توبه از آنها، به منزله‏ى اصرار بر گناه است. («هو ان یذنب الذنب فلا یستغفر اللَّه و لا یحدث نفسه بتوبة فذلک الاصرار». کافى، ج 2، ص 287)

پیام ‏های آیه:

1ـ گاهى از افراد متّقى نیز گناه صادر مى ‏شود. «لِلْمُتَّقِینَ»، «الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً»

2ـ خطرناک‏تر از انجام گناه، غفلت از گناه و بى‏توجّهى به زشتى آن است. متّقین اگر هم گناه کنند، بلافاصله استغفار مى ‏نمایند. «إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً»، «ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا»

3ـ نشانه‏ى تقوا، توبه فورى از گناه است. «إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً»، «ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا»

4ـ یاد خدا، رمز توبه است. «ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا»

5ـ تا یاد خدا در دل گناهکار زنده است، مى ‏تواند در مدار متقین وارد شود. «إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً»، «ذَکَرُوا اللَّهَ»

6ـ گناه، ظلم به خویشتن است. «ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ»

7ـ تنها خداوند است که گناهان را مى ‏بخشد. «وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ»

8ـ متّقى کسى است که اصرار بر گناه نداشته باشد. زیرا اصرار بر گناه، نشانه‏ى سبک شمردن آن و غفلت از یاد خداست. «وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى‏ ما فَعَلُوا»

9ـ اصرار آگاهانه بر گناه، سبب محرومیّت از مغفرت الهى است. «وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا»

http://www.tebyan.net
برچسب‌ها:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید