گریستن و عزاداری بر سالار شهیدان از آموزهها و باورهای عمیق شیعه است که همه ساله در محرم حسینی به بهترین شکل ترسیم میشود، ...
اما همین باور در بسیاری از مواقع دستاویز دشمنان ساده لوح برای زیر سوال بردن حقانیت این مذهب است. از این رو در گفتوگویی با حجت الاسلام والمسلمین علی باقر شیخانی، استاد دانشگاه قرآن و حدیث قم و مولف کتابهای «امام حسین(ع) از دیدگاه اهل سنت»، «پاسخ به شبهات وهابیت»، «آن گاه که اهل بیت(ع) را شناختم»، «صحیفه مودت» و «دوستی با خدا» درباره چرایی این سنت و فلسفه آن به بررسی پرداختهایم که از نظرتان میگذرد:
فلسفه گریستن و عزاداری بر سالار شهیدان(ع) در ایام محرم چیست؟
- گریستن در فقدان عزیزان امری فطری است که در ذات همه انسانها وجود دارد و بسته به میزان علاقه، میزان این عزاداری و گریستن افزایش مییابد؛ اسلام نیز چون دین فطری است، بر این امر صحه گذارده و گریه در فقدان عزیزان را نهی نمیکند. از این رو، در قرآن و روایات، مواردی داریم که انبیا و اولیا در فقدان عزیزان خود گریستهاند.
از سوی دیگر اولیای دین به ما گفتهاند، گریه در فقدان عزیزان ایرادی ندارد، اما نارضایتی نسبت به رضا و قضای الهی ایراد دارد!
از سوی دیگر در آیه ۲۳ سوره مبارکه شوری خداوند به پیامبر(ص) میفرماید: «... بگو به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما نمیخواهم مگر دوستى درباره خویشاوندان...»
وقتی این آیه نازل شد، از پیامبر(ص) پرسیدند: این «قربی» کیستند که محبت آنان اجر رسالت شما است؟ حضرت(ص) فرمودند: «امیرالمومنین، حضرت صدیقه و حسن(ع) و حسین(ع)» و این در روایات شیعه و سنی آمده و دستور الهی و نبوی است.
از این رو، هنگامی که بر آنها مصیبتی وارد میشود، چون حب آنان بر ما واجب شده، رنج و مصیبت شان نیز مصیبت و رنج ما محسوب و گریه در این باره نیز فطری میشود، آن هم رنجی که عادی نبوده و به بدترین شکل در تاریخ رخ داده است.
چرا در میان سایر ائمه(ع) و شخصیتهای بزرگ تاریخ گریه بر سیدالشهدا(ع) در روایات موکد است؟
- به یقین در این باره هدف حضرت سیدالشهدا(ع) برای ما مهم است؛ یعنی احیای دین آن حضرت(ع) فرمودند: «اگر دین جدم پیامبر(ص) جز با کشته شدن من مستقیم نمیشود، پس ای شمشیرها مرا دریابید.»؛ یعنی ایشان برای اصلاح امت جدشان و احیای دین اسلام کشته شدند.
پس وقتی برای آن حضرت گریه میکنیم، در واقع برای راه و هدف ایشان سوگواریم، در این صورت ما خود را در راه آن حضرت سهیم دانسته و این ابراز احساسات، ما را به ایشان و هدفشان ارتباط
میدهد.
شهید مطهری در این باره میگوید: مکتب شیعه از دو عنصر برخوردار است؛ یکی عنصر عقلانیت و دیگری عاطفه و احساس که در مکاتب دیگر چنین چیزی دیده نمیشود، اگر مکتبی از عنصر احساس برخوردار نباشد، ماندگار نمیشود، اما مکتب ما هم از عقلانیت برخوردار است، هم احساس و گریه بر سیدالشهدا(ع)، در مکتب تشیع به دلیل برخورداری از عنصر احساس است.
بعضا گفته میشود گریه بر حضرت سیدالشهدا(ع) مسألهای جدید بوده و در تاریخ، دیرینهای ندارد و شیعیان ایران آن را ابداع کردهاند، آیا این ادعا صحت دارد؟
- در پاسخ به این ادعا شواهد تاریخی متعددی وجود دارد؛ پس از شهادت آن حضرت و با وقوع قیام توابین آنان بر قبر مطهر امام حسین(ع) حاضر شده، گریستند و توبه کردند اما پیشتر از آن و در جریان انتقال اسرای کربلا به شام، آنها در خرابه شام گریستند و پس از افشاگریهای آنان، یزید ناچار شد به آنها اذن عزاداری بدهد، و در روایات داریم وقتی اهل بیت(ع) به مدینه بازگشتند، مشغول عزاداری بودند و امام زین العابدین(ع) نیز کارشان را تأیید کردند.
افزون بر این، تمامی ائمه(ع) بر عزاداری برای سیدالشهدا(ع) تأکید داشتهاند. روایت است که ثامن الائمه(ع) فرمودند: «هنگامی که محرم آغاز میشد، غم و اندوه پدرم نیز آغاز میشد تا در روز دهم که به اوج میرسید.»
خود ایشان به ابن شبیب میفرمایند: «ای پسر شبیب! اگر میخواهی بر کسی گریه کنی بر جدم سیدالشهدا(ع) گریه کن!» و خود روضه امام حسین(ع) را میخواندند.
حتی در روایت است که اگر برای آن حضرت گریه نمیکنید حالت تباکی داشته باشید؛ یعنی حالت گریه کردن را به خود بگیرد.
مگر رحلت پیامبر اکرم(ص) اعظم مصیبت مسلمین نیست پس چرا عمده عزاداریهای ما برای سیدالشهدا(ع) است؟
- اگرچه رحلت پیامبر اکرم(ص) مصیبت عظمای مسلمین است اما همان حضرت بر عزاداری برای سیدالشهدا(ع) تاکید دارند. بیتردید این تاکیدات برای آن است که نقش بیبدیل امام حسین(ع) را بر بقای اسلام به همگان بفهمانند و پیامبر اکرم(ص) در روایاتی بصراحت فرمودند: «حسین از من است و من از اویم خدا دوست دارد، هر کس که حسین را دوست بدارد.» که این یعنی اهمیت ایشان و نقش خاصشان در احیای اسلام، از این رو بیشترین روایات از معصومین(ع) درباره عزاداری برای حضرت سیدالشهدا(ع) است.
وهابیت از منظر عزاداری و گریستن بر حضرت سیدالشهدا(ع) چه شبهاتی را علیه شیعه و آموزههای آن مطرح میکند؟
- اگر به نوشتههای وهابیت مراجعه کنیم، آنان را مدافع اسلام اموی مییابیم. حتی آنها کتابی دارند به نام امیرالمؤمنین یزید!! و عبدالعزیز آل شیخ، مفتی کنونی وهابیت در کلیپی بصراحت میگوید: بر حسین واجب بود که از یزید تبعیت کند.
آنها همچنین در شبکههای اینترنتی از یزید دفاع میکنند و میگویند. او اولی الامر بوده، در حالی که حتی بر اساس مبانی اهل سنت نیز یزید فاسق و فاقد صلاحیت خلافت است، اما وهابیت از یزید و معاویه بشدت دفاع میکند. از این رو، آنها هر چه واقعه عاشورا را بازتاب دهد، زیر سؤال میبرند که از جمله این امور مراسم سوگواری برای سیدالشهدا(ع) است و آنها میگویند عزاداری حتی برای انبیا هم جایز نبوده و بدعت است. آنها حتی مراسم سوگواری برای پیامبر(ص) را بدعت و شرک میخوانند و نیز عزاداری برای حضرت سیدالشهدا(ع) را.
اما در پاسخ باید گفت، بدعت یعنی داخل کردن امری در دین که در آن نبوده باشد و حال آنکه گریستن در فراق عزیزان و بزرگان دین امری وارد از صدر اسلام بوده است و این مهم با تمسک به قرآن ثابت میشود، در سوره مبارکه یوسف آمده، پس از گم شدن حضرت یوسف(ع) اگرچه حضرت یعقوب(ع) میدانست او زنده است اما آنقدر در فراق فرزند گریست که چشمانش سفید شد و فرزندانش گفتند تو آنقدر میگریی که جان خود را از دست دهی! (آیات ۸۴ تا ۸۶ سوره مبارکه یوسف)
بنابراین، خود قرآن این مسأله را بازگو کرده و رد نمیکند. افزون بر این، باید توجه داشت، گریستن با صبر کردن منافات ندارد؛ یعنی فرد مصیبت را تحمل میکند و سوز درون خویش را با گریه میکاهد، اما چیزی نمیگوید که سبب ناراحتی خداوند
شود. در این میان فرزند پیامبر(ص) با آن جایگاه و مقام به بدترین وضعیت به شهادت رسیدهاند، با اینکه محبوبترین افراد نزد پیامبر(ص) بودند و خداوند بنابر آیه تطهیر ایشان را پاک معرفی میکند و مهم آنکه نه تنها ایشان را میکشند، بلکه بر بدنشان و زنان و فرزندانشان نیز رحم نمیکنند!
ما وقتی میشنویم مظلومی را به روشی فجیع کشتهاند ناراحت میشویم، چطور است که نباید برای فرزند پیامبر(ص) و مصایب ایشان گریه نکنیم؟!
همچنین، در تاریخ داریم که خود پیامبر(ص) هم وقتی فرزند شان ابراهیم از دنیا رفت، گریستند و عبدالرحمان بن عوف با تعجب از ایشان پرسید: آیا شما گریه میکنید؟! ایشان فرمودند: «این گریه رحمت است، چشم اشک میریزد و قلب محزون است، اما چیزی که خلاف رضای پروردگارم باشد، نمیگویم» بعد فرمودند: «ای ابراهیم، ما به فراق تو محزونیم»
این روایت در صحیح بخاری، جلد دوم، صفحه ۱۰۵ آمده است که این کتاب پس از قرآن معتبرترین کتاب نزد اهل سنت محسوب میشود.
آیا روایات و مستندات دیگری در سیره نبوی بر این مسأله یعنی عزاداری و گریستن بر اموات وجود دارد؟
- بله، در روایتی دیگر آمده وقتی پیامبر(ص) از جنگ احد باز میگشتند، از قبیله بنی ظفره رد شدند و دیدند زنان انصار بر کشتههای خود گریه میکنند، پیامبر(ص) با دیدن گریههای آنان گریستند و فرمودند: «اما حمزه گریه کنندهای ندارد.» در روایت است سعدبن معاذ وقتی این کلام را شنید، از زنان انصار خواست که برای حمزه نیز گریه کنند.
در اینجا پیامبر(ص) فرمودند: «خداوند شما را رحمت کند» که این روایت در «البدایه و النهایه» ابن کثیر، جلد دوم، صفحه ۵۵ آمده است.
بنابراین منابع معتبر، پیامبر(ص) بر مصیبت عزیزان گریستهاند و این بدعت نیست.
همچنین، در روایت است که حضرت صدیقه(س) هر جمعه به زیارت قبر حضرت حمزه میرفتند که این مهم در «سنن کبری» بیهقی جلد چهارم، صفحه ۷۸ و نیز در «مستدرک علی الصحیحین»، جلد یک، صفحه ۳۷۷ آمده است.
بنابراین، گریستن بر امام حسین(ع) هم در منابع شیعی و هم در منابع اهل سنت تصریح شده است، اما وهابیت ممانعت میکند و امروز زائران شیعه در زیارت مدینه النبی(ص) از گریه بر مصایب اهل بیت(ع) باز داشته میشوند.
مگر مرسوم نیست که پس از وقوع مصیبت گریه شود، پس چرا حجم عمده عزاداریهای ما به دهه نخست محرم مربوط میشود؟
- باید توجه داشت، این واقعه در گذشته رخ داده و اینطور نیست که ما منتظر وقوع آن باشیم و باید به پیشواز برویم، از سویی سیره اهل بیت(ع) همان طور که در حدیث رضوی به آن اشاره شد، این است که عزاداری را از روز نخست محرم آغاز میکردند و در روز دهم آن را به اوج میرساندند که ما در این مورد نیز تابع سیره اهل بیت(ع) هستیم.
http://qudsonline.ir