خداوند علاوه بر آن که پاداش عظیمی برای انفاق قرار داده است در رحمت دیگری را نیز به روی انسان می گشاید و ضمن بیان این پاداش ها، راه و رسم انفاق صحیح و خالصانه را هم به آدمی می آموزد.
انفاق
قرآن در سوره بقره - آیات 266 - 261 - چهار تمثیل را مطرح کرده که هر یک برای خود پیام خاصی دارد.
در تشبیه نخست
مَّثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنبُلَةٍ مِّئَةُ حَبَّةٍ وَاللّهُ یُضَاعِفُ لِمَن یَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
/ مَثَل [صدقاتِ] کسانى که اموالِ خود را در راه خدا انفاق مىکنند همانند دانهاى است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشهاى صد دانه باشد و خداوند براى هر کس که بخواهد [آن را] چند برابر مىکند، و خداوند گشایشگر داناست.
انفاق انسان را به بذری تشبیه می کند که به 700 دانه تبدیل می گردد.
در تشبیه دوم
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَالأذَى کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ یُۆْمِنُ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْدًا لاَّ یَقْدِرُونَ عَلَى شَیْءٍ مِّمَّا کَسَبُواْ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ
اى کسانى که ایمان آوردهاید، صدقههاى خود را با منّت و آزار، باطل مکنید، مانند کسى که مالش را براى خودنمایى به مردم، انفاق مىکند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد. پس مَثَلِ او همچون مَثَلِ سنگ خارایى است که بر روى آن، خاکى [نشسته] است، و رگبارى به آن رسیده و آن [سنگ] را سخت و صاف بر جاى نهاده است. آنان [ریاکاران] نیز از آنچه به دست آوردهاند، بهرهاى نمىبرند و خداوند، گروه کافران را هدایت نمىکند.
- انفاق ریاکاران و کسانی را که پس از انفاق منت می گذارند یا آزار می رسانند به بذری تشبیه می کند که بر قطعه سنگی که روی آن خاک نازکی باشد ، بذر بر آن افشانده شود سپس باران درشت ببارد خاک و بذر را بشوید.
در تشبیه سوم
وَمَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَتَثْبِیتًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُکُلَهَا ضِعْفَیْنِ فَإِن لَّمْ یُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
و مَثَل [صدقات] کسانى که اموال خویش را براى طلب خشنودى خدا و استوارى روحشان انفاق مىکنند، همچون مَثَلِ باغى است که بر فراز پشتهاى قرار دارد [که اگر] رگبارى بر آن برسد، دو چندان محصول برآورد، و اگر رگبارى هم بر آن نرسد، بارانِ ریزى [براى آن بس است]، و خداوند به آنچه انجام مىدهید بیناست.
- انفاق افراد بااخلاص را به باغی تشبیه می کند که در نقطه بلندی قرار گیرد و باران درشت به آن برسد و میوه خود را دو چندان دهد.
اسلام انفاق را به هر صورتی نمی پذیرد و تنها به انفاقی پاداش می دهد که انگیزه آن خدا باشد و طبعا کاری که برای خدا باشد باید از هر نوع پیرایه ای پیراسته باشد مثلا هرگاه بینوایی را کمک کرد و منت بر او نگذارد یا او را آزار و اذیت نکرد زیرا در این صورت، عمل قداست خود را از دست داده و فاقد پاداش خواهد بود
در تشبیه چهارم
أَیَوَدُّ أَحَدُکُمْ أَن تَکُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِّن نَّخِیلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُ فِیهَا مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْکِبَرُ وَلَهُ ذُرِّیَّةٌ ضُعَفَاء فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِیهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمُ الآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ
آیا کسى از شما دوست دارد که باغى از درختان خرما و انگور داشته باشد که از زیر آنها نهرها روان است، و براى او در آن [باغ] از هر گونه میوهاى [فراهم] باشد، و در حالى که او را پیرى رسیده و فرزندانى خردسال دارد، [ناگهان] گردبادى آتشین بر آن [باغ] زند و [باغ یکسر] بسوزد؟ این گونه، خداوند آیات [خود] را براى شما روشن مىگرداند، باشد که شما بیندیشید.
- بار دیگر انفاق ریاکاران و گروه منت گذار و آزار رسان پس از انفاق را به باغی تشبیه می کند که از هر میوه ای در آن موجود است اما ناگاه باد سوزاننده ای به آن برخورد کند و بسوزد.
این تشبیهات چهارگانه که همگی بر محور انفاق دور می زند ، جنبه تربیتی دارد و علاوه بر انفاق، راه و رسم آن را می آموزد و در صورت عدم تمکن از انفاق، شیوه برخورد با فقیر را تذکر می دهد و بر اخلاص در عمل و نیت و دوری از ریا و منت و آزار تأکید می شود.
انفاق
بیان یک شبهه و پاسخ به آن
خداوند در آیه اول – آیه 261 بقره – انسان انفاق گر را به دانه تشبیه می کند ولی از نظر تحلیل حقیقت به شکل دیگر است. به این صورت که انسان انفاق گر، بسان کشاورز است که دانه می کارد.
از سوی دیگر انفاق این انسان، بسان دانه است که کشاورز آن را در دل زمین پنهان می کند و سرانجام این که همان طور که دانه به 700 دانه تبدیل می شود انفاق انسان نیز ده ها برابر می گردد اما ممکن است سوال شود اگر واقعیت تمثیل همین است که در سه بخش آمده ، پس چرا قرآن خود شخص انفاق گر را به دانه تشبیه می کند در حالی که شخص باید به زارع و انفاق به دانه تشبیه شود؟
پاسخ این سوال این است که عمل هر انسانی پرتوی از وجود اوست مثلاً ایمان مۆمن و کفر کافر، نمونه روحیات اوست و عمل هرچه توسعه پیدا کند تو گویی ذات انسان گسترش یافته است. بنابراین هر دو تشبیه صحیح است خواه منفق را به دانه تشبیه کنیم یا عمل او را، تو گویی ذات و عمل دو رو از یک سکه اند که گاهی به آن ذات گفته می شود و احیاناً عمل.
ممکن است در این مورد وجه دیگری نیز باشد و آن این که افراد نیکوکار بر اثر فزونی اعمال نیک، مجسمه انفاق باشند که واقعیت جز نیکی و احسان ندارند لذا تشبیه شخص به دانه ، بسان تشبیه انفاق به دانه است.
خداوند انفاق را به شرط ها و شروط ها می پذیرد
در حالی که انفاق و کمک به افتادگان و بینوایان عمل نیکی است اما اسلام انفاق را به هر صورتی نمی پذیرد و تنها به انفاقی پاداش می دهد که انگیزه آن خدا باشد و طبعاً کاری که برای خدا باشد باید از هر نوع پیرایه ای پیراسته باشد مثلاً هرگاه بینوایی را کمک کرد و منت بر او نگذارد یا او را آزار و اذیت نکرد زیرا در این صورت، عمل قداست خود را از دست داده و فاقد پاداش خواهد بود.
انسان انفاقگر، به سان کشاورز است که دانه می کارد. از سوی دیگر انفاق این انسان، بسان دانه است که کشاورز آن را در دل زمین پنهان می کند و سرانجام این که همان طور که دانه به 700 دانه تبدیل می شود انفاق انسان نیز ده ها برابر می گردد
اصولاً انفاق به افراد همراه با منت و آزار، سبب شکست روحی و تحقیر طرف می شود و در این صورت اگر هم لقمه نانی به او داده شود در برابر سرمایه روحی او از دستش ستانده شده است زیرا این فرد آنچنان احساس حقارت در خود می کند که این لقمه نان جبران آن کوچکی را نمی کند لذا در آیه 262 بقره می فرماید: " الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ ثُمَّ لاَ یُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُواُ مَنًّا وَلاَ أَذًى لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ
کسانى که اموالِ خود را در راه خدا انفاق مىکنند، سپس در پىِ آنچه انفاق کردهاند، منّت و آزارى روا نمىدارند، پاداش آنان برایشان نزد پروردگارشان [محفوظ] است، و بیمى بر آنان نیست و اندوهگین نمىشوند. "
این آیه ناظر به آداب انفاق توانگران است که باید عمل نیک آنان پیراسته از منت و آزار باشد.
آیه بعدی ناظر به آداب گروهی است که از آن ها درخواست کمک می شود ولی توانایی کمک ندارند، وظیفه این گروه چیز دیگری است و آن این که با زبان خوش، سائلان را رد کنند و از آن ها معذرت و پوزش بخواهند، چنان که می فرماید: "قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَیْرٌ مِّن صَدَقَةٍ یَتْبَعُهَآ أَذًى وَاللّهُ غَنِیٌّ حَلِیمٌ
گفتارى پسندیده [در برابر نیازمندان] و گذشت [از اصرار و تندىِ آنان] بهتر از صدقهاى است که آزارى به دنبال آن باشد، و خداوند بىنیاز بردبار است.
http://www.tebyan.net