شکی نیست که یکی از مهمترین و برترین صفات،تواضع و فروتنی است.از اینرو خداوند متعال در قرآن کریم به پیامبر اسلام(ص) که عالیترین مخلوقات اوست و هدف اصلی خلقت خداوند، پیامبر اکرم و اهلبیت (علیهم السلام) می باشند، اینطور امر می فرماید: «واخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین»[1] «پروبال مرحمت خود را برای پیروان با ایمانت بگستران»
خاکساری و فروتنی علاوه بر اینکه زیبنده هر انسانی است و سبب برتری مقام او در نزد دیگران می گردد، شخص متواضع را در زمره بندگان خاصّ پروردگار قرار می دهد، «وَ عبادُ الرّحمن الذین یمشونَ علی الارضِ هونا»[2]
«بندگان ستوده خدا، آنانند که روی زمین متواضعانه راه می روند.» و بر عکس آن برتری جوئی و تکبر موجب سقوط آدمی به حضیض ذلّت و خواری در درگاه خداوند می گردد. امام صادق(ع) فرمودند: «فیما أوحی اللهُ تعالی عزّوجلّ الی داود، کَما أنّ أقربَ النّاسِ الی الله المتواضعون، ابعَدُ الناس من الله المتکبّرون» «در بین سخنانی که خداوند به حضرت داود وحی کرد، این سخن بود، همچنانکه نزدیکترین مردم به خدا افراد متواضع هستند، دورترین مردم نیز از خداوند متکبّرین می باشند.»[3]
حال این زیبندگی وقتی ظهور و اهمیت بیشتری می یابد که شخص دارای علم، قدرت،مقام و یا ثروت باشد امّا در برابر دیگران خود را کوچک دانسته،اظهار برتری ننماید، زیرا اینها اموری هستند که موجب پیدایش خوی پست تکبّر و خود محوری می گردند.
سیره عملی انبیاء و ائمه طاهرین(ع) و به تبع آنها علماء ربّانی نیز فروتنی و خاکساری در برابر بندگان خدا بوده است وآن را موجب تعالی انسان و قرب پروردگار می دانستند از همین رو امیرمؤمنان (ع) فرمودند: «اگر خداوند، تکبّر را برای بندگانش اذن می داد و بدان راضی بود،پیامبران و اولیاءش سزاوارتر بودند و در این امر به آنها رخصت می داد؛ ولی خدای متعال خود بزرگ بینی را برای آنان نمی پسندد و تنها به فروتنی آنان راضی است. در نتیجه آنان هم، از روی فروتنی رخسارهای خود را در برابر او بر زمین گذاردند و چهره هایشان را در خاک مالیدند و بالهای مهر و محبّت خود را برای مؤمنان گسترانیدند.»[4]
نکته مهمّ دیگر اینکه علم و حکمت تنها در سایه تواضع و فروتنی است که افزایش یافته با برکت می شود. حضرت عیسی(ع) به حواریون فرمودند: «بالتّواضِعُ تُعْمَرُ الحِکْمَهُ لابالّتکبّر و کذلِکَ فی السّهل نیبتُ الزّرع لا فی الجیل »[5]«علم و حکمت تنها در سایه تواضع برکت و افزایش می یابد نه بوسیله تکبّر و فخر فروشی، همانطور که زراعت در زمین نرم و هموار رشد می کند. و می روید نه در کوهستان و سنگزار»[6].
تواضع و فروتنی در کلام بزرگان :
حضرت امام خمینی (ره ):
ایشان در ترغیب به صفت تواضع و مذمّت و تکبّر می فرمایند: «...خودخواهی همیشه اسباب این است که انسان را به فساد بکشد ـ تمام فسادهائی که در عالم پیدا می شود از خودخواهی پیدا می شود، از حبّ جاه، از حبّ قدرت، از حبّ مال از امثال اینها ست و همه اش بر می گردد به حب نفس و این «بت »از همه بزرگتر است و شکستنش هم از همه مشکل تر است. تعقیب کنید که اگر نمی توانید به تمام معنی بشکنید ـ که می توانید ان شاءالله ـ مشغول باشید به شکستن دست و پای یک همچو بتی»[7]
ایشان در مقام فرق بین تواضع واقعی و تملق می فرماید: «یک وقت رذیله حبّ دنیا و جذبه طلب شرف و جاه انسان را به تواضع وا می دارد، این خلق تواضع نیست، این تملّق و چاپلوسی است و از رذایل نفسانیه است... . یک وقت، خلقِ تواضع انسان را دعوت به احترام و فروتنی می کند، غنی باشد یا فقیر،مطمح نظر باشد یا نباشد یعنی تواضع او بی آلایش است، روح او پاک و پاکیزه است.»[8]
شیخ محمّد بهاری همدانی(ره):
ایشان ضمن توصیه هائی که برای یکی از علماء دارد میفرماید: «و منها أن یکونَ متواضعا لِلّه جَلّ جلاله ... از امور لازم برای عالم دین اینکه به خاطر خدای بزرگ متواضع و فروتن باشد نه به خاطر غرضی دیگر مانند طمع و غیره...»[9].
ملا احمد نراقی(ره):
«تواضع مزرعه خضوع و حیاست و شرف تام حقیقی سالم نمی ماند مگر از برای کسی که متواضع باشد نزد خدا»[10].
«کبر از اعظم صفات رذیله و آفت آن بسیار و غائله آن بیشمار است... اعظم حجابیست آدمی را از وصول به مرتبه فیوضات و بزرگتر پرده ایست از برای انسان از مشاهده جمال سعادات،زیرا که این صفت مانع می گردد از کسب اخلاق حسنه»[11]
وصیت آیه الله العظمی مرعشی نجفی(ره) به فرزندش:
سفارش می کنم او را به حسن خلق و تواضع و ترک تکبر و خود خواهی با مؤمنین.[12]
تواضع و فروتنی در سیره عملی بزرگان :
حضرت امام خمینی(ره):
حضرت امام متواضع به معنای واقعی کلمه بودند. با آن همه مقام و عظمت و علم و دانش که جهانیان را خیره کرده است،خود را تنها،یک طلبه می دانست و با این همه خدمت به اسلام و زنده کردن تشیّع هیچ گونه حریمی برای خویش قایل نبود و با کمال فروتنی، خطاب به جوانان رزمنده جبهه ها می گوید: «من دست و بازوی شما را که دست خدا بالای آن است می بوسم و بر این بوسه افتخار می کنم»[13]
حجه الاسلام و المسلمین سید محمّد باقر حجّتی نقل کردند: «حضرت امام با اینکه در زمان آقای بروجردی یکی از استوانه های حوزه بودند در مجلس روضه ای که در ایّام فاطمیّه در بیت آقای بروجردی برقرار شده بود ایشان متواضعانه از اوّل تا آخر مجلس دو زانو در بین مردم عادی دورتر از آقا نشسته و به سخنان مرحوم تربتی که منبر رفته بودند، گوش فرا می دادند.»[14]
آخوند خراسانی (ره):
در احوالات ایشان نوشته اند: «این وجود مبارک که در واقع رهبر دین و دنیای میلیونها مسلمان بود،بسیار متواضع بودند مخصوصاً در برابر اهل علم، با کوچک ترین طلبه در سلام پیشی می گرفت و در مجالس برای ورود آنها به پا می ایستاد.و اهل علم را بسیار تجلیل می کرد»[15].
ملّا احمد مقدس اردبیلی(ره):
در احوالات ایشان آمده است: «موقعی در سفر یکی از زوّار که او را نمی شناخت به او گفت: جامههای مرا ببر نزدیک آب و بشوی و چرک آنها را بگیر ـ ملا احمد قبول کرد و جامه های آن مرد بُرد و شست و آورد تا به او بدهد ـ در این هنگام آن مرد او را شناخت و خجالت کشید ـ دیگران هم او را توبیخ کردند. مقدس اردبیلی فرمود: چرا او را ملامت می کنید؟ مطلبی نشده است. حقوق برادران مؤمن بر یکدیگر بیش از اینهاست»[16].
شیخ انصاری (ره)
«ایشان دارای همّتی بلند و اخلاقی نیکو بود و به امور طلّاب شخصاً رسیدگی میکرد و مانند پدری مهربان آنان را تحت تربیت خود قرار داده بود ـ چند روزی شیخ دیرتر از وقت مقرّر برای تدریس حاضر می شد از وی سبب را پرسیدند فرمود: یکی از سادات به تحصیل علوم دینی مایل گشت و این امر را به چند نفر در میان نهاده تا درس مقدمات برایش گویند ولی هیچ یک حاضر نشدند و شأن خود را بالاتر دیدند ـ بدین جهت خود متصدّی این امر شده،درس او را به عهده گرفتم»[17].
آیه الله العظمی حائری (ره) مؤسس حوزه علمیه قم:
یکی از بزرگان گفتند که: وقتی ، یکی از طلاب بیمار شد، مرحوم حاج شیخ دارویش را تهیّه کرده و به منزل برده به خانواده دستور دادند که آن را آماده کنند و سپس خودش دارو را به حجره آن طلبه آورد و حتّی به خادمش نداد که ببرد.[18]
علامه سید محمّد حسین طباطبائی(ره):
آیه الله تهرانی، از شاگردان ایشان اینگونه می گوید: «این مرد جهانی از عظمت بود؛ عیناً مانند یک بچه طلبه در کنار صحن مدرسه روی زمین می نشست و نزدیک به غروب در مدرسه فیضیه می آمد و چون نماز بر پا می شد، مانند سایر طلاب نماز را به جماعت مرحوم آیه الله آقای حاج سید محمد تقی خوانساری می خواند. آنقدر متواضع و مؤدّب و در حفظ آداب سعی بلیغ داشت که من کراراً خدمتشان عرض کردم: آخر این درجه از ادب و ملاحطاتِ شما ما را بیادب می کند.
از قریب چهل سال پیش تا به حال دیده نشده که ایشان در مجلس به متکا و بالش تکیه زنند، بلکه پیوسته در مقابل واردین مؤدّب، قدری جلوتر از دیوار می نشستند و زیر دست مهمان واردـ من شاگردشان بودم و بسیار به منزل ایشان می رفتم و به مراعات ادب می خواستم پائین تر از ایشان بنشینم ابداً ممکن نبود...»[19].
محدّث قمی (مرحوم شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح الجنان):
ایشان در کتاب فوائد الرضویه که در شرح علمای شیعه نوشتند وقتی به نام خودش می رسد،چنین مینگارد: «همانا،چون این کتاب شریف، در بیان احوال علماست،شایسته ندیدم که ترجمه خود را که احقرو پستتر از آنم که در عداد ایشان باشم، در آن درج کنم از این رو از ذکر حال خود صرف نظر کرده،اکتفاء میکنم به ذکر مؤلفات خود.»[20]
علامه محمّد جواد بلاغی (ره):
«درباره فروتنی ایشان بسیار گفتهاند. نقل می کنند که خود به بازار میرفت و آنچه نیاز داشت می خرید و به منزل میآورد و هرگز نمیپذیرفت. کسی در کارهایش به او کمک کند. آنقدر در برابر سخن حقّ متواضع بود که در برخی نوشتههای خودتذکر می داد: هر کس پرسش یا انتقادی و ایرادی دارد برای من بنویسد و پاسخ دریافت دارد و از این راه به علم و حقیقت کمک کند...» .[21]
شهید مظلوم آیه الله بهشتی (ره):
ایشان در اوائل انقلاب اگر چه بخاطر شرائط خاص لازم بود محافظ و پاسدار داشته باشد ولی هرگز اجازه نمیداد که پاسداران در اتومبیل را برایشان باز و بسته کنند و تمام کارهای مربوط به خود را خود انجام می دادند.[22]
آیه الله میرزا جواد انصاری همدانی (ره):
آقای انصاری خود کارهای منزل را انجام می داد. از بازار شخصاً خریداری می کرد و اجازه نمیداد که کسی در خرید خانه و حمل کالا او را کمک کند ـ یکی از شاگردان ایشان نقل می کردند: که با اینکه من بیست سال بیشتر نداشتم و مشغول خواندن کفایه بودم و ایشان مجتهد مسلّم و بیش از چهل سال داشت،روزی من مشغول نماز بودم یکدفعه متوجّه شدم این مرد الهی در نماز به من اقتداء کرده است.[23]
و در اثر همین منش و سجیه اخلاقی تواضع و فروتنی است که علم و تلاش این بزرگان به ثمر نشسته و برکت یافت و توانستند با عنایات الهی، هزاران هزار انسان را به سمت حقیقت رهنمون شوند و الگوئی وارسته از شیعیان اهل بیت(ع) به جهانیان عرضه نمایند.
[1] . شعراء/ 125
[2] . فرقان / 63
[3] . الاصول من الکافی ـ ج 2 (دو جلدی )- ص101مرحوم کلینی،ناشر: المکتبه الاسلامیه /تهران/ ای تا)، با تصحیح شیخ نجم الدین آملی و علی اکبر غفاری
[4] . نهح البلاغه. خطبه قاصعه (192)-صفحه/ 290- تحقیق و تصحیح: صبحی صالح، قم، انتشارات هجرت / 1395 هـ . ق
[5] . الاصول من الکافی - ج 1- ص 29 (دو جلدی )-(همان )
[6] . اخلاق اسلامی در نهج البلاغه (شرح خطبه متقین)- دروس آیه الله مکارم شیرازی، ج1 ص 140،اکبر خادم الذاکرین، مدرسه امام علی بن ابی طالب، چاپ سوّم/ 1379
[7] . صحفیه نور ـ22 جلدی ـ ج 19- ص 156- 157- 286-64- سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی -13
[8] . شرح اربعین حدیث ص 100 ـ امام خمینی (ره) مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره)- اوّل/ 71
[9] . تدکره المتقین ـ ص131 ـ حاج شیخ محمد بهاری همدانی (ره)- انتشارات نهاوندی ـ دوّم/ 1376
[10] . معراج السعاده ـ ص 229 ـ ملا احمد نراقی (ره )، انتشارات دهقان/ تهران/ سال نشر ندارد
[11] . همان 216
[12] . فرازهائی از وصیتنامه الهی اخلاقی آیه الله العظمی مرعشی نجفی (ره) - ص 26 - ناشر: کتابخانه معظم له - چاپ دهم/ 1380 هـ . ق
[13] . سیمای فرزانگان ـ ص 286 رضا مختاری/ انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه قم ـ 1374/ چاپ هشتم
[14] . جلوه های معلمی امام خمینی (ره ) - ص154/ امیر رضا ستوده،احمد برادری/ مؤسسه نشر پنجره/ چاپ اول/ 1379/ تهران
[15] . سیمای فرزانگان/ 289
[16] . سیمای فرزانگان/ ص 295
[17] . زندگی و شخصیت شیخ انصاری ـص 78 ـ ص مرتضی انصاری چاپ دوّم/ تهران/ ناشر: حسینعلی نوبان/ 1361 هـ . ش .
[18] . سیمای فرزانگان/ ص 306
[19] . مهرتابان (یاد نامه و مصاحبات تلمیذ و علّامه ) ص 50 ـ 51 ـ سید محمد حسین حسینی تهرانی ـ چاپ اول/ انتشارات باقر العلوم/ سال نشر ندارد.
[20] . سیمای فرزانگان/ ص307 به نقل از «فوائد الرضویه ـ زندگی علمای مذهب شیعه»حاج شیخ عباس قمی ـ دو جلد در یک مجلًّد انتشارات کتابخانه مرکزی ـ بدون تاریخ و نوبت چاپ
[21] . سیمای فرزانگان/ ص296
[22] . همان/ ص 296
[23] . در کوی بی نشانهاـ(سیری در زندگی آیه الله انصاری همدانی (ره) - ص 78 ـ مصطفی کرمی نژاد ـ انتشارات نهاوندی/ 1379/ چاپ چهارم.
http://www.andisheqom.com