محبت و معرفت امام خمینی قدس سره
۱۳۹۴-۰۹-۰۲


امام خمینى(ره) از دوران نوجوانى با اطاعت از احکام الهى به ‏تزکیه و تصفیه درون و تحصیل مقامات معنوى روى آورد و در همین‏ دوران، عطر پارسایى‏اش در فضاى جان مشتاقان مکارم پیچید. سحرخیزى، تهجد و راز و نیاز به درگاه حى بى ‏نیاز حالاتى است که‏ امام خمینى از همان اوان جوانى بدان اهتمام داشت. حب خداوند،که به صورت فطرى در عمق جانش وجود داشت، دلش را روشن گردانیدو چون به ایمان و معرفت و اخلاص خویش افزود، این محبت ملکوتى‏ در وجودش فزونتر گردیده، چون چشمه‏اى جوشید و او را از یاد غیرخدا پاک ساخت. بدین ترتیب، جذب پاکیها شد و پیوندى مستحکم باخاندان عصمت و طهارت بر قرار کرد.

این پیوند مقدس به تدریج ‏به عشقى جاودان تبدیل شد. او دیگرسراپا محبت و شیفتگى شده بود. هرکجا روایتى از امام(ع) به‏ میان مى‏آمد و یا نام راوى احادیث اهل‏ بیت‏ علیهم السلام رامى ‏شنید، احترام مى‏ نهاد و تجلیل مى‏کرد; و در مورد امامان‏ علیهم‏السلام مى‏فرمود: «سلام الله علیهم اجمعین‏». عشق به خاندان‏ عصمت و طهارت سبب شد تا براى دفاع از حریم آنان کتاب «کشف‏ اسرار» را در سنین جوانى به رشته تاءلیف درآورد و براى زیارت‏خانه خدا و کربلاى امام حسین(ع) کتابهایش را بفروشد. بارهااتفاق مى ‏افتاد که امام از حالات و سیره اهل‏بیت‏ علیهم السلام‏ مطالبى نقل مى‏ فرمود تا مسایل اسلامى به صورت خشک عرضه نگردد وروح معنوى شاگرد تکامل داده شود.

صداى یاحسین(ع) سرشک بر دیدگانش جارى مى‏ ساخت. و با آنکه درمصایب شکیبا بود و حتى براى شهادت فرزند ارشدش حاج آقا مصطفى‏ اشک نمى‏ریخت، در محافل ذکر اهل‏بیت ‏علیهم السلام چون عبارت‏«السلام علیک یا اباعبدالله‏» را مى ‏شنید قطرات اشک از دیدگانش فرو مى ‏چکید. در ماجراى ارتحال فرزندش، هرکس وارد خانه امام درنجف مى ‏گردید بى اختیار اشک مى‏ ریخت، اما او چون کوهى استواربود و به هیچ وجه آثار شکست، اندوه و تاءلم در سیمایش هویدانشد. یکى از ذاکران حسینى گفت: این حالت امام خطرناک است.

باید کارى کرد تا ایشان نیز بگرید. نباید اجازه دهیم بغض امام ‏در درونش منفجر شود.

پس به مناسبت، روضه حضرت على‏اکبر(ع) را خواند. امام سر برزمین نهاد و گریست. یکى از یارانش در باره مجالس روضه‏ خوانى وى‏ چنین مى‏ گوید: آن زمانى که امام در ایران به سر مى ‏برد، سه روزفاطمیه (اول، دوم و سوم جمادى الثانى) روضه داشت. در نجف که ‏بود، سه شب احیا را هم اضافه کرد. روضه ‏خوان که روضه مى ‏خواند، امام همین طور دستمال دستش بود و گریه مى ‏کرد. گاهى هم در کربلادر دسته ‏هاى سینه ‏زنى و عزادارى شرکت مى‏کرد و یا در نجف ‏سوگواران حسینى خدمتش مى ‏آمدند و امام هم به آنان اظهار لطف ومحبت مى ‏کرد.

یکى از نویسندگان معاصر مى‏نویسد: «بارها مشاهده مى ‏کردم که درمسجد بالاى سر حضرت معصومه(س) یا در خانه برخى از علما، امام‏ همچنان آرام و ساکت نشسته بودند و به سخنان واعظ یا خطیب گوش‏ مى ‏دادند; ولى همین که لحظه ذکر مصیبت فرا مى‏ رسید، دستمال ازجیب بیرون آورده و بى ‏اختیار گریسته و گوهر اشک را از دیدگان‏ مبارک جارى مى ‏نمودند.

در زمانى که امام در فرانسه به سر مى ‏بردند، چون ماه محرم فرارسید، در روز تاسوعا امام از یکى از همراهان خواست روضه ‏بخواند. او عرض کرد: آمادگى ندارم و حال و هواى پاریس به هیچ‏وجه مناسب روضه‏ خوانى نیست.

امام تاکید فرمود: فرقى نمى ‏کند باید به همان صورت مجالس ‏معمولى ایران، روضه بخوانى. وى ظهر تاسوعا در جمع خبرنگاران‏ ایرانى و خارجى شروع به روضه‏ خواندن کرد. ناگهان مشاهده شدامام سخت مشغول گریه است.

براى کسانى که از کشورهاى اروپایى آمده بودند، شگفت ‏آور بود که‏ مردى; پس از سالهاى متمادى مبارزه در برابر استبداد واستکبار، روز تاسوعا بنشیند و بگرید; اما امام به این تفاسیر وقعى نمى ‏نهاد و لازم مى ‏دید آداب و رسوم محرم و ایام سوگوارى درآنجا هم اجرا شود.

امام چنان دلباخته و مشتاق اهل‏بیت و سیدالشهداء(ع) بود که هروقت روضه‏ خوان یا مداح اهل‏بیت‏ علیهم السلام را مى ‏دید، تمام قدبلند مى ‏شد; و نیز چون یکى از این افراد مى ‏خواست از نزدش برود،او را بدرقه مى‏ کرد.

یک بار امام را در جماران دیدند که به جاى صندلى بر زمین‏ نشسته است; آن هم روز عاشورا و به احترام عزادارى امام‏حسین(ع) بود.

امام خمینى(ره) با درسهاى عملى ‏اش به سوگوارى‏ ها مفهومى دیگربخشید. وقتى گروهى از شبه روشنفکران به عزادارى و سینه ‏زنى ‏تاختند، شدیدا به ترویج‏ سنت دیرینه عزادارى پرداخت; ازنهضت‏ حسینى و سوگوارى براى آن حضرت دفاع کرد و فرمود:

«سیدالشهداء را این گریه ‏ها حفظ کرده است... هر مکتبى تا پایش ‏سینه ‏زنى نباشد . .. گریه کن نباشد، حفظ نمى ‏شود.»

http://www.aviny.com
برچسب‌ها:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید