شیخ مفید (ره) در ارشاد می نویسد: حضرت امام حسن عسگرى علیه السلام در اول ماه ربیع الاول سال 260 [در اثر سمی که معتمد ملعون به او خوراند] بیمار شد و در روز جمعه ششم ماه همان سال 260 از دنیا رفت. آن حضرت در آن هنگام 28 سال داشت و در سامرا و در خانه اى که پدر بزرگوارش دفن شده بود به خاک سپرده شد و فرزند خود، امام منتظر را به جاى گذاشت .
در مصباح کفعمى آمده است که معتمد آن جناب را مسموم کرد.
اقبال الاعمال می نویسد: استاد مورد اعتماد، محمّد بن جریر طبرى شیعه در کتاب تعریف و محمّد بن هارون تلعکبرى و حسین بن مهران خطیب و مفید در مولد النبى و الاوصیاء و شیخ در تهذیب و حسین بن خزیمه و نصر بن على جهضمى در کتاب موالید و خشاب نیز در کتاب موالید و ابن شهر آشوب در کتاب موالید خود می نویسند که وفات مولاى ما حضرت عسکرى علیه السّلام در هشتم ماه ربیع الاول بوده است. مرحوم کلینی در کافى نیز همان هشتم ربیع الاول را معین می کند.
آن حضرت در سال 259 امر کرد تا مادرش به حج رود و به او اطلاع داد که در سال 260 چه خواهد شد. بعد اسم اعظم و مواریث انبیا و سلاح را به حضرت صاحب الزمان علیه السّلام سپرد و مادر امام به جانب مکه رفت و حضرت عسکرى علیه السّلام در ماه ربیع الاول سال 260 از دنیا رفت و در سامرا پهلوى پدر بزرگوار خود دفن شد. سن مبارکش 29 سال بود.
عبادت تاثیر گذار
هنگامى که امام حسن عسکری علیه السلام در زندان صالح ابن وصیف بودند گروهى از عباسیان نزد او آمدند و او را وادار کردند تا بر آن جناب سختگیرى کند. صالح به آنها گفت: من نمی دانم با او چه کنم! دو نفر از بدترین مردم را مامور نگهداری او کردم ؛ اما اکنون آن دو از عُبّاد شدهاند و پیوسته مشغول نماز و عبادتند.
بعد دستور داد آن دو نفر مامور را حاضر کردند.
صالح به آنها گفت: واى بر شما! این مرد به شما چه گفت که اینگونه دگرگون شده اید؟
گفتند: درباره مردى که شبها نماز می خواند و روزها را روزه می گیرد چه بگوییم؟ او [بیهوده و بی مورد] با کسى سخن نمی گوید و جز عبادت به چیز دیگرى خود را مشغول نمی سازد، ما هر گاه به وى نگاه مى کنیم شانه هایمان می لرزد و حال ما تغییر می کند.
هنگامى که عباسیان این مطلب را شنیدند مأیوسانه برگشتند.
http://www.tebyan.net