تاریخ بشر را هماره ستارگانِ فروزانى مشعلدار بوده اند، تا آدمى بر جهالت و تاریکى فائق آید و بتواند ودیعه خداوندىِ نهفته در درونش را بپرورَد و خویشتن را از نادانى، درنده خویى و پستى برهاند.
طلایه داران این منظومه فروزان، پیامبران الهى و جانشینان پاک نهاد و معصوم آنان اند و در صف بعد، دست پروردگان آنها، یعنى عالمان دین، محدّثان، مفسّران و... که در دانش و سلوک، پاى در جاى پاى آنان نهادند.
شهر رى به عنوان یکى از پایگاههاى کهن تشیع، مَهْد رشد و بالندگى عالمانى از این تبار (چون ثقة الاسلام کلینى، شیخ صدوق، ابوالفتوح رازى و...) بوده است، و حضرت عبدالعظیم حسنى علیه السلام را مى توان پایه گذار این مَهْد و حرکت علمى و فرهنگى دانست.
حضرت عبدالعظیم علیه السلام مشعل فروزانى است که از دوران حیات خویشتن تاکنون برتاریخ تشیع و ایران، پرتو افکنده و بر معنویت، دانش و فرهنگ شیعه در این مرز و بوم، تأثیرگذار بوده است.
حضرت عبدالعظیم حسنی معروف به «سیدالکریم» فرزند عبدالله، فرزند علی بن حسن، فرزند حسن بن زید، فرزند زید بن حسن (ع)، فرزند علی ابن ابیطالب است که با چهار واسطه به امام حسن مجتبی (ع) و با پنج واسطه به حضرت علی (ع) میرسد.
پدر بزرگوارش عبدالله و مادر گرامیاش فاطمه دختر «عقبة بن قیس» است. ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم (ع) در سال 173 هجری قمری در شهر مقدس مدینه واقع شد و مدت 79 سال عمر با برکت او با دوران امامت چهار امام معصوم، یعنی امام موسی کاظم، امام رضا، امام محمد تقی و امام علی النقی (ع) مقارن بود. آن حضرت محضر مبارک امام رضا، امام محمد تقی و امام هادی (ع) را درک و احادیث فراوانی از آنان روایت کرد. زمینههای مهاجرت حضرت عبدالعظیم (ع) از مدینه به ری و سکونت در دیار غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر جستجو کرد؛ خلفای عباسی به خاندان پیامبر اکرم (ص) و شیعیان ائمه (ع) بسیار سختگیری میکردند و یکی از بدرفتارترین این خلفا متوکل بود که خصومت شدیدی با اهلبیت (ع) داشت. تنها در دوران او چندین بار مرقد مطهر حضرت امام حسین (ع) را در کربلا تخریب کردند و با خاک یکسان ساختند و از زیارت آن بزرگوار جلوگیری کردند. سادات و علویون در زمان او در بدترین وضع به سر میبردند. حضرت عبدالعظیم (ع) نیز از کینه و دشمنی خلفا در امان نبود و بارها تصمیم به قتل او گرفتند و گزارشهای دروغ سخنچینان را بهانهی این سختگیریها قرار میدادند. در چنین دوران دشوار و سختی بود که حضرت عبدالعظیم (ع) به خدمت حضرت امام هادی (ع) رسید و عقاید دینی خود را بر آن حضرت عرضه کرد که این داستان معروف، خود به تنهایی بیانگر ایمان و تدین والای اوست. عبدالعظیم حسنی دراینباره میفرماید: زمانی خدمت سرورم، حضرت امام علی النقی (ع) شرفیاب شدم، ایشان با دیدن من فرمودند: مرحبا به تو ای اباالقاسم! همانا که تو حقیقتاً پیرو و مطیع ما هستی.
خدمت آن جناب عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! میخواهم دین خود را به شما عرضه کنم، تا اگر پسندیده و رضایتبخش است، بر آن ثابت قدم بمانم تا زمانی که خداوند عز و جل را ملاقات کنم. حضرت فرمود: جناب ابوالقاسم! بفرما. عرض کردم: من معتقدم که: خداوند تبارک و تعالی یگانهای است که هیچ چیز همانندش نیست، و از حد ابطال و تشبیه بیرون است [یعنی معدوم نیست و شبیه به مخلوقات هم نیست]، او جسم و صورت و عرض و جوهر نیست، بلکه پدید آوردندهی اجسام و صورتها و خلق کنندهی عرضها و جوهرها است. او پروردگار و مالک هر چیزی است و همه چیز را جعل و احداث کرده است. و معتقدم که: محمد (ص) ـ بنده و فرستادهی او ـ خاتم پیامبران است که پس از او تا روز قیام قیامت هیچ پیامبری نخواهد آمد. و معتقدم که: امام، جانشین و ولی امر پس از پیامبر (ص)، امیرمؤمنان، علی بن ابیطالب (ع)، سپس حضرت امام حسن، سپس حضرت امام حسین، سپس حضرت علی بن الحسین، سپس حضرت محمد بن علی، سپس جعفر بن محمد، سپس موسی بن جعفر، سپس علی بن موسی، سپس محمد بن علی (ع) سپس [امام] تویی ای مولای من! حضرت فرمود: پس از من، فرزندم حسن [امام] است، و مردم در زمان بعد از او (بعد از امام حسن عسکری) چگونه خواهند بود؟! عرض کردم: ای مولای من! چگونه خواهند بود؟ فرمود: برای اینکه او دیده نمیشود و روا نیست نامش برده شود تا ظهور کند و زمین را پر از عدل و داد کند؛ همانگونه که از ظلم و جور مملو شده باشد. عرض کردم: قبول کردم. و نیز معتقدم که: دوستدار آنان دوست خداست، و دشمن ایشان دشمن خداست، و اطاعت ایشان اطاعت خداست، و معصیت ایشان معصیت خداست. و معتقدم که: معراج حق است، سؤال در قبر حق است، و بهشت و جهنم حق است، و صراط و میزان حق است، و ـ بیتردید ـ قیامت به پا میشود و خدا همه را از قبرها برمیانگیزد.