زبردست
ولادت حضرت زینب (س)
۱۳۹۶-۱۱-۰۳
ولادت حضرت زینب (س)

حضرت زينب، دختر امیرالمومنین و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در سال پنجم‌ هجرى، روز 5 جمادى الاول در مدينه، پس از امام حسين‌ علیه السلام به دنيا آمد.

بر اساس روایات متعدد، نام‌گذاری حضرت زینب (س)، توسط پیامبر اسلام(ص) صورت گرفت. و جبرئیل از سوی خداوند این نام را به پیامبر (ص) رساند. زينب را مخفف‌ «زين اب‌» دانسته‌ اند، يعنى زينت پدر.

حضرت زینب(س) از ولادت تا شش سالگی در دامان پرمهر پیامبر(ص) و علی (ع) تربیت یافت. مربيان این بانوی بزرگ، پیامبر(ص)، علی (ع) و مادری همچون فاطمه(س) و برادرانی همانند امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بودند و این تربیت آسمانی سبب شد که او سومین بانوی جهان اسلام پس از خدیجه(س) و فاطمه (س) به شمار آید.

نام و القاب زینب کبری سلام الله علیها

القاب فراوانی برای آن حضرت نقل شده است. از القاب‌ اوست: عقيله بنى هاشم، عقيله طالبيين، موثقه، عارفه، عالمه، محدثه، فاضله، كامله، عابده‌ آل على.

خواب حضرت زینب سلام الله علیهادر کودکی

حضرت زينب (س) خدمت رسول خدا (ص) آمد و گفت: يا جدّاه در خواب ديدم كه باد تندى وزيد دنيا و آنچه در آن است تيره و تار شد و مرا از جايى به جاى ديگر حركت مى‌داد، من از شدّت آن باد به درخت تنومندى تكيه دادم، در اين هنگام آن درخت از جا كنده شد و بر روى زمين افتاد. به يكى از شاخه‌هاى نيرومند آن چسبيدم اما آن شاخه شكسته شد، به سراغ شاخه ديگرى رفتم آن هم شكست به دو شاخه ديگر پناه بردم آن دو نيز شكستند و من از خواب بيدار شدم. رسول خدا (ص) از شنيدن سخنان زينب اندوهگين شد و اشك غم از ديدگانش جارى شد؛ آنگاه فرمود: آن درخت كه از ريشه كنده شد منم جدّ تو؛ و آن شاخه اوّل مادرت فاطمه (س)، شاخه دوم پدرت على (ع) و آن دو شاخه ديگر برادرانت حسن و حسين (ع) هستند! دخترم! اين خواب حكايت از آن دارد كه دنيا از فقدان آنان تيره و تار مى‌شود، و شما دچار مصائب و دشواريهاى فراوانى خواهيد شد.

ازدواج حضرت زینب علیها السلام

حضرت زينب (س) با عبداللَّه جعفر (پسر عموى خود) ازدواج كرد. برخى از مورخين تاريخ اين ازدواج را سال هفدهم هجرى مى‏ دانند. ثمره اين ازدواج چهار و يا پنج فرزند مى ‏باشد که دو تن از آنان به نامهای محمد و عون، در كربلا به شهادت رسيدند

راز عظمت حضرت زینب (س)

حضرت زینب کبری(س) در هرموقعیتی متوجه امام زمان خویش بود، ایشان می دانست که نباید امام خود را تنها نگذارد و باید از امام خود پشتیبانی کند. راز عظمت حضرت زینب کبری(س) در موضع و حرکت عظیمِ انسانی و اسلامی او بر اساس تکلیف الهی نهفته است.  بزرگانی مثل ابن عباس، ابن جعفر و چهره‌های نامدار صدر اسلام، که ادعای فقاهت، شهامت و ریاست و آقازادگی و امثال اینها را داشتند، گیج شدند و نفهمیدند چه کار باید بکنند. این انتخاب‌ها بود که حضرت زینب(س) را ساخت و هر کس چنین کاری کند، گرچه دختر امیرالمؤمنین(ع) هم نباشد، عظمت پیدا می‌کند.

تحلیل عظیم از وضع جامعه اسلامی در قالب خطبه‌ای فراموش نشدنی از سوی حضرت زینب کبری (س) در بازار کوفه گویای این حقیقت است که خیال ایمان، خیال انقلابی بودن، خیال پیروِ امیرالمؤمنین (ع) بودن، راه نجات از فتنه‌ها در ادوار تاریخ نیست؛ بلکه راه نجات از فتنه‌ها بصیرت، شناخت فضا و تشخیص حق از باطل است تا مبادا انسان‌ها چونان کسانی که پشم را می‌ریسند، تبدیل به نخ می‌کنند، بعد نخ‌ها را دوباره باز می‌کنند و تبدیل به همان پشم یا پنبه نریسیده می‌کنند، موجب بطلان گذشته درخشان خویش شوند و با ظاهری مومن و دهانی پر از ادعای انقلابی‌گری؛ اما باطنی پوک و بی‌مقاومت اسیر بادهای مخالف شوند و نتوانند در فتنه، حق را تشخیص دهند؛ و به وظیفه عمل کنند.

حضرت زینب(س)  افزون بر ویژگیها و فضیلتهای شخصیتی که از خاندان وحی، به ارث برده بود، در ثمربخش بودن نهضت عاشورا و حفظ آن نقش زیادی داشت. وي پیام این قیام عظیم را به گوش همه جهانیان رسانید و دلهای غفلت‌زده را بیدار نمود. آن حضرت هیاهوی تبلیغات دروغین یزید در میان مردم شام را رسوا نمود و زمینه انقلاب را در کوفه و شام فراهم آورد؛ به گونه‌ای که یزید با دستپاچگی از کار خود اظهار ندامت کرد و اهل بیت پیامبر(ص)  را با احترام فراوان به مدینه بازگرداند

منتخب اشعار ولادت حضرت زینب


خوب است که از زینب کبری بنویسم
از حضرت صدیقه صغری بنویسم

تا نقش ببندد به دلم نام عقیله
از آمدن دختر زهرا بنویسم

از حال و هوای قدم تازه رسیده
از پشت در و جمع گداها بنویسم

با کسب اجازه بنویسم خود زهرا
یا روی زمین شاخه طوبی بنویسم

وقتی شده چون فاطمه سر تا قدم او
شاید بشود ام ابیها بنویسم

تنها نه فقط چشم مدینه شده روشن
از روشنی چشم دو دنیا بنویسم

من منتظرم حضرت جبریل بیاید
یک اسم پر از عطر و مُسما بنویسم

جبریل کنار پر قنداقه رسیده
باید ملکی محو تماشا بنویسم

حالا که رسیده به علی مژده مولود
بگذار که من زینت بابا بنویسم

بانو به خدا زیر قدم‌های تو جنت
دستان تو را عرش مُعلی بنویسم

وقتی که به لبهای حسین آمده لبخند
بد نیست که یک چند تمنا بنویسم 

هر چند که دیری ست تمنای من این است
از کربُ و بَلای شده امضا بنویسم

سیدحجت بحرالعلومی

هستی اش را داد تا محفوظ باشد معجرش
مثل کوهی ماند پای اعتقاد و باورش

وقت بیرون رفتن از خانه، حسین و مجتبی
با یل ام البنین بودند در دور و برش

مریم و آسیه را دیدم که می آموختند
با چه شوقی درس عفت را به پای منبرش

دختر نور است این بانو و بی شک آفتاب
می شود مانند شمعی بی رمق در محضرش

اسم او ذکر شب و روز همه آیینه هاست
عصمت الله است این آیینه نام دیگرش

حضرت زهرای اطهر مظهر حجب و حیاست
ارث برده این عقیله حجب را از مادرش

حضرت زهرای اطهر آنکه پیش کور هم
چادرش را برنخواهد داشت از روی سرش

هر کسی در این جهان از عفتش دم می زند
یا به زهرا اقتدا کرده ست یا بر دخترش...

 

احسان نرگسی رضاپور

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید