به مناسبت وفات حضرت زینب (س)
۱۳۹۴-۰۹-۲۳
به مناسبت وفات حضرت زینب (س)

رنج دوران

دو چشم زینب ازدستان عباسش چنان زار وحزین است
که اشک دیدگان ازهجرسقایش دوصد سوز آفرین است
چنان درهجر آن سقای عطشان غمگسار و داغداراست
تو گویی آتش دوری زعباس وحسینش خنجرین است
اگراز سوز هجرت من چنان آتش فشان و جانگدازم
شماتت های اعداء در برم بی دیدنت آتش نشین است
به عهدت ای علمدار حسین جانا وفا کن
بیا در نزد خواهرتا که عمرش بر یقین است
الا ای صاحب مهروعطوفت شتابان شو سوی بیت حسینم
سخنهای فرومایه برایم مایه آزاراین بیت الحزین است
زدستان بریده پرس و جوکردم که عباسم کجا رفت
بگفتندم زروی کودکی عطشان ,حزین وشرمگین است
الا عباس بی دستم که لب تشنه کنار علقمه شرمسارگشتی
بیا قدری نشین در نزد زینب که درراه بلا ناقه نشین است
چو محنت های دوران راکشم بردوش خود هر دم
نشاید خوار گردد که او درراه تو چله نشین است
زبعد آن همه طوفان ومحنت که اکنون بی شکیب وبی پناهم
اجابت کن ندایم را دراین غربت که بس غربت نشین است
توای نور دوچشمانم , دودستان علمدارت در این وادی کجایند
نشینم من کنارنهرعلقم که تا گویم کنون عباس من سقا نشین است
شنیدستی که غارتگر به خیمه اندرون شد زبهرغارت ویغما
هلا برخیز و یاری کن که اکنون خواهرت پرده نشین است
به غارتگرهمی گفتم که من همشیره عباس سقای علمدارم
ولی افسوس که آن غارتگربی دین بسی غارت نشین است
حرامی دگر آمد چو پوزخندی بکرد بر نامت ای عباس
بگفتا جسم عباست کنار نهرعلقم ,چو نقشی برزمین است
بدن شد تکه تکه , زتیر وگرز و شمشیربداندیشان
شتابان سوی تو جستم که اینک زینبت زانو نشین است
دلی مضطر, پریشان حال سخن گویم که سرشار ازهمه دردم
که معذورم بدار اینک که عباست زطفلان برادر شرمگین است
توای نور دوچشمانم ,دودستان علمدارت در این وادی کجایند
در این صحرای محنت , دودست بی پناهت کنون سدره نشین است
الا عباس ! که دستت تکیه گاه خواهروطفلان عطشان بود
چسان رویت زاین خواهر بگرداندی که حال غربت نشین است
اگر دشمن شدش غالب امیدم بوده عباسم یلی در کوی ومیدان است
بپا خیز و سخن گو ای ابوالفضلم که نامت باقی وبس دل نشین است
چو خصم دون به سوی خیمه ام آمد شدم بیمناک این طفلان
در آغوشم غنودند دختران در شب که بس سرد و غمین است
به پهنای کف دستی چو نامردان زدند سیلی به روی زینبت عباس!
عجب ماندم زعباسم که دورازمن بشد اینک , که اوتنها نشین است
توای نور دوچشمانم , دودستان علمدارت در این وادی کجایند
چسان بر خاک خفتی که شمشیرت هنوز سنگر نشین است
چو اکنون دیدگانم را فروبستم تاکه گویم غزل های جدایی را
در این سوز وگداز ازدوریت زینب , کنون خلوت نشین است
توای نور دوچشمانم , بگو دستان سقایت در این وادی کجایند
بپاخیزوبگودستت چرادورازهمه طفلان کنون دریا نشین است
نادر امینی
این شعر ترجمه مضمونی از شعر عربی الم وعتاب سروده السید عبدالخالق المحّنه که مطلع این شعر با بیت زیر شروع می شودو حقیر با استفاده از متن اصلی و متن ترجمه شده به فارسی که مترجمین گرانقدر ی زحمت کشیده وترجمه کرده اند .ولذا با کسب اجازه از ترجمه دکتر حسین روستایی , دانشجوی دکترای ادبیات عرب که که به همراه دوستشان جاسم فدیعمی در وبلاگ خود با آدرس زیر نوشته اند. این ترجمه مضمنونی را به شعر درآورده ام. امیدوارم خطا ها واشتباهات مرا ببخشید .اجرکم عندالله http://batalokheibar.blogfa.com/post/369

حضرت زینب(علیها السلام); شخصیت و نقش ایشان در نهضت کربلا PDF چاپ نامه الکترونیک
یکشنبه ۰۵ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۰۶:۰۱

حضرت زینب(علیها السلام); شخصیت و نقش ایشان در نهضت کربلا

خادمحسین فاضلی

(دانش آموخته حوزه علمیه، کارشناس ارشد الهیات و معارف اسلامی)

چکیده

حضرت زینب(علیها السلام) دارای اوصاف جدّهاش حضرت خدیجه(علیها السلام) بود. این بانوی با عظمت افزون بر ویژگیهایی مانند عفّت، صبر، عقیله بنیهاشم، عالمه غیرمعلَّمه و شریکةالحسین بودن، نقش سرنوشتسازی در نهضت کربلا و حفظ این قیام عظیم داشت. در تکوّن شخصیت حضرت زینب(علیها السلام)، عامل وراثت، تربیت و محیط نقش بنیادین داشتند. بدین لحاظ، در پی حادثه کربلا، حضرت زینب(علیها السلام)مسئولیت سنگینی عهدهدار گردید. امام حسین(علیه السلام) پدیدآورنده نهضت بود، ولی ادامهدهنده آن خواهرش حضرت زینب(علیها السلام) گردید. این بانو پس از شهادت امام حسین(علیه السلام) و یاران ایشان در کربلا، در کوفه و شام، رسالت خویش را به خوبی انجام داد و با استفاده از فرصتها، ضربههای کاری بر دشمن وارد ساخت. حضرت زینب(علیها السلام) با خطبههای آتشین خویش، تبلیغات دروغین بنیامیّه را خنثا نمود. ایشان مردم کوفه را به خاطر پیمانشکنیشان، از خواب غفلت بیدار ساخت و نیز هیاهوی تبلیغات دروغین یزید در میان مردم شام را برملا ساخت و زمینه انقلاب را در کوفه و شام فراهم نمود، به گونهای که یزید با دستپاچگی از کار خود اظهار ندامت نمود و اهلبیت پیامبر(علیهم السلام) را با قافلهسالار آن، حضرت زینب(علیها السلام)، با احترام فراوان به مدینه بازگرداند. هدف نوشتار حاضر بررسی شخصیت حضرت زینب(علیها السلام)، جایگاه رسالت ایشان و به انجام رسانیدن آن است.

کلیدواژه ها: زینب(علیها السلام)، عبادت، عفّت، صبر، شجاعت، فصاحت، رسالت.

مقدّمه

نهضت خونین و جاودانه کربلا از مهمترین حوادث تاریخ اسلام به شمار میرود. ابعاد انقلاب حسینی، از زوایای گوناگون قابل بررسی است. این نهضت حق را از باطل جدا نموده و از یکسو، تأثیری ژرف بر بیداری مسلمانان گذارد و از سوی دیگر، تبلیغات سوء چندین ساله امویان را نقش بر آب ساخت.

در طول تاریخ، انقلابهای فراوانی به وقوع پیوسته و افراد بسیاری از خودگذشتگی و فداکاری کردهاند; اما با گذشت زمان، از یادها فاصله گرفتهاند. ولی نهضت عاشورا با مرور زمان، پیوسته در دلهای مسلمانان، ماندگار شده است.

بدون شک، عقیله بنیهاشم، زینب کبری(علیها السلام)، از جمله شخصیتهای تأثیرگذار این نهضت عظیم است که در ماندگاری و جاودانی آن نقشی بیبدیل داشته; همان بانویی که از نوادر بانوان تاریخ اسلام است و در دامان پُرمهر فاطمه زهرا(علیها السلام)و مولای متقیان تربیت یافته و درس زندگی آموخته است.

درباره حیات درخشان این بانوی قهرمان، تاکنون دهها کتاب و مقاله نگارش یافته و تاریخنگاران شیعه و سنّی هر کدام از دیدگاه خویش، به زندگانی و قهرمانی این بانوی بزرگ نگریسته و آن را مورد تحلیل و تجلیل قرار دادهاند. نوشتار حاضر به گوشههایی از ویژگیهای این بانوی گرامی، و نیز نقش شکوهمند ایشان در نهضت کربلا پرداخته است، بدان امید که راه، روش و معنویت حضرت زینب(علیها السلام)همواره چراغ راه زندگیمان باشد.

میلاد و نامگذاری حضرت زینب(علیها السلام)

حضرت زینب(علیها السلام) در پنجم جمادیالاولی در سال پنجم

یا ششم هجرت، در مدینه دیده به جهان گشود. در بین خاندان نبوّت، رسم بر این بود که نامگذاری نوزادشان را به بزرگ خانواده واگذار میکردند.1 پس از ولادت حضرت زینب(علیها السلام)، مادر بزرگوارش حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام) نوزاد را به دست حضرت علی(علیه السلام)داد و فرمود: نام این کودک را برگزین. امام(علیه السلام)فرمود: من از پیامبر خدا در نامگذاری دخترم، سبقت نمیگیرم.2

در آن هنگام، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در سفر بود. چون بازگشت، زمان تشرّف به خانه فاطمه(علیها السلام)، امیرمؤمنان(علیه السلام)نام نوزاد را از آن حضرت پرسید. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: من از خدایم در نامگذاری او پیشی نمیگیرم. آنگاه از جانب خداوند جبرئیل فرود آمد و گفت: خداوند نام این نوزاد را «زینب» برگزیده3 و آن را در لوح محفوظ نگاشته است.4

نامگذاری حضرت زینب(علیها السلام)، از سوی پروردگار همانند امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) بیانگر آن است که ایشان جایگاه و مقام ویژهای دارد. آنگاه جبرئیل(علیه السلام)پیامبر را از مصیبتهایی که بر زینب رُخ مینمایند، باخبر ساخت. رسول خدا(صلی الله علیه وآله)گریست و فرمود:

هر کس بر اندوه و مصیبت این دختر گریه کند (پاداش او) مانند کسی است که بر دو برادرش حسن و حسین(علیهما السلام)گریه نماید.5

همانندی حضرت زینب(علیها السلام) با حضرت خدیجه(علیها السلام)

هنگامی که پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) قنداقه آن مولود مبارک را طلبید، ایشان را بوسید و فرمود:

به حاضران و غایبان امّتم وصیّت میکنم که حرمت این دختر را پاس بدارند. همانا وی مانند خدیجه کبری(علیها السلام)است.6

این تشبیه معنادار بیانگر آن است که حضرت زینب(علیها السلام) دارای اوصاف جدّهاش حضرت خدیجه(علیها السلام)است همانگونه که آن بانوی والامقام، برای پیشرفت اسلام، نقش چشمگیر داشت، حضرت زینب(علیها السلام)نیز نقش بسزایی در حفظ رهاوردهای نهضت عاشورا داشت.

نامها و القاب حضرت زینب(علیها السلام)

حضرت زینب(علیها السلام)، نخستین دختر حضرت علی(علیه السلام) و حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام) است. معروفترین نام این بانوی بزرگ، «زینب» است که در لغت، به معنای «درخت نیکو منظر» آمده7 و معنای دیگر آن «زین اب» یعنی «زینت پدر» است. و به راستی زینب برای مکتب اسلام و مرام پدر، مایه زینت و آبرومندی بینظیر بوده است.

حضرت زینب(علیها السلام) نامها و القاب فراوانی دارد; همانند عقیله بنیهاشم، عالمه غیرمعلَّمه، عارفه، موثّقه، فاضله، کامله، عابده آل علی، معصومه صغری، امینةاللّه، نائبةالزهرا، نائبةالحسین، عقیلة النساء، شریکة الشهداء، بلیغه، فصیحه، و شریکةالحسین.8 حضرت زینب(علیها السلام) از نظر شخصیت و لیاقت، مصداق راستین نامها و القاب مزبور است که توضیح هر کدام مجالی دیگر میطلبد.

شخصیت حضرت زینب(علیها السلام)

روانشناسان میگویند: عامل وراثت، تربیت و محیط در تکوّن و ساختار پایههای شخصیت آدمی نقش بنیادین دارند.9 درباره حضرت زینب(علیها السلام)، سه اصل اساسی مزبور جایگاه ویژه داشت:

الف. وراثت: ایشان از سرچشمه نبوّت و ولایت نشأت گرفت، جدّش خاتم پیامبران(صلی الله علیه وآله) بود و حضرت زینب(علیها السلام) از خمیره ذات او آفریده شد. رسول خدا(صلی الله علیه وآله)فرمود:

«... وُلدِ فاطِمَةَ فَانَا وَلِیُّهُم وَ عُصبَتُهُم، وَ هُم خُلِقُوا مِن طِینَتِی...»;10 فرزندان فاطمه (حسن، حسین، زینب، و امّکلثوم)، که من ولی و سرپرست نَسَبی آنها هستم، از طینت و خمیره ذات من آفریده شدهاند.

بنابراین، حضرت زینب(علیها السلام) ژن رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را در خود داشت که وارث خاتمپیامبران(علیهم السلام) است و شخصیت ایشان از خمیرمایه وجود رسولاللّه(صلی الله علیه وآله) ریشه میگرفت.

مادر این بانو دختر پیامبر(صلی الله علیه وآله) و بهترین زنان عالم است و پدرش مولای متقیان(علیه السلام)، وصی رسول خدا(صلی الله علیه وآله). از اینرو، شخصیت نازنین حضرت زینب(علیها السلام) آمیزهای از حالات ملکوتی رسول خدا(صلی الله علیه وآله)، حضرت علی(علیه السلام) و فاطمه(علیها السلام) است و این بانو مراتب کمال خویش را از این سه شخصیت بزرگ به ارث گرفته است.

ب. تربیت: حضرت زینب(علیها السلام) از آغاز ولادت تا قریب شش سالگی، در دامان پُرمهر پیامبر و حضرت علی(علیهما السلام)تربیت یافت.11 ایشان از سینه مبارک حضرت زهرا(علیها السلام)شیر نوشید و در پرتو وجود حضرت علی(علیه السلام)و نظارت دقیق ایشان رشد کرد. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود:

«مَا نَحَلَ وَالِدٌ وَلَداً نَحلا اَفضَلُ مِن اَدَب حَسَن»;12

هیچ پدری هدیهای برتر از حُسن ادب و تربیت نیک به فرزندش نداده است.

تربیت حضرت زینب(علیها السلام)، توسط پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و حضرت علی(علیه السلام) و مادری همچون فاطمهزهرا (علیها السلام)و برادرانی همانندامام حسن و حسین(علیهما السلام)سبب شد که این شخصیت والامقام به عنوانسومینبانوی جهان اسلام پس از حضرت خدیجه(علیها السلام) و فاطمه زهرا(علیها السلام)، به شمار آید.

ج. محیط: یکی دیگر از پایههای مهم ساختمان شخصیت آدمی محیط است. حضرت زینب(علیها السلام) در محیطی که کانون فضایل، صفا و صمیمیت بود، رشد و نمو یافت. محیط زندگی حضرت زینب(علیها السلام) در شهر مدینه، خانه حضرت علی(علیه السلام)، فاطمه(علیها السلام)، حسن و حسین(علیهما السلام)بود; همان خانهای که کعبه آمال و محبوب دلهای مؤمنان بوده است. چنین محیطی نورانی و خانهای بابرکت، ارزشهای والای دینی و انسانی را در وجود پر برکت ایشان بارور و شکوفا ساخت.

کودکی حضرت زینب(علیها السلام)

از دوران کودکی، نبوغ و درکی فوقالعاده در وجود بانوی قهرمان کربلا، به ویژه در مسائل اعتقادی، مشاهده میشد. یک بار پدرش امیرالمؤمنین(علیه السلام) ایشان را بر زانوی خویش نشانید و به او فرمود: بگو: «احد»; یعنی یکی! حضرت زینب(علیها السلام)گفت: احد. سپس حضرت علی(علیه السلام) فرمود: بگو: «اثنین»; یعنی دو تا! حضرت زینب ساکت شد. مولایمتقیان(علیه السلام) فرمود: سخن بگو. زینب(علیها السلام)گفت: زبانیکهبه گفتن «احد» گردشکرده، چگونه«اثنین» بگوید؟ امام(علیه السلام) از پاسخ عمیق زینب(علیها السلام) مسرور شد و ایشان را به نشانه محبت و تجلیل، به سینه چسبانید و بوسید.13

بار دیگر حضرت زینب(علیها السلام) در سن خردسالی از پدر پرسید: پدر جان! آیا ما فرزندانت را دوست داری؟ حضرت علی(علیه السلام)فرمود: آری، فرزندان ما، پارههای جگر ما هستند. حضرت زینب(علیها السلام)عرض کرد: ای پدر! دو محبت در دل مؤمن جمع نمیشوند، و اگر از این محبت چارهای نیست، پس لطف و مهر برای ما و محبت مخصوص خداوند! حضرت علی(علیه السلام) به خاطر تیزفهمی و درک عالی حضرت زینب(علیها السلام)، محبت خود را نسبت به دخترش بیشتر کرد.14

حضرت زینب(علیها السلام) با این سخن، به توحید خالص اشاره کرد که همانا دلبستگی حقیقی برای خداست، ولی دوستی فرزندان، به معنای مهربانی و پرتویی از محبت خداست.

آری، زینب(علیها السلام)، که در پرتو تعلیمات پیامبر(صلی الله علیه وآله)و خاندان او تربیت و رشد یافته، چرا چنین نباشد؟!
برچسب‌ها:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید