شهادت امام جعفر صادق (ع)
۱۳۹۴-۰۹-۲۳
شهادت امام جعفر صادق (ع)

حضرت صادق(علیه السلام ) درماه شوال سال یکصد و چهل وهشت به سبب انگور زهرآلوده که منصور به آن حضرت خورانیده بود، وفات کرد وبه شهادت رسید.
ودروقت شهادت از سن مبارکش شصت وپنج سال گذشته بود. درکتابهای معتبر معین نکرده اند که کدام روز ازشوال بوده است ولی صاحب کتاب جنات الخلود که محقق ماهریست بیست و پنجم آن ماه را گفته وبقولی دوشنبه نیمه رجب بوده . واز مشکوة الأنوار نقل شده است که مردی از اصحاب آن حضرت، در زمان بیماری امام (که منجر به وفات آن حضرت گردید)، نزد ایشان رفت، آن حضرت را چنان لاغرو ضعیف یافت که گویا هیچ چیزازآن بزرگوار جز سر نازنیش باقی نمانده است، پس آن مرد از این حالت امام به گریه درآمد .
حضرت فرمود: برای چه گریه می کنی ؟ گفت گریه نکنم با آنکه شما را به این حال می بینم. فرمود: گریه نکن، همانا مؤمن به گونه ای است که هر چه براو وارد شود خیر اواست واگراعضای او بریده شود، برای او خیراست واگر مالک مشرق ومغرب نیزشود برای اوخیراست .
شیخ طوسی ازسالمه، کنیز حضرت صادق(علیه السلام ) روایت کرده که گفت، من در وقت احتضار نزد حضرت صادق(علیه السلام ) بودم که بیهوش شد و چون به هوش آمد فرمود: به حسن بن علی بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب (علیه السلام ) معروف به افطس، هفتاد سکه طلا بدهید به فلان وفلان، فلان مقدار بدهید، من گفتم: به مردی که برتو با کارد حمله کرد و می خواست ترا بکشد، عطا می کنی ومی بخشی؟ فرمود: می خواهی من ازآن کسانی که خدا ایشان را به صله رحم کردن ستایش نموده، نباشم. که دروصف ایشان فرموده: وَالَّذِین َ یَصِلُونَ ما اَمَرَ اللهُ بِهِ اَن یُوصَلَ وَیَخشَونَ رَبَهُّم وَیَخافُونَ سُوءَ الحِسَابِ .
� وآنانکه پیوندهائی را که خداوند به آن امر کرده برقرار می نمایند(صله رحم می کنند) واز خدایشان می ترسند واز محاسبه بدفرجام بیمناکند...


زین ماتمى که چشم ملائک ز   خون ترست
گویا عزاى صادق آل پیغمبرست

یا رب چه روى داده کزین سوگ جانگداز
خلقى پریش خاطر و دلها پر   آذرست

مُلک و مَلَک به ناله و افغان و اشک و آه
چون داغدار، حضرت موسى بن   جعفرست

خون مى  رود ز فرط غم از چشم شیعیان
زیرا که قلب عالم امکان مکدرست

منصور، شاد گشت ز قتل خدیو دین
اما به خُلد، غمزده زهراى اطهرست

او گرچه کشت خسرو دین را ولى به دهر
نامش به ننگ تا به ابد ثبت دفترست

تن در نداد بر ستم و این کلام نغز
بر پیروان حقّ و عدالت مقررست

آزادمرد تن به زبونى نمى  دهد
مرگ از حیات در نظر مرد خوشترست

تنها نه اشکبار چشم «صفا» زین عزا بود
دلهاى شیعیان همه از غم مکدّرست

على سهرابى تویسرکانى «صفا»


برچسب‌ها:
افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید