بنا به قول های معتبر، امام حسن(ع) روز بیست و هشتم ماه صفر سال 49 هجری در سن 47 سالگی به خاطر خوردن زهر و مسمومیت ناشی از آن به شهادت رسید و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.«شیخ کلینی» از دانشمندان بزرگ شیعی که کتاب هایی در باب معرفی امامان دوازدهگانه شیعه دارد، از «ابوبکر حضرمی» نقل می کند که؛ «جعده» دختر «اشعثبن قیس کندی»، امام حسن(ع) را با زهر مسموم کرد. و نیز یکی از کنیزان آن حضرت را زهر داد و مسموم کرد، زهر را برگردانید، ولی آن زهر در درون جان امام حسن(ع) جای گرفت و مجروح کرد و آن حضرت بر اثر آن، شهید شد.»
هنگامی که امام حسن(ع) به شهادت رسید، امام حسین(ع) او را غسل داد و کفن کرد و جنازه او را درون تابوت گذاشت و به محلی که رسول خدا(ص) در آنجا بر جنازه ها نماز می خواند، حرکت داد، و بر جنازه نماز خواند. اما این اقدام ها همراه با فشارهای افراد منسوب به بنی امیه بود، به نحوی که آنها اجازه ندادند تا امام حسن(ع) در خانه حضرت رسول(ص) دفن شود و جسم پاک او را در قبرستان بقیع به خاک سپردند. اما این کار نیز بدون حاشیه ها نبود و ایادی دنیاطلب معاویه، با شقاوت و بی رحمی اقدام به تیرباران جسد فرزند رسول خدا(ص) کردند؛ در حالی که خود را مسلمانان واقعی می نامیدند. شهادت امام حسن مجتبی(ع)
با این حال، تاریخ اسلام گواه است که یکی از جنایات هولناک معاویه در طول حکومت خود، به شهادت رساندن امام حسن مجتبی(ع) بود و ردپای این جنایت هولناک در تاریخ، به طور آشکار دیده می شود. جنایت به این صورت شکل گرفت که معاویه ضمن توطئه ای خائنانه و با بهره گیری از دختر «اشعثبن قیس» (همسر امام حسن) او را مسموم و به شهادت رسانید. چهره شیطانی و پیمان شکن، و دورویی و نفاق معاویه که در طول حیات سیاسیاش فراوان خود را نشان می داد در ضمن این جنایت نیز روشن تر از همیشه در معرض دید همگان قرار گرفت.تاریخ، این مطلب را با قوت هرچه بیشتر به اثبات رسانده است. با این حال افراد متعصبی چون «ابنخلدون» که از آبشخور آلوده بنی امیه سیراب می شد، جریان را بی پایه و ضعیف قلمداد کرده می نویسد: «آنچه درباره مسموم شدن حسنبن علی(ع) به وسیله معاویه نقل شده، روایتی است که شیعه آن را ساخته و پرداخته است.» البته این نظر خاص، ناشی از گرایشات خاص دینی «ابنخلدون» است که او برای دفاع از چهره ای مرموز و نامطلوب همچون معاویه مفاد تاریخ اسلام را عوض کرده است.
روایات در این زمینهالف. شیخ مفید چنین نوشته است: معاویه فردی را نزد جعده، دختر اشعث بن قیس فرستاد که من تو را به همسری پسرم یزید درخواهم آورد؛ به شرط آن که تو حسن را زهر دهی و صد هزار درهم نیزبرای او فرستاد و آن زن این کار را انجام داد وبه امام حسن علیه السلام زهر داد. معاویه، پول را به او داد؛ ولی او را به همسری یزید در نیاورد و او پس از رحلت امام علیه السلام با مردی از خاندان طلحه ازدواج کرد و فرزندانی برای او آورد و هر گاه میان آن فرزندان و سایر قبایل قریش سخنی و گفت وگویی پیش می آمد، قریش آنان را سرزنش کرده، می گفتند: ای پسران آن زنی که به شوهرش زهر می خوراند!ب. علامه طبرسی چنین آورده است: معاویه به منظور قتل امام حسن علیه السلام، زهری برای جعده دختر اشعث که همسر امام علیه السلام بود، فرستاد و به او مژده ازدواج با پسرش یزید را داد و گفت: چون این زهر را به خورد حسن بن علی علیهما السلام دهی، من تو را به عقد یزید، پسر خود در آورده، ملکه جهان گردانم و چون آن ملعون امام حسن علیه السلام را زهر خورانید و امام علیه السلام به شهادت رسید، به شام رفت و گفت: من به عهدم وفا کردم و اینک وقت احسان توست. معاویه گفت: از پیش من دور شو؛ زنی که با مثل حسن بن علی علیه السلام نسازد، به یقین با پسرم هم سازش نخواهد کرد؛ زیرا که شرافت و کرامت نسب با حسن علیه السلام بود و تو که با فرزند رسول خدا صلی الله علیه وآله سازش نکردی، با پسر من سازش نخواهی کرد.ج. بلاذری نیز چنین نوشته است: گفته شده که معاویه توطئه ای کرد و توسط جعده دختر قیس، حسن بن علی [علیهماالسلام] را مسموم کرد.وی همچنین تصریح کرده که امام حسن علیه السلام را چهار بار مسموم کردند و آن حضرت در آخرین بار فوت کرد.بنابراین، با توجه به شواهد و دلایل فراوان، مسئله شهادت امام حسن علیه السلام را بایستی از موضوعاتی دانست که از نظر تاریخی کوچک ترین تردیدی در صحت آن وجود ندارد. علاوه بر این امام حسن علیه السلام از نحوه رحلت خود خبر داده است.
زمان و مکان شهادت
درباره سال، ماه وروز شهادت امام علیه السلام نقل های متعددی در منابع تاریخی - حدیثی ذکر شده، اما اغلب منابع به یکی از سال های41، 50 یا 51 تصریح کرده اند. کلینی، شیخ مفید و شیخ طوسی، تاریخ شهادت را ماه صفرسال 49 دانسته اند که این قول، مورد اعتماد علما قرار گرفته است. محل شهادت امام را نیزبدون اختلاف، مدینه و قبرستان بقیع ذکر شده است.
لحظات پایانی عمر امام حسن علیه السلام
شیخ صدوق چنین نقل کرده است: موقعی که زمان شهادت امام حسن علیه السلام نزدیک شد، آن حضرت شروع به گریه کرد. به آن بزرگوار گفته شد: آیا گریه می کنی؛ در صورتی که مقام و منزلتی بزرگ نزد پیغمبر خدا صلی الله علیه وآله داری؟ شما بیست حج با پای پیاده به جای آورده اید و سه مرتبه مال خود (حتی نعلین خود را) با خدا تقسیم نموده ای. .. آن حضرت فرمود: من برای دو موضوع گریه می کنم؛ یکی هول [وحشت] موقع حساب و دیگری فراق دوستان.
منبع:http://www.akairan.com/din-andisheh/emamat1/20141114205.htmlhttp://hasan.ommolketab.ir/%D9
http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/
4892/7648/95944http://www.beytoote.com/religious/bozorgan-din/testimony2-hassan1-configuration.htmlhttp://www.markazfeqhi.com/doctrines/news/5124/