جایگاه علمى و تلاشهاى فرهنگى امام باقر(علیه السلام)
نویسنده:ابوالفضل هادى منش
نگاهى به اوضاع فرهنگى - اجتماعى جامعه
امام باقر (ع) در دورهاى امامت خویش را آغاز کرد که جامعه اسلامى در وضع فرهنگى نابهسامانى به سر مىبرد و عرصه فرهنگى جامعه گرفتار چالشهاى عمیق عقیدتى و درگیرىهاى مختلف فقهى میان فرق اسلامى شده بود. فروکش کردن تنشهاى سیاسى پس از واقعه عاشوراى سال 61 هجرى، همچنین شکست برخى احزاب سیاسى مانند «عبداللَّه بن زبیر» سبب یکپارچگى حاکمیت بنى امیه شده بود و ناگزیر، بسیارى از دانشمندان از صحنه سیاسى دور شده بودند و حرکت گستردهاى در زمینههاى مختلف علمى با بحث و بررسى درباره مسایل گوناگون آغاز شده بود. این رویکرد گسترده به مسایل فقهى و بحث تبادل نظرهاى علمى در این برهه و پیدایش مکتبها و سبکهاى مختلف علمى پس از مدتها رکود، رونق فراوانى به بازار علم بخشید و به واقع نقش درخشان امام در این دوره در روشن سازى افکار عمومى دانشمندان اسلامى و به ویژه خردورزان شیعه بسیار داراى اهمیت و برترى است. با ظهور امام باقر(ع)، گام مهم و به سزایى در راستاى تبیین آراء شیعه برداشته شد و جنبش تحسین برانگیزى در میان دانشمندان شیعى پدید آمد.
از سوى دیگر، خطر افکار آلوده یهود و سیطره نظریات فرقه مرجئه، جبریه، قدریه، غلات و... حیات فکرى شیعه را با خطر روبهرو کرده بود که به راستى مرجعیت علمى شایستهاى چون امام باقر(ع)، تفکرات خطرناک این فرقهها را تا حد قابل توجهى منزوى ساخت که آراء و نظرات آنها و نیز موضعگیرى امام در برابر هر یک، به گونهاى گستردهتر بررسى خواهد شد....
روایت شمه ای از اخلاق، صفات و کرامات امام محمد باقر به مناسبت میلاد آن امام
نویسنده: محمد عطایی
ابن طلحه مى گوید: (1) وى شکافنده و جامع علوم و برافرازنده بیرق علم و پرچمدار دانش است ؛ از پستان علم و دانش شیر خورده و مروارید علم را زینت بخشیده و در کنار هم چیده است ؛ او قلبى پاک و رفتارى پاکیزه و روحى توانا و اخلاقى والا داشت ، تمام اوقات زندگى خود را در طاعت خدا گذراند و در مقام تقوا استوار و ثابت قدم بود و مقامات بلند قرب الهى (2) و پاکیزگى روح در او آشکار بود. بنابراین فضایل به استقبال او مى آمدند و خوبیها به او مفتخر بودند.
ابن طلحه مى گوید: او سه لقب داشت : باقر العلم ، شاکر و هادى ، مشهورتر از همه ، باقر بود که به جهت وسعت علمى اش بدان لقب شهرت یافت .
امّا مناق و صفات نیکوى او بسیار است ، از جمله :
افلح ، غلام امام باقر )) مى گوید: به قصد سفر حج در خدمت محمّد بن على علیه السلام حرکت کردیم . همین که به مسجد الحرام وارد شد و چشمش به خانه خدا افتاد با صداى بلند گریست . عرض کردم : پدر و مادرم فدایت باد! مردم به شما نگاه مى کنند، خوب است قدرى آرامتر گریه کنید. فرمود: واى بر تو اى افلح ! چرا گریه نکنم ، شاید خداوند به لطف و رحمت خویش به من نظر کند و من فرداى قیامت در پیشگاه او رستگار شوم . افلح مى گوید: سپس طواف کرد و آمد در مقام ابراهیم مشغول نماز شد و به رکوع رفت و چون سر از سجده برداشت دیدم جاى سجده اش از زیادى اشک چشمانش تر شده است و چنان بود که هرگاه مى خندید، مى گفت : خدایا بر من خشم نگیر.(3)...
دانستنى هایى از ماه صفر
تاریخ اسلام
ماه صفر در تاریخ قمرى
ماه صفر، دومین ماه سال قمرى است. تاریخ قمرى همانند سایر تاریخ هاى رایج، از دوازده ماه تشکیل یافته و اسامى آن ها بدین ترتیب است: محرم، صفر، ربیع الاوّل، ربیع الثّانى، جمادى الاولى، جمادى الثّانیه، رجب، شعبان، رمضان، شوّال، ذوالقعده و ذوالحجّه.
این تاریخ، پیش از اسلام، در میان مردم جزیرة العرب رواج داشت و تاریخ رسمى آنان بود.
پس از ظهور دین مبین اسلام، تاریخ قمرى به عنوان یک تاریخ مذهبى و ملى، مورد پذیرش مسلمانان قرار گرفت.
در عصر خلافت عمر بن خطاب (دومین خلیفه مسلمانان) با پیشنهاد حضرت على علیه السّلام و تصویب خلیفه وقت، هجرت پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله از مکه معظمه به مدینه منوره، مبداء تاریخ قمرى اسلامى قرار گرفت. بدین جهت، این تاریخ را، تاریخ هجرى قمرى نامیده اند.
گفتنى است که تاریخ قمرى بر اساس گردش ماه (قمر) بر دور زمین محاسبه مى گردد. به این صورت که ماه، هنگامى گردش خود را از هلال آغاز مى کند تا به پایان رساند و به هلال بعدى وصل شود، یک ماه پدید مى آید و با دوازده بار تکرار این گردش، یک سال قمرى شکل مى گیرد.
هر ماه قمرى، مدتش 29 روز و 12 ساعت و 43 دقیقه است و تعداد روزهاى یک سال قمرى، 354 روز است.
اما تاریخ هاى دیگر، مانند: هجرى شمسى، فرس قدیم، میلادى و غیره، بر اساس گردش زمین بر دور خورشید محاسبه مى گردد و تعداد روزهاى آن ها، 365 روز و 6 ساعت است. به همین جهت میان تاریخ قمرى و تاریخ شمسى، در حدود یازده روز در هر سال فاصله است...
درباره ماه صفر
ماه صفر دومین ماه قمری پس از محرم است. در دوران جاهلیت آن را ناجز مینامیدند. صفر از ریشه «صفر» به معنی تهی و خالی است. دلیل نامگذاری آن این است که چون این ماه پس از ماه محرم است و مردم دوران جاهلیت در ماه محرم - به دلیل اینکه از ماههای حرام بود- از جنگ دست میکشیدند، با فرارسیدن ماه صفر به جنگ روی میآوردند و خانهها خالی میماند؛ از این رو به آن صفر گفتهاند.
شهادت حضرت امام زین العابدین (ع) PDF چاپ نامه الکترونیک
نوشته شده توسط zebardast
امام علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام مشهور به سجاد، چهارمین امام شیعیان بنا به قولی مشهور، در پنجم شعبان سال 38 هجری قمری متولد شد و در 12 محرم سال 95 هجری قمری به دست ولید بن عبدالملک به شهادت رسید. امام زین العابدین علیه السلام زمانی دیده به جهان گشود که زمام امور در دست جد بزرگوارش امام علی بن ابیطالب علیه السلام بود. آن حضرت 3 سال از خلافت علوی و حکومت چند ماهه امام حسن علیه السلام را درک کرد. امام سجاد علیه السلام در عاشورای سال 61 هجری قمری حضور داشت و در آن واقعه به صورتی معجزه آسا نجات یافت و پس از شهادت پدرش امام حسین علیه السلام مسئولیت زمامداری شیعیان از جانب خدا بر عهده او گذاشته شد و از آن روز تا روزی که به شهادت رسید زمامدارانی چون یزید بن معاویه، عبدالله بن زبیر، معاویه بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان و ولید بن عبدالملک، معاصر بود.
امام سجاد علیه السلام در اوضاع ناگوار اجتماعی آن روز که ارزش های دینی دست خوش تغییر و تحریف امویان قرار گرفته بود، مهمترین کار خویش را در زمینه برقراری پیوند مردم با خدا، با دعا آغاز کرد.
چنین بود که مردم تحت تأثیر رو حیات آن حضرت قرار گرفتند و شیفته مرام و روش او شدند و بسیاری از طالبان علم و دانش در مسلک راویان حدیث او در آمدند و از سرچشمه زلال دانش وی که برخاسته از علوم رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین علیه السلام بود، بهره ها جستند.