ضرورت بیان فضا ئل زنان شایسته
قرآن بر خلاف تصور برخی افراد که فقط مردان را الگوی افراد و جامعه می دانند، آنجا که می خواهد الگوها و اسوه ها را معرّفی کند، در کنار اسوه بودن حضرت ابراهیم علیه السلام و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، الگوها و نمونه هایی از زنان وارسته و همچنین زنان گمراه را نیز به جامعه و مؤمنان معرّفی می نماید، از جمله می فرماید: «ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلذین کَفَروا امْرَأة نوحٍ وامْرأةَ لوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْن مِنْ عِبادِنا صالِحین فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ الله شَیئاً وَقیلَ ادْخلا النّار مَعَ الدَاخِلینَ وَضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذین آمَنوا إمْرَأةَ فِرْعَوْنَ إذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَکَ بَیْتاً فی الجَنَّةِ وَنَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنی مِنَ القَوْمِ الظَّالِمینَ وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتی اَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فیه مِنْ روحِنا وَصَدَّقَتْ بِکَلِماتِ ربِّها وکُتُبه وَکانَتْ مِنَ القانِتِین(تحریم، 11-12)؛ خداوند برای کسانی که کافر شدند، به همسر نوح و همسر لوط مثل زده است، که آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند؛ ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو [پیامبر]در برابر خداوند سودی به حالشان نداشت و به آنها گفته شد: «وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد می شوند». و خداوند برای مؤمنان به همسر فرعون مثل زده است، در آن هنگام که گفت: «پروردگارا! خانه ای برای من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش! » و همچنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت و ما از روح خود در آن دمیدیم و او کلمات پروردگار و کتابهایش را تصدیق کرد و از مطیعان فرمان خدا بود.»
آیات فوق نشان می دهد که زنان بزرگ نه تنها الگو و اسوه برای زنان می باشند، بلکه مثال و نمونه برای کل جامعه می باشند. در همین راستا بیان فضائل و مقامات خدیجه سلام الله علیها می تواند برای کل جامعه اسلامی راهگشا باشد و الگوی زیبائی برای جامعة ایمانی قرار گیرد؛ چرا که به شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خدیجه از کاملترین زنان وبهترین الگوهایی است که فضائل و مقامات او به حد کمال رسیده است. این معنی را رسول اعظم با بیانات مختلفی مطرح نموده است. در یک جا فرمود: «خَیْرُ نِساءِ العالَمین مَرْیَمُ، آسِیةُ، خَدیجَةُ وَفاطِمَةُ علیها السلام؛ برترین زنان عالم، مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه علیها السلام هستند.».
در جای دیگر فرمود: «إنَّ اللهَ اخْتارَ مِنَ النِّساءِ أرْبَعاً: مَرْیَمَ وآسِیَّةَ وخَدیجَةَ وفاطِمَةَ؛ براستی خداوند از زنان عالم چهار زن بر گزید: مریم، آسیه، خدیجه، وفاطمه علیها السلام».
ریشه مقامات و فضائل خدیجه
قطعاً فضائل و مقامات حضرت خدیجه بدون اسباب و علّت نمی تواند باشد. عقل و عنایات و الطاف الهی، ریشه فضائل و مقامات اوست.
در کلمات برخی موّرخان به این جملات برمی خوریم: «کانَتْ خَدیجَةُ إمْرَأةً عاقِلَةً شَریفَةً مَع ما أرادَ اللهُ بِها مِنَ الکرامَةِ وَالْخَیْرِ وَهِیَ یَوْمَئذٍ أفْضَلُهُمْ نَسَباً وَأعْظَمُهُم شَرَفاً وَأکْثَرُهُمْ مالاً؛ خدیجه با آنچه خداوند از بزرگی و خیر که نسبت به او اراده کرده بود، بانوی خردمند شریفی بود. او در آن دوران از برترین افراد در نسب و بزرگترین شخصیت درشرف و ثروتمندی بود».
ایمان خدیجه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و انتخاب او به عنوان همسر آینده، در کنار درایت و لطف الهی نقش تعیین کننده ای در فضائل و مقامات خدیجه سلام الله علیها دارد.
جالب این است که راهب نصرانی این مسئله را قبل از رسالت پیامبر و ازدواج او با خدیجه به خوبی پیش بینی کرد که اگر خدیجه پیغمبر را رها نکند به مقامات و فضائل عظیمی دست خواهد یافت؛ آنجا که به میسره غلام خدیجه گفت: «یا مَیْسَرَةُ إقْرَأ مَوْلاتَکَ مِنّی السّلام وَاعْلِمْها أنَّها قَدْ ظَفَرّتْ بِسَیِّدِ الاَنامِ، وَأنَّهُ سَیَکونُ لَها شَاْنٌ مِنَ الشَّاْنِ وتَفْضُلُ عَلی سائِرِ الخاصِّ والْعامِ وَاحْذَرْها أنْ تَفوتَها القربَ مِنْ هذا السَّیِد فَإنَّ اللهَ تعالی سَیَجْعَلُ نَسْلَها مِنْ نَسْلِهِ وَیَبْقی ذِکْرُها إلی آخِرِ الزَّمانِ...؛ ای میسره به خانم و مولای خود سلام مرا برسان و به او اعلام کن که به آقای مردم [حضرت محمد] دست یافته است. وبه زودی برای او (خدیجه) شأن و جایگاهی خواهد بود و بر تمامی خاص و عام برتری می یابد و بترسان او را از اینکه نزدیک شدن به این آقا (محمد صلی الله علیه و آله) را از دست بدهد؛ زیرا خداوند بلند مرتبه بزودی نسل او را از نسل محمد قرار خواهد داد و نام [نیکش] تا آخر الزمان خواهد ماند».
این پیش بینی نشان می دهد که در کتب آسمانی گذشته و یا در بیانات انبیاء، کاملاًً مقام و منزلت خدیجه سلام الله علیها بیان شده بود، از این رو راهب نصرانی به خوبی و با دقّت تمام آن را بیان و پیش بینی کرد. و جالب تر اینکه زنان قریش از جمله صفیّه دختر عبدالمطلب در شب ازدواج خدیجه و جشن عروسی او نیز به این امر اشاره کرد که: «یا خَدیجَةُ! لَقَدْ خَصَصْتَ هذه اللَّیْلَةَ بِشَیءِ ما خَصَّ بِهِ غَیْرُکَ، وَلا نالَهُ سِواکَ مِنْ قَبائِلِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ، فَهَنیئاً لَکِ بما أوتِِیتَهُ وَوَصَلَ إلَیکِ مِنَ العِزِّ والشَّرَفِ؛ ای خدیجه! در این شب به چیزی اختصاص یافتی که هیچ کس غیراز تو بدان دست نیافته است، و جز تو از قبائل عرب و عجم به آن نرسیده است، پس گوارایت باد به آنچه به تو داده شد و از عزّت و بزرگی به تو رسید».
البته خدیجه هم به خوبی برای استقبال از این مقام و منزلت سرمایه گذاری نمود. در آغاز، تمام اموال و هستی خویش را تقدیم محمد صلی الله علیه و آله نمود. خدیجه به عمویش ورقه گفت: « این اموال را بگیر و نزد محمد ببر و به او بگوهمه این اموال هدیه است برای او و ملک او می باشد، هر گونه خواست در آن تصرف نماید، و به او بگو که تمام اموال و برده های من، و تمامی کنیزها و آنچه در تحت تصرّف من است به محمد صلی الله علیه و آله هبه کردم، بخاطر احترام و تجلیل از او. پس ورقه بین زمزم و مقام (ابراهیم) ایستاد و با صدای بلند اعلام کرد: ای گروه عرب! خدیجه شما را شاهد گرفته است بر اینکه خود و مالش، و بردگان و کنیزان و خادمان، و چهار پایان و مهریه و هدایای او همه برای محمد صلی الله علیه و آله است، و این هدیه بخاطر تجلیل و تعظیم از او و به جهت علاقه به اوست، شما نیز بر این امر شاهد باشید. » و بعد از بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با ایمان خویش، مقامات و فضائل خود را بیمه نمود.
حضرت خدیجه (س)
حضرت خدیجه کبری(س) حامی راستین حضرت ختمی مرتبت (ص) بود و جان و مال خویش را تقدیم مقام رسالت کرد و از میان همه زنان گیتی به عنوان رویشگاه برترین نسل و شریف ترین تبار بشریت انتخاب شد.
حضرت خدیجه(س) از خاندانی اصیل و ممتاز بنابر ادله تاریخی 68 سال قبل از هجرت در مکه به دنیا آمد.
این بانوی بزرگوار به دلیل منش ارجمند و شخصیت ویژه به لقب هایی مفتخر گردیده که هر یک از القاب ترجمان بینش و منش بالایش و نشانگر بعدی از ابعاد چندگانه شخصیت ایشان است. برخی از القاب وی به استناد روایات، طاهره، مبارکه، صدیقه، زکیه، راضیه و کبری است.
حضرت خدیجه(س) دارای کینه هایی نیز از جمله ام الزهرا، ام الصعالیک، ام الیتامی و ام المومنین بودند.
حضرت خدیجه(س) از خانواده اشراف بود و میراثی داشت که آن را سرمایه نمود و به شرط مضاربه در کاروان بازرگانیقریش تجارت می کرد، ثروت وی به اندازه ای بود که در عصر جاهلیت او را بانوی قریش می نامیدند.
حضرت خدیجه(س) بر اثر تدبیر و سعی و کوشش در تجارت و امور اقتصادی و هوشمندی توانسته بود از ثروتمندان عصر خود باشد، اما ناگفته نماند که هدف خدیجه(س) در تجارت، ثروت اندوزی نبود و هرگز تجارت را به عنوان وسیله ای برای کسب درآمدهای سرشار اما نامشروع به کار نبرد.
ایشان هرگز درپی سودجویی و منفعت طلبی های شخصی و بی رویه نبود، بلکه تا سر حد امکان به درماندگان و یتیمان کمک می کرد و همانطور که ذکر شد او را به عنوان امالصعالیک و ام الیتامی می خواندند و سرانجام همه ی اموالش را در راه اسلام صرف کرد.
حضرت خدیجه(س) هرچه داشت به پیغمبر اسلام (ص) بخشید و آن حضرت نیز به اعتراف دوست و دشمن کسی نبود که مال و ثروت بیاندوزد و چیزی برای روز مبادا نگه دارد و هر کس به او روی می آورد، دست خالی برنمیگشت.
در سال 618 م که بیست و پنج سال از عمر شریف پیامبر اکرم(ص) گذشته بود، حضرت خدیجه(س) را تزویج نمود در این ازدواج میمون و مبارک، یک سلسله جهات معنوی می باشد. ثمره ازدواج پرخیر و برکت حضرت نبی اکرم(ص) با حضرت خدیجه(س) بنابه روایات تاریخی، 6 فرزند است که 4 دختر و 2 پسر بوده اند.
خدیجه(س) که یار غمخوار پیامبر(ص) پیش از بعثت بود، پس از آن هم با تمام وجود حامی افکار و اندیشه های توحیدی او محسوب می شد. در حساس ترین شرایط زندگی پیامبر اسلام(ص)، چه آن زمان که وجود مبارکش در آستانه نزول وحی قرار داشت و همه چیز دگرگون شده بود و چه آن زمان که وحی الهی بر قلب پاکش نازل می شد و جهانی را به لرزه در می آورد، همواره رسول اکرم(ص) را به خوبی درک می کرد.
آن حضرت را به درستی می شاخت و به امتیازات آن حضرت، پی برده بود. رسالت او را به روشنی فهمید و آن را با تمام جانش پذیرفت و با همه ی توان خود در راه تثبیت و گسترش آن ایستادگی کرد و به راستی که کمتر همسری میتواند این چنین حساس، فهمیده، باکمال و عمیق، عالم و واقع بین باشد.
خدمات حضرت خدیجه به اسلام
حضرت خدیجه علیها السلام در 24 سال زندگی مشترک با پیامبر گرامی اسلام (ص)، خدمات بسیاری برای آن بزرگوار و دین اسلام انجام داد. حمایت های مالی، روحی، عاطفی از حضرت محمد صلی الله علیه و آله، تصدیق و تأیید پیامبر در روزگاری که هیچ کس تأییدش نمی کرد و یاری ایشان در برابر آزار مشرکان، گوشه هایی از این خدمات ارزشمند است. حضرت خدیجه علیها السلام پس از ازدواج با پیامبر، دارایی اش را به ایشان بخشید تا آن را هرگونه می خواهد مصرف کند. رسول گرامی اسلام در این زمینه می فرماید: «هیچ ثروتی به اندازه ثروت خدیجه علیهاالسلام برای من سودمند نبود.»
حضرت خدیجه علیها السلام، این بانوی بزرگوار نه تنها از عمق جان به رسالت پیامبر ایمان آورد، بلکه او را در برابر سختی ها و تکذیب مشرکان و بدخواهان یاری داد. تا زنده بود، اجازه نداد آزار و شکنجه مشرکان بر رسول خدا صلی الله علیه و آله سخت آید. هنگامی که رسول الله صلی الله علیه و آله با باری از مصیبت و اندوه به خانه می آمد، خدیجه او را دلداری می داد و نگرانی را از ذهن و خاطرش می زدود .
آخرین مال
اموال حضرت خدیجه علیها السلام به عنوان ابزاری مناسب از همان ابتدا در خدمت اسلام و پیشرفت آن قرار گرفت. جالب این که آخرین بخش از دارایی خدیجه توسط امیر مؤمنان (ع) در سفر هجرت به مدینه صرف شد .
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله سه شبانه روز در غار ثور ماند، امیر مؤمنان (ع) نیز شبانه خود را به غار رساند و آذوقه و لوازم سفر را آورد. در آن جا حضرت به علی علیه السلام فرمود: امانت های زیادی نزد من است، به بالای ابطح (تپه ای در مکه) برو و صبح و شب با صدای بلند بگو: هر کسی نزد محمد امانت و یا ودیعه ای دارد بیاید و تحویل بگیرد. یا علی! بعد از این با هیچ حادثه ای ناگوار مواجه نخواهی شد تا این که نزد من برسی. امانت های مردم را آشکارا تحویل بده. ای علی! تو را سرپرست دخترم فاطمه قرار دادم و خدا را مراقب شما .
از آخرین باقی مانده اموال خدیجه برای خود و فاطمه و هر کس از بنی هاشم که قصد همراهی با شما را دارد، شتر و زاد و توشه بخر و بعد از رد امانت ها، دیگر درنگ نکن... .
ابوعبیده (نوه عمار یاسر) می گوید: فرزند ابی رافع این مطالب را به نقل از پدرش گفت. من پرسیدم: مگر رسول خدا (ص) مال و ثروتی قابل توجه داشت که دو شتر برای سفر خودش خرید و به امیر مؤمنان (ع) هم سفارش کرد زاد و توشه دیگر مهاجران را تهیه کند؟
ابی رافع پاسخ داد: پدرم گفت : پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: هیچ مال و ثروتی برای من سودمندتر از اموال خدیجه نبود. ابی رافع افزود: پدرم گفت: از آخرین موارد مصرف اموال خدیجه خرید زاد و توشه برای مسلمانان مستضعف بود که قصد داشتند به مدینه هجرت کنند.
سفر اکثر مسلمانان با اموال خدیجه ممکن شد. آخرین آن ها هم قافله ای بود که امیر المؤمنین (ع) آن را سرپرستی کرد.
منزلت حضرت خدیجه نزد پیامبر (ص)
پیامبر پس از خدیجه تا آخر عمر خدیجه را فراموش نکرد و هر از چند گاهی از او تقدیر و تمجید می کرد. عایشه گفته است: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از خانه بیرون نمی رفت مگر این که به نوعی از خدیجه یاد می کرد و از وی به نیکی ستایش می نمود. روزی او را به یاد آورد. رشک و حسد وجودم را فرا گرفت. گفتم آیا او بیش از یک پیرزن بود؟ خداوند زن بهتری به تو عطا فرموده است. پیغمبر خشمگین شد. آنگاه فرمود: سوگند به خدا، پروردگار بهتر از او را به من نداد. او به من ایمان آورد در هنگامی که مردمان به من کفر می ورزیدند؛ و از او به من فرزندانی عطا کرد در حالی که مرا از فرزندانِ دیگر زنان محروم نمود. عایشه گفت: با خود گفتم دیگر هرگز خدیجه را به بدی یاد نخواهم کرد.
مقام حضرت خدیجه (س) در بهشت
از فضیلت های حضرت خدیجه علیها السلام، مقامی است در بهشت که از سوی خداوند به ایشان وعده داده شده است. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله نیز بارها این مسئله را به خدیجه بشارت می داد و می فرمود: «در بهشت، خانه ای داری که در آن رنج و سختی نمی بینی.» امام صادق علیه السلام نیز می فرماید: هنگامی که خدیجه وفات یافت، فاطمه خردسال بی تابی می کرد و گرد پدرش می گشت و سراغ مادر را از او می گرفت. پیامبر از این حالت دخت کوچکش بیشتر محزون می شد و دنبال راهی بود تا او را آرام کند. فاطمه همچنان بی تابی می کرد تا اینکه جبرئیل بر پیامبر (ص) نازل شد و فرمود: «به فاطمه (س) سلام برسان و بگو مادرت در بهشت خانه ای کنار آسیه، همسر فرعون و مریم، دختر عمران نشسته است.» هنگامی که فاطمه (س) این سخن را شنید، آرام گرفت و دیگر بی تابی نکرد.
وصیت حضرت خدیجه (س)
حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد. پیغمبر (ص) به عیادت وی رفت و فرمود: ای خدیجه، اما علمت ان الله قد زوجنی معک فی الجنه: آیا می دانی که خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است!؟
آنگاه از خدیجه دل جویی و تفقد کرد؛ او را وعده بهشت داد ودرجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود.
چون بیماری خدیجه شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم: من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن.
پیامبر (ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف کردی.
عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید؛ و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد. چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از زنان قریش به اوآزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر اوفریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده ای داشته باشد.
اما وصیت سوم را شرم می کنم برایت بگویم. آن را به فاطمه عرض می کنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو: مادرم می گوید: من از قبر در هراسم؛ از تو می خواهم مرا درلباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی.
پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) عرض کرد. پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت. ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله، خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید: ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم.
منابع:
https://hawzah.net/fa/Magazine/View
https://www.yjc.ir/fa/news
https://www.tasnimnews.com/fa/news
http://rowshana.ir/Post/Details/265