مریم شهرکی کارشناس اجرای زنگ کتاب در مرکز فکوری برای نوجوانان
۱۳۹۸-۰۸-۱۶
برخی کتب معرفی شده در جلسات زنگ کتاب توسط سرکار خانم مریم شهرکی، در گلستان حضرت علی (ع) - مرکزفکوری در سال 1397 الی 1398 همراه با خلاصه کتب.

برخی کتب معرفی شده در جلسات زنگ کتاب توسط سرکار خانم مریم شهرکی، در گلستان حضرت علی (ع) - مرکزفکوری در سال 1397 الی 1398 همراه با خلاصه کتاب ها:
        آن بیست و سه نفر  
در اولین ساعات صبح روز جمعه دهم اردیبهشت ماه ۱۳۶۱، رزمندگان ایرانی پس از دو سه عملیات پیروزمندانه و غرورآفرین، عملیات دیگری را با نام «بیت‌المقدس» آغاز ‌کردند. عملیاتی که پس از بیست‌و‌سه روزِ پر از حادثه و التهاب، بالاخره به ثمر نشست و با خبر خوش «خرمشهر آزاد شد» کام مردم را شیرین ‌کرد. اما همه‌ی ماجرای «حماسه‌ی خرمشهر»، آن چیزی نیست که تا به حال شنیده‌ایم. در بطن و متن این ماجرا، وقایع و رخدادهای زیادی مغفول مانده که کمتر به آن‌ها پرداخته شده است. درست در همان روز جمعه‌ی شروع عملیات، یک گردان از لشکر ۴۱ثارالله به فرماندهی «قاسم سلیمانی» در محاصره‌ی دشمن گرفتار شدند و نه راه پیش‌روی داشتند و نه عقب‌نشینی. ارتش عراق هم از فرصت استفاده کرد و حملات خود را بر روی این محور افزایش داد. در نتیجه تعدادی از نیروهای ایرانی توسط ارتش عراق به اسارت در آمدند. از نیروهایی که اسیر شدند، ۲۳ نفر کسانی بودند که سن و سال کمتری داشتند و به اصطلاح ما، هنوز پشت لبشان سبز نشده بود؛ نوجوان‌هایی که پانزده تا هفده سال بیشتر نداشتند. بی‌شک ماجرای اسارت این ۲۳ نفر آن‌قدر مهم و شنیدنی هست که «مرتضی سرهنگی» آن را جزو ده واقعه‌ی مهم دوران دفاع مقدس قلمداد ‌کرده است.
حالا بعد از گذشت بیش از سی سال از آن ماجرا، خاطرات آن روزها منتشر شده است. کتاب «آن بیست و سه نفر» نوشته‌ی احمد یوسف‌زاده روایت هشت ماه از اسارت نه‌ساله‌ی یکی از همین ۲۳ نفر است که رهبر انقلاب هم در نخستین روزهای سال ۹۴، آن را خوانده و بر آن تقریظی هم نوشته‌اند. بی‌شک یکی از نقاط قوت این کتاب، قلم روان و ساده و در عین حال جذاب و توصیف‌گر نویسنده است. یوسف‌زاده به‌خوبی و باحوصله حالات انسانی و فضای وقوع رویدادها را ترسیم کرده و مخاطب را با خود به زندان‌های مخوف عراق ‌برده است. علاوه بر این ارجاع‌های به گذشته (فلاش‌بک) که نویسنده از دوران اسارت به دوران زندگی در روستای خود زده، به ترسیم فضای بهتر حالات روحی اسرا برای خواننده‌ی کتاب کمک کرده است. کتاب «آن بیست و سه نفر» در چهار فصل اصلی تنظیم شده است و در هر یک، رویدادهای یکی از فصل‌های سال ۶۱ شمسی در دوران اسارت تشریح شده اند. تنظیم مناسب کتاب، علاوه بر قلم شیوای نویسنده، به مطالعه‌ی آسان و روان کتاب کمک می‌کند.
صحیفه سجادیه  
کتاب‌های گوناگونی در دنیای اسلام خودنمایی می‌کنند که می‌توانند راهگشایی برای انسان‌ها باشند، اما در این بین قرآن، نهج البلاغه و یا صحیفه سجادیه جزء کتاب‌هایی محسوب می‌شوند که می‌توان آن‌ها را بنوعی چراغ راه دانست و برای رسیدن به حوائج و یا سعادت در هر دو جهان از آن‌ها بهره جست. صحیفه سجادیه کتابی حاوی ۵۴ دعا از امام سجاد (ع) است. این کتاب که پس از قرآن و نهج البلاغه مهم‌ترین میراث مکتوب شیعه به حساب می‌آید، به نام‌های خواهر قرآن و «انجیل اهل بیت» نیز مشهور است. صحیفه نیز مانند قرآن و نهج البلاغه از نظر فصاحت و بلاغت مورد توجه قرار گرفته است. امام سجاد (ع) بسیاری از معارف دینی را در ضمن دعا‌های خود بیان می‌کند؛ موضوعاتی مثل خداشناسی، جهان‌شناسی، انسان‌شناسی و مباحث عالم غیب، فرشتگان، رسالت انبیا، جایگاه پیامبر و اهل بیت (ع)، امامت، فضایل و رذایل اخلاقی، گرامیداشت اعیاد، مسائل اجتماعی و اقتصادی، اشارات تاریخی، نعمت‌های مختلف خداوند، آداب دعا، تلاوت، ذکر، نماز، عبادت و.... معروف‌ترین دعای صحیفه دعای مکارم الاخلاق است.
صحیفه به فارسی، انگلیسی و چند زبان دیگر ترجمه شده است. به باور برخی صاحب نظران مسلمان، «صحیفه سجادیه» پس از قرآن و نهج البلاغه بزرگ‌ترین گنجینه حقایق و معارف الهی است و بدین رو، به آن «اخت القرآن» (خواهر قرآن)، «انجیل اهل بیت»، «زبور آل محمد» و «صحیفه کامله» لقب داده‌اند.
غزلیات حافظ   
کتاب غزلیات حافظ یکی از پر طرفدار ترین کتاب های شعر در بین کتب ادبیات ایران است. در این کتاب شما می توانید با غزلیات بسیار زیبا و عرفانی حافظ شیرازی آشنا شوید.
خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین محمد حافظ شیرازی (زاده ح. ۷۲۷ (قمری) – درگذشته ۷۹۲ (قمری))، معروف به لسان‌الغیب، ترجمان الاسرار، لسان‌العرفا و ناظم‌الاولیا شاعر بزرگ سدهٔ هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است. بیش‌تر شعرهای او غزل هستند که به غزلیات حافظ شهرت دارند. گرایش حافظ به شیوهٔ سخن‌پردازی خواجوی کرمانی و شباهت شیوهٔ سخنش با او مشهور است. او از مهم‌ترین تأثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته می‌شود. در سده‌های هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبان‌های اروپایی ترجمه شد و نام او به گونه‌ای به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت. هرساله در تاریخ ۲۰ مهرماه مراسم بزرگ‌داشت حافظ در محل آرامگاه او در شیراز با حضور پژوهشگران ایرانی و خارجی برگزار می‌شود. مطابق تقویم رسمی ایران این روز را روز بزرگ‌داشت حافظ نامیده‌اند.
هر کس که غزلیات و شعر عاشقانه حافظ را در ترانه های سنتی و جاهای مختلف شنیده باشد بدون شک شیفته سادگی و در عین حال زیبایی غزلیات حافظ می شود. در ادامه نگاهی داریم به زندگی نامه حافظ شیرازی :شیخ حافظ شیرازی در سال 727 هجری قمری برابر با سال 1326 میلادی در شیراز متولد شد. بهاالدین، پدر حافظ تاجر زغال سنگ بود. حافظ دو برادر بزرگ تر از خودش داشت ( طبق روایتی دیگر، یک خواهر و یک برادر داشته است).گفته شده حافظ در سنین کودکی و با گوش کردن به صوت قرآن پدرش توانست کل قرآن را حفظ کند و علت تخلص “حافظ” نیز به این دلیل می باشد. همچنین دردوران نوجوانی اشعار شاعران بزرگی همچون سعدی، عطار، مولانا و نظامی را از بر بود.هنگامی که پدر حافظ از دنیا رفت بدهی های زیادی داشت و حافظ و مادرش با دنیایی از قرض به نزد عمویش رفتند. به دلیل فقر و تنگدستی، حافظ مجبور شد مدرسه روزانه را رها کرده و از سن کم در یک مغازه لباس و سپس در نانوایی کار کند.
گوته و امرسون از مشهورترین افرادی هستند که حافظ را مورد تحسین قرار داده و هر دوی آن ها اشعار حافظ را به انگلیسی ترجمه کردند و گوته پس از بررسی ژرف اشعار، به سادگی گفت:” حافظ همتایی ندارد!”
اشعار حافظ توسط متفکران بزرگ دنیای غرب از جمله نیچه و آرتور کانن دویل (خالق شخصیت شرلوک هولمز) مورد ستایش قرار گرفته است. گارسیا لورکا و یوهانس برامس حافظ را ستوده و حتی گفته می شود ملکه ویکتوریا در مواقع خاص و ضروری از دیوان حافظ مشورت می گرفته است!
نیچه در نوشته هایش بارها از نام حافظ در کنار گوته یاد کرده و از هر دو به عنوان قله های خردمندی ژرف نام برده است.

زندگی یعنی رونوشت باورهایت  
 خودت را به خدا بسپار و از طوفان های زندگی هراسی نداشته باش داستان های معنوی و مطالب ارزشمند این کتاب به تو انگیزه می دهد که با باوری قوی و دست در دست خدا مسیر موفقیت را در زندگی طی کنی. هر دقیقه ی زندگی تو؛ لحظه ای تازه است و حکم پنجره ای به روی دنیای پیرامون را دارد. از طریق آن زیبایی های دور و برت را ببین و سعی کن آن را زیباتر کنی. تمام تجارب زندگی را با آغوش باز بپذیر و فضایی برای لذت بردن و شادمانی ایجاد کن. قدر و منزلت خود را بدان و به منفی بافی های دیگران اهمیت نده و...

"سه‌شنبه‌ها با موری از میچ آلبوم    
کتاب سه‌شنبه‌ها با موری نوشتۀ میچ آلبوم از تأثیرگذارترین و پرفروش‌ترین کتب انتشارات نیویورک تایمز است که از اکتبر 1997 تاکنون همواره در صدر جدول پرفروش‌ترین کتاب‌های سال قرار داشته است. سه‌شنبه‌ها با موری داستانی کاملاً واقعی از آخرین لحظات زندگی یک مرد بزرگ و استاد چیره‌دست جامعه‌شناسی است.شاید جذابیت کتاب سه‌شنبه‌ها با موری (Tuesdays With Morries) و قرارگرفتن در صدر جدول پرفروش‌ترین کتاب‌های سال از اکتبر 1997 تاکنون به خاطر مفاهیم عمیقی است از زندگی که در آن به بحث گذاشته شده، مثل عشق، مرگ، ازدواج و...و یا شاید هم ارزش اصلی آن به خاطر واقعی‌ بودن داستانش هست که «اُپراه مینفری» بر اساس این کتاب، فیلمی تلویزیونی تهیه کرد و از تلویزیون ایران نیز پخش شد.کتابی سراسر آرامش و زیبایی، در چهارده سه‌شنبه‌ی آخر زندگی استادش «موری شوارتز» - استاد چیره‌دست جامعه‌شناسی - که در حال مبارزه‌ای اعجاب‌انگیز با بیماری سخت و لاعلاج «ای ال اس» است، به بحث در مورد یک سوژه‌ی خاص پرداخته و ما هر کدام از آن‌ها را طی یک فصل از کتاب می‌خوانیم.
بخشی از کتاب:
موری با لبخند گفت: میچ مسائل این‌قدرها هم که تو فکر می‌کنی راحت نیستند، ولی با این وجود من چند قانون را می‌دانم که در مورد عشق و ازدواج صدق می‌کند. اگر به‌ طرف مقابلت احترام نگذاری، با مشکل مواجه خواهی شد. اگر ندانی که چگونه با همسرت از در سازش وارد شوی، با مشکل روبه‌رو می‌شوی. و نیز اگر نتوانی در مورد آن‌چه میان شما رخ می‌دهد به‌ صورت شفاف صحبت کنی دردسر ساز می‌شود و اگر میان شما ارزش‌های مشترکی وجود نداشته باشد، به دردسر خواهید افتاد. ارزش‌های شما باید شبیه یکدیگر باشد. میچ می‌دانی مهم‌ترین ارزش‌ها کدام است؟ ایمان به مقام بااهمیت ازدواج.
موری نفسی تازه کرد و چشمانش را بست و در حالی‌ که آه می‌کشید با همان چشمان بسته گفت: ‌من به شخصه معتقدم که ازدواج مهم‌ترین کاری است که باید در زندگی انجام بدهی و اگر موفق نشوی که آن را امتحان کنی، از کلی تجربه محروم شده‌ای."چه قدر خوب است که برای تاسف خوردن به حال خودمان نیز زمان مشخص و محدودی در نظر بگیریم. چند دقیقه اشک بریزیم و بعد به استقبال روزی برویم که در پیش رو داریم.موری به طور تمام وقت روی صندلی چرخدار می نشست. و با این حال پر از فکر بکر و نکته بود. مطالبش را روی هر چه به دستش می رسید یادداشت می کرد. باورهایش را به رشته تحریر در می‌آورد. درباره زندگی در سایه مرگ می‌نوشت :آن چه را می توانید انجام دهید و آن چه را نمی توانید بپذیرید. بپذیرید که گذشته هر چه بوده گذشته، گذشته را انکار نکنید بیاموزید تا خود و دیگران را ببخشایید. هرگز خیال نکنید فرصتی از دست رفته است".
مناجات نامه از خواجه عبدالله انصاری   
الهی، نام تو، ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان.
الهی! ضعیفان را پناهی، قاصدان را بر سر راهی، مؤمنان را گواهی، چه عزیز است آن کس که تو خواهی
مناجات نامه نثری آهنگین و مسجع و دلنشین از خواجه عبد الله انصاری، پیر هرات می باشد که در میانه نثر خویش، اشعاری از خود و یا دیگران را چاشنی نثر زیبای خود قرار داده است. بنابر آنچه خواجه گفته، در کودکی طبعی شاعرانه داشته است و در خردسالی شعر می گفته است. همچنین برپایه آنجه که جامی در نفحات الانس بیان داشته است، خواجه شش هزار بیت تازی داشته است. خواجه عبدالله اشعار زیادی به پارسی و تازی در دست داشته که امروزه روز در دست نیست. خواجه در تفسیر و حدیث نیز دستی داشته است و در زمان خویش از محضر عالمان زیادی بهره برده است. پس از بازگشت از سفر حج  به دیدار ابوالحسن خرقانی رفت و آشنایی با او، اثر زیادی بر روان و کلام خواجه عبدالله گذاشت . بعدتر به شهر خود بازگشت و به تربیت شاگرد مشغول گشت. خواجه عبدالله انصاری یا پیر هرات که لقب شیخ الاسلام داشت و شاگردان بسیاری در زادگاه خویش داشت، در پایان عمر خویش نابینا شد و در سال 481 هجری درگذشت و در گازرگاه در نزدیکی هرات تن را به خاک سپرد. امروزه آرامگاه او در همان محل پابرجا می باشد.
هبوط از دکتر علی شریعتی    
چه رنجی است لذت ها را تنها بردن وچه زشت است زیبایی‌ها را تنها دیدن وچه بدبختی آزاردهنده‌ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت‌تر از کویر است. در بهار نسیمی که خود را بر چهره‌ات می ‌زند یاد تنهایی را در سرت بیدار می‌کند. هر گل سرخی بر دلت داغ آتشی است. در آن روزها که آفتاب و باران بهم در می‌آمیزند، در آن شب‌های کویر که از آسمان ستاره می‌بارد و دشت دعوتی را با دل تو تکرار می کند، در سینه ی دشتی افق خونین را می نگری و مسافری تنها از پنجره ی کوپه ی قطارش سال نو را در گریبان سپیده تحویل می کند، بیشتر از همه وقت، دشوارتر از همیشه احساس می کنیم که در این "مثنوی" بزرگ طبیعت "مصراعی" ناتمامیم، بودن مان انتظار یک "بیت" شدن!
روی ماه خداوند را ببوس از مصطفی مستور   
كتاب روي ماه خداوند را ببوس تاکنون پرافتخار‌ترین اثر مصطفي مستور و نقطه‌ي عطفی در طول زندگی حرفه‌ای او است. استفاده از زبانی لطیف و روان در بیان مفاهیم عمیقی چون شک در وجود خدا و شخصیت‌پردازی‌های دقیق باعث شد تا اين كتاب در بين مخاطبان خاص و عام طرفداران بسياري داشته باشد و به سرعت به چاپ‌های دوم و سوم برسد. روی ماه خداوند را ببوس جایزه‌ي بهترین رمان سال‌های 1379 و 1380 جشنواره‌ي «قلم زرین» را به دست آورد و انتظار منتقدان را از آثار بعدی مستور بالا برد.در بین نويسندگان ايرانی، كم‌تر كسي را سراغ داريم كه داستان‌هايش را در بستر‌هاي فلسفي بنويسد و روي ماه خداوند را ببوس از اين حيث كتابي قابل بررسی و البته قابل ستایش است. زاویه دید مستور در این رمان درونی است و به اصطلاح داستان‌نويسي راوی همان قهرمان داستان است.
پایی که جا ماند از سید ناصر حسینی پور  
کتاب پایی که جا ماند، یادداشت‌های روزانه سید ناصر حسینی پور از زندان‌های مخفی عراق است. سید ناصر حسینی پور این کتاب را به گروهبان عراقی، ولید فرحان، سرنگهبان اردوگاه 16 تکریت، که در زمان اسارت، او را بسیار شکنجه و آزار داده، تقدیم کرده است. سید ناصر چهارده ساله است که به جبهه می‌رود و شانزده ساله است که در آخرین روزهای جنگ، در جزیره مجنون به اسارت عراقی‌ها درمی آید؛ درحالی که دیده‌بان است و در واحد اطلاعات فعالیت می‌کند. وقتی اسیر می‌شود یک پایش تقریباً قطع شده و به رگ و پوستی بند بوده است. با این حال تصمیم می‌گیرد در دوره بعد از اسارت باز هم دیده‌بان اتفاقات و حوادث باشد، اما این بار بدون دوربین و دکل. او دیده‌ها و شنیده‌هایش را، در کاغذهای کوچکی که از حاشیه روزنامه‌ها و کتاب‌های ارسالی سازمان مجاهدین خلق جمع آوری کرده است، با رمز می‌نویسد و در لوله عصایش جاسازی می‌کند.
بخشی از کتاب پایی که جا ماند:
امروز بعدازظهر دمای هوا نسبت به روزهای قبل چند درجه کمتر بود. هر چند برای ریختن آتش تهیه از غروب تا موقع طلوع خورشید مشکلی نبود؛ برای دشمن مشکل در روز و گرمای بالای 45 درجه بود. دشمن با شلیک گلوله‌های دودزا و فسفری برای ثبت تیر، جادهٔ خندق و جاده‌های عقبه و پشتیبانی ما از جمله جاده‌های سیدالشهدا، بدر قمربنی‌هاشم، صاحب الزمان، شهید همت و جادهٔ جدیدالاحداث شفیع‌زاده معروف به توپخانه را گراگیری کرد. در این‌جور مواقع دشمن جاده‌ها، سنگرهای فرماندهی، محل تجمع نیروها، آتشبارهای ادوات و توپخانه را با گلوله‌های دودزا نشانه‌گیری می‌کرد، دیده‌بان‌های عراقی محل اصابت گلوله‌ها را رصد کرده و برای پاتک ثبت تیر می‌کردند. آن‌طور که بچه‌های اطلاعات قرارگاه می‌گفتند، عراقی‌ها روبه‌روی جزیرهٔ مجنون فقط 130 کاتیوشا در خط دوم‌شان مستقر کرده بودند.
ملت عشق   
کتاب چهل قانون عشق (The Forty Rules of Love) همان رمان ملت عشق شاهکار الیف شافاک، یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های رمان ترکیه است که در چند سال اخیر بیش از 500 بار به زبان‌های مختلف تجدید چاپ شده است. البته در ایران نیز جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های چاپ شده است. این کتاب دو داستان را شامل می‌شود که به زیبایی در کنار هم و در یک کتاب گنجانده شده است. دو رمان که موازی هم جلو می‌رود. و به گونه‌ای به همدیگر ارتباط دارند.یکی از این داستان‌ها در سال ۲۰۰۸ در امریکا و دیگری در قرن هفتم در قونیه اتفاق می‌افتد. داستان اول کتاب مربوط به اللا روبینشتاین است که در بوستونِ آمریکا زندگی می‌کند.اللا یک همسر و مادر است که همه زندگی خود را صرف خانواده و رابطه زناشویی کرده است. با اینکه همسر اللا – دیوید – دندانپزشک مشهوری بود و معیشت آن‌ها در یک سطح ایده‌آل قرار داشت اما عشق و صمیمتی در میان آن‌ها نبود.اللا این موضوع را پذیرفته بود و همه اولویت‌های خود را تغییر داده بود و فقط به فکر بچه‌هایش بود. طبق تشبیه کتاب، اللا شبیه یک برکه بود، یک برکه راکد.
قسمتی از کتاب ملت عشق
سنگی را اگر به رودخانه‌ای بیندازی، چندان تاثیری ندارد. سطح آب اندکی می‌شکافد و کمی موج بر می‌دارد. صدای نامحسوس «تاپ» می‌آید، اما همین صدا هم در هیاهوی آب و موج هایش گم می‌شود. همین و بس.اما اگر همان سنگ را به برکه‌ای بیندازی… تاثیرش بسیار ماندگارتر و عمیق‌تر است. همان سنگ، همان سنگ کوچک، آب‌های راکد را به تلاطم در می‌آورد. در جایی که سنگ به سطح آب خورده ابتدا حلقه‌ای پدیدار می‌شود؛حلقه جوانه می‌دهد، جوانه شکوفه می‌دهد، باز می‌شود و باز می‌شود، لایه به لایه. سنگی کوچک در چشم به هم زدنی چه‌ها که نمی‌کند.در تمام سطح آب پخش می‌شود و در لحظه‌ای می‌بینی که همه جا را فرا گرفته.دایره‌ها دایره‌ها را می‌زایند تا زمانی که آخرین دایره به ساحل بخورد و محو شود. رودخانه به بی‌نظمی و جوش و خروش آب عادت دارد. دنبال بهانه‌ای برای خروشیدن می‌گردد، سریع زندگی می‌کند، زود به خروش می‌آید.سنگی را که انداخته‌ای به درونش می‌کشد؛ از آنِ خودش می‌کند، هضمش می‌کند و بعد هم به آسانی فراموشش می‌کند. هر چه باشد بی‌نظمی جزء طبیعتش است؛ حالا یک سنگ بیش‌تر یا یکی کم‌تر.
استاد عشق           
کتاب استاد عشق مجموعه‌ای از خاطرات پروفسور سیدمحمود حسابی است که فرزند او، ایرج حسابی، آن‌ها را جمع‌آوری و تدوین کرده است. این کتاب، برای اولین بار در سال ۱۳۸۰ چاپ و منتشر شد که با استقبال اهالی کتاب در سال ۱۳۹۲ به چاپ هفتادوسوم رسید.کتاب استاد عشق شامل ۱۸ بخش است که با درآمدی بر زندگی پرفسور حسابی آغاز می‌شود. در ادامه نیز به روایت خاطرات و افتخارات ایشان پرداخته شده است. در آخر کتاب هم عکس‌هایی از مراحل مختلف زندگی این شخصیت برجسته وجود دارد.زندگی سخت پروفسور حسابی در دوران کودکی به‌دلیل بی‌مهری‌های پدرشان،‌ بیماری مادر، غربت و دوری از وطن و همچنین تلاش‌هایشان در زمینه تحصیل و پیشرفت علمی برای کسانی که به‌دنبال رسیدن به اهداف و یافتن جایگاهی علمی‌اند، بسیار الهام‌بخش است.روایت زندگی ایشان از زبان پسرشان باعث شده تا با جزئیات بیشتر و از نزدیک‌تر با شخصیت ایشان آشنا شویم، این روایت‌ها به‌قدری جالب توجه است که از همان ابتدای کتاب مخاطب را مجذوب داستان زندگی ایشان می‌کند.
از نکات جالب‌توجه در مورد شخصیت پروفسور حسابی، توجه او به فرهنگ ایرانی و همچنین اهمیتی است که برای تربیت فرزندانش قائل است. برای مثال، پروفسور حسابی که خودش شیفته و عاشق حافظ بود، در شب یلدا، هنگامی که متوجه می‌شوند ایرج، عبارتی را در غزل حافظ اشتباه می‌خواند، تصمیم می‌گیرند که شعر حافظ را به او بیاموزد. دراین‌باره ایرج حسابی می‌گوید: «من که از این تصمیم خوشحال شده بودم، با خود گفتم حداکثر دو سه هفته بیشتر طول نمی‌کشد و دیوان حافظ را تمام می‌کنیم. از فردای آن روز حافظ خواندیم. از شبی نیم‌ساعت شروع شد و به دو ساعت‌ و‌ نیم رسید، تا اینکه پس از ۵ سال دیوان حافظ تمام شد.»اگر به‌دنبال آشنایی بیشتر با شخصیت پروفسور حسابی هستید کتاب استاد عشق بهترین منبع موجود است و اگر به مطالعه زندگی‌نامه مشاهیر علاقه‌مندید، حتما از مطالعه کتاب استاد عشق به‌خاطر روایت زندگی پرفرازونشیب استاد و همچنین ویژگی‌های اخلاقی و شخصیت برجسته علمی ایشان لذت خواهید برد.
کتاب سنگفرش هر خیابان از طلاست     
کتاب سنگفرش هر خیابان از طلاست اثر کیم وو چونگ، مدیر و موسس کمپانی دوو است. این کتاب مجموعه‌ای از یادداشت‌های کیم وو چونگ خطاب به کشورش است که بعد از گردآوری به شکل یک کتاب در آمده است. این کتاب در کره تبدیل به پرفروش‌ترین کتاب شد و به دلیل پیام‌های جهانی‌اش یکی از موفق‌ترین کتاب‌های جهان نیز، لقب گرفته است. کیم‌وو – چونگ پس از جنگ کره، با دستان خالی یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های دنیا را تاسیس کرد. شرکت او با کشتی به چک‌اسلواکی اتومبیل صادر می‌کند، در ایرلند ویدیو تولید می‌کند و در «سیلیکون ولی» در کالیفرنیا مدیریت بخش طراحی ریز‌تراشه‌های کامپیوتر را به عهده دارد. دیگر محصولات شرکت او مانند «پونتیاک لومان» لیفت تراک‌های «کاتر پیلار» و قطعات مختلف هواپیماهای «بوئینگ» و نیز قطعات کامپیوتری «لیدینگ ادج» بازار آمریکا را احاطه کرده است.
در مقدمه کتاب آمده است که: «کیم در این کتاب با احساسات فراوان از موفقیت‌هایش سخن می‌گوید: «من هیچ‌گاه مانند یک انسان دیوانه برای کسب درآمد ناچیز کار نکرده‌ام»؛ او از انجام کارهایی که دیگران آنها را غیرممکن می‌دانند لذت می‌برد.»
کتاب از ۴ قسمت و ۵۲ فصل تشکل شده است. هر فصل به طور خلاصه موضوعی را بررسی می‌کند. ۴ قسمت اصلی این کتاب عبارت است از:رویاپردازی-مدیریت-رشد کردن-رهبری.
کتاب را می‌توان یک کتاب انگیزشی – مدیریتی دانست که برای بسیاری از افراد می‌تواند کتاب جذابی باشد. راهکارهای مدیریتی نیز در این کتاب آورده شده است اما بحث اصلی کیم‌وو چونگ در این کتاب انگیزه دادن به جوانان است. کیم‌وو چونگ از جوانان کره و از جوانان سراسر دنیا می‌خواهد که خودشان را باور داشته باشند و برای پیشرفت خودشان و کشورشان تلاش کنند. کیم جوانان هر کشوری را غنیمت آن کشور می‌داند و اعتقاد دارد جوانان باید رویاپردازان بزرگی باشند و با تمام توان سخت تلاش کنند. او در کتابش می‌نویسد: «در کودکی حتی یک سکه هم در جیبم نبود اما رویاهای بزرگی در سرم بود.»
اثر مرکب          
بعضی کتاب ها هستند که فقط یک بار می خوانیم و شاید بعدا کمی مرور کنیم. اما اثر مرکب از جمله کتاب هایی است که بارها می توان خواند و نکات جدیدی از آن یاد گرفت. اگر یک تعریف ساده از اثر مرکب داشته باشیم:اقدام های کوچکی که به چشم نمی آیند و در طول زمان مرکب می شوند و نتایج بزرگ پدید می آورند.اثر مرکب مثبت یعنی اقدامات مثبت را به طور مداوم انجام می دهیم و بعد از مدتی، نتایج مثبت نمایان می شوند.مثلاً فردی که روزی حداقل نیم ساعت کتاب خوب در زمینه تخصصی خود می خواند و این کار را به مدت چندین سال ادامه می دهد.از طرفی می توان اثر مرکب منفی را تجربه کرد. فرض کنیم فردی یک عادت بد غذایی دارد که هر روز آن را تکرار می کند و به هیچ وجه دنبال تغییر آن نمی رود.شاید در ابتدا خیلی به چشم نیاید و فقط لذت کوتاهی که از آن عادت غذایی می برد، مطرح است. اما زمان همه چیز را عوض می کند و بعد از یک مدت سلامتی اش به خطر می افتد و اثر مرکب منفی نمایان می شود.همون طور که مشخص است این بستگی که چه انتخابی می کنیم.می توانیم انتخاب کنیم که سلسه انتخاب های کوچک منفی داشته باشیم و یا اینکه از نوع مثبت آن را انتخاب کنیم. در راه اثر مرکب نباید انتظار نتیجه آنی داشت و باید آن قدر در مسیر درست تلاش کرد تا بالاخره موفق شد.شاید در بعضی کارها اوایل به نتیجه ای هم نرسیم، اما بالاخره نتایج نمایان می شوند.در هر صورت بدانیم که مسیر موفقیت این طور نیست که مثل ماکروویو، غذا سریع آماده شود!
«تو هم می‌تونی قهرمان باشی» نگاهی داستانی به دفاع مقدس  
«تو هم می‌تونی قهرمان باشی» کتابی است با موضوع دفاع مقدس که به قلم «محسن حاجی ­یاری» برای رده سنی نوجوان به رشته تحریر در آمده است. ماجرای داستانی کتاب به شرح حال پسری به نام محسن می‌پردازد که معلول است، ولی دوست دارد برای ایران افتخارآفرینی کند و قهرمان باشد. پدربزرگ محسن که از جانبازان دفاع مقدس است، متوجه چالش ذهنی او می‌شود و..
قسمتی از کتاب   
«...هنوز یک عکس دیگه روی دیوار بود؛ عکس جوونی‌های بابابزرگم توی جبهه. روی یک تانک سوخته ایستاده بود. توی دست راستش یک آرپی‌جی و توی دست چپش پرچم کشورمون بود...».
دستم رو گذاشتم روی عکس و بلند گفتم: «منم می‌خوام واسه کشورم بجنگم؛ مدافع حرم بشم؛ جانباز و شهید بشم اما نمی‌شه».
با مشت، محکم کوبیدم روی میز و بعد هم به پاهای بی‌حسِّ به ‌درد نخورم مشت زدم و گفتم: «نمی‌تونم! معلولم، معلول!».
کتاب «تو هم می‌تونی قهرمان باشی» در 74 صفحه و در شمارگان هزار نسخه در قطع رقعی، توسط انتشارات زلال اندیشه به چاپ رسیده است.
گردان قاطرچی ها          
کتاب گردان قاطر چی ها از مجموعه رمان های نوجوان اثر داوود امیریان .چاپ 1 در 1390.تهران : کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در 336 صفحه. موضوع : رمان فارسی .جنگ ایران و عراق در 23 فصل .با محوریت طنز و ارزش و اهمیت قاطر ها در جنگ.
رمان با شیطنت سیاوش تبریزی از نوجوان های پر شر و شور که با فرار از خانه به جبهه آمده است آغاز میشود و با  اذیت کردن امام جماعت پادگان و کتک خوردن معاون گردان به جای او و اخراج او از گردان و انتقال وی به گردان دیگر ادامه میابد.در ادامه یکی از رزمنده ها که از بچه گی در رویای بزرگی و فرماندهی بسر میبرده و در جبهه با اینکه پستی نداشته و ادعای بزرگی میکرده  با حرف های خود سبب رنجش فرماندهان شده  و  به دستور فرمانده لشکر (آقا ابراهیم و همکاران )مامور تشکیل یک گردان میشود.یوسف هم با اشتیاق قول همکاری میدهد.و فکر میکند به آرزوی خود رسیده است. تا اینکه میفهمد نیروهای  گردان او چند قاطر هستند اما  روی قول خود میماند و با کمک هفت هشت نفر از بچه های روستا که یکی از آن ها سیاوش تبریزی است و با کمک یکی از افراد محلی به نام کرامت قاطر ها را برای انجام عملیات آموزش میدهند.نام گردانش را ذوالجناح میگذارد. ایشان مامور بردن آذوقه و مهمات و.. به ارتفاعات جبهه غرب کشور برای انجام عملیات رزمندگان میشوند.
وجود چند قاطر در میان لشکر و سر و کله زدن با قاطرها سبب خنده نیروها میشده و آموزش دادن به آنها بسیار مشکل و سبب مجروحیت بعضی از افراد گردان میشود.نهایتا در فصل 22 عملیات آغاز میشود و با اینکه نیمی از قاطرها در درگیری کشته شدند  و نیروهای لشکر محاصره شده اند اما به کمک کرامت و آوردن آذوقه ، مهمات و ... سبب پیروزی نیروهای خودی در عملیات میشوند و داستان با رساندن آذوقه ، نفت و .. به اقوام کرامت که در عراق هستند به کمک سیاوش ،یوسف و ... با همکاری قاطرها پایان میابد.

 

افزودن دیدگاه جدید:

متن ساده

HTML محدود

Image CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید

نظرسنجی

نظر شما در مورد مطالب این وب سایت چیست؟

انتخاب‌ها

تصاویر شاعران

This block is broken or missing. You may be missing content or you might need to enable the original module.