در اوج تنهايي/ نوشته عليرضا نعمتي.- [قم]: عليرضا نعمتي، ۱۳۷۷.
در اوج تنهایی... این کلمه شما را یاد چه چیز می اندازد؟ آیا تا کنون در جمعی قرار گرفتهاید که همه به شما بیتوجه باشند؟ آیا احساس غربت و تنهایی کردهاید؟
وقتی در میان جمعی زندگی کنید که اعمالشان، کردارشان برخلاف میل شما است، خود را تنها احساس می کنید. اکنون اگر ببینید در جمعی بالغ بر شش میلیارد نفر، یک انسان کامل که خداوند متعال او را به مردم معرفی نمود تا از او پیروی کنند و بوسیله او خود را به کمال برسانند همه به یک سو می روند و او به سوی دیگر چه احساسی خواهید داشت؟ او به اندازه شش میلیارد نفر احساس تنهایی می کند.
و اینجا اوج تنهایی اوست که معتقدین به او توجهی به او نداشته باشند، یعنی: بعضی از آنان بگویند امام زمان علیهالسلام حالا ظهور نمیکند، هنوز جهان آماده نیست.
عدهای دیگر بگویند برو دعا کن امام زمان علیهالسلام نیاید والا اول با من و تو چه خواهد کرد. دیگری بگوید زیاد از امام زمان علیهالسلام حرف نزن والا میگویند تو جزء کدام دسته هستی؟ بعضی هم بگویند ما لیاقت نداریم آنحضرت را ببینیم، ما گنهکاریم، ای کاش آقا حالا ظهور نفرماید زیرا ما خود را نساختهایم.
چرا؟ چرا باید من و تو اینقدر کم بیاد آن حضرت باشیم که سخنان فوق درباره آن حضرت گفته شود؟
این جملات زیبا بندهایی از اولین مقاله کتاب «اوج تنهایی» نوشته آقای علیرضا نعمتی میباشد. این کتاب بیان میکند چگونه امام عصر ارواحنا فداه در جهان متمدن امروز در اوج تنهایی بسر میبرند. و این کتاب تکانی است به دلهای خفتهای که عزیزترین گمشده خود صاحب امر و تدبیر را فراموش نموده و به زندگی معمولی خود سرگرم شدهاند.