ادبیات رنگ و بوی هر کشور است؛ از منثور و منظوم گرفته تا ادبیات داستانی با ژانرهای مختلف؛ اما براستی نحلهبندی ادبیات به انواع مختلف امری پسندیده است؟این موضوع از نظر برخی از کارشناسان و نویسندگان در بخش ادبیات داستانی به شاخههای گوناگونی، چون، ادبیات دفاع مقدس، ادبیات جنگ، ادبیات انقلاب اسلامی و ادبیات پایداری و... تقسیم میشود.
جهانیشدن ادبیات دفاع مقدس؛ موانع و راهکارها
ادبیات رنگ و بوی هر کشور است؛ از منثور و منظوم گرفته تا ادبیات داستانی با ژانرهای مختلف؛ اما براستی نحلهبندی ادبیات به انواع مختلف امری پسندیده است؟این موضوع از نظر برخی از کارشناسان و نویسندگان در بخش ادبیات داستانی به شاخههای گوناگونی، چون، ادبیات دفاع مقدس، ادبیات جنگ، ادبیات انقلاب اسلامی و ادبیات پایداری و... تقسیم میشود.اما به طور کلی گونهبندی ادبیات به شاخههای مختلف عرف شده به حدی است که برخی نویسندگان را با دفاع مقدس و یا برخی را با نویسنده انقلاب میشناسیم و نویسندگان و سبک داستانی، جریانها و نحلههای ادبی در دهههای مختلف را جداگانه بررسی میکنیم، در صورتی که در بسیاری از مواقع این جریانها به یکدیگر متصل هستند و نمیتوان به طور مختص آن را جدا کرد. بنابراین اتفاقاتی که در عرصه ادبیات رخ میدهد به یکدیگر پیوسته است؛ در این میان باید آگاه بود که هم جنگ و هم پیروزی انقلاب اسلامی تاثیر عمیق و بنیادینی در جریان ادبیات داستانی داشتند.
حالا پرسش اینجاست که این گونه ادبیات در غرب چگونه شکل گرفت و تفاوت ادبیات دفاع و مقاومت ایران با ادبیات جنگ غرب در این مورد چیست؟
در کشورهای غربی دو نوع نگرش در داستان جنگ وجود دارد؛ نخستین نگاه؛ نگاه بیطرفانه به مقوله جنگ و شخصیتهای داستانی که صرفاً ترسیمگر حوادث جنگ هستند؛ این نگاه فارغ از موضعگیری است و فراز و فرودهای جنگ، خوشی و ناخوشیهای آن را روایت میکند. نگاه دوم اما؛ نگرشی که از آن تحت عنوان «ضد جنگ» یاد میکنیم؛ البته این «ضد جنگ» به این معنا نیست که این نوشتارهای ادبی اعم از شعر یا داستان علیه جنگ هستند؛ عکس تصوری که در ایران درباب این اصطلاح گاهی دیده میشود و آن را مترادف با «ضد ارزشهای دفاع مقدس» میدانند، در نگرش غربی این اصطلاح به آثاری اطلاق میشود که با جنگ در هر شکل و حالتی مخالفت دارند. پس با توجه به اینکه ممکن است این دو نگاه در هر ادبیات دیگری از ملل هم جریان داشته باشد شاید بتوان گفت مهمترین تفاوت ادبیات دفاع ما با غرب نگاه آرمانی، ارزشی و ایدئولوژیک ما به جنگ بود.
اما در این میان نظرات گوناگونی در مورد ادبیات دفاع مقدس وجود دارد؛ برخی ادبیات دفاع مقدس را به مجموعه آثاری اطلاق میکنند که درون مایه و موضوع آنها به مسایل هشت سال جنگ و دفاع مقدس و پیامدها و تبعات آن بازگردد. سروده ها و نوشته هایی که به هشت سال دوران جنگ تحمیلی و تبعات آن (بازگشت آزادگان، بازگشت پیکر پاک مفقودالاثرها، موضوع شهادت، بسیجی و بسیجی ها، دلواپسی کم رنگ شدن ارزش های به یادگار مانده از شهیدان و رزمندگان و غیره) اختصاص دارد؛ معمولا اطلاق عنوان "ادبیات دفاع مقدس " عمدتا شامل این آثار ادبی است. باید دانست ادبیات دفاع مقدس آیینه تمام نمایی برای نشان دادن تجربه ها و آرمان های ملتی که هشت سال با عظمت، ایمان، عشق، شهادت طلبی، رشادت و ولایت، در مقابل شرورترین و جنایت کارترین جنایت پیشگان تاریخ و استکبار جهانی ایستادگی کرد، چرا که این افتخارات، حماسه ها و مبارزات، سند حقانیت و پاکی ملت ما و پلیدی و باطل بودن دشمن، برای آگاهی به نسل های آینده است و به درستی این دفاع،مقدس بود اما امروزه رسانه های فرامرزی سعی دارند مقدس بودن این دفاع را لگدکوب کنند. ادبیات دفاع مقدس، باید ادبیاتی باشد که متکی براندیشه، تحلیل، شخصیت پردازی درست و به جا، و ارایه قالب های زیبا و بدیع با ساختارهای منسجم و هنرمندانه داستانی باشد. واقع گرایی از ویژگی های این ادبیات است، این امر در درجه نخست به کوشش نویسندگان برای ثبت و ضبط ارزش ها، رشادت ها و شجاعت های رزمندگان جبهه ها بر می گردد و در درجه دوم به شرایط اجتماعی که در آن قرار دارند، مربوط می شود، زیرا این نسل خود برآیند شرایط پرتکاپویی است که حرکت و زایش از ویژگی های آن است.
ثبت و ضبط آثار دفاع مقدس نوعی حفاظت و انتقال ارزش های الهی است در این میان مهمترین کاری که در حال حاضر می توان برای احیای ادبیات جنگ انجام داد، تبدیل آن به یک «مساله» است.
اولین مسئله بر سر راه ادبیات جنگ آن است که ادبیات مسئله جامعه ما نیست در صورتیکه اگر قرار است فرزندان کشورمان کتابخوان شوند و باید از داستان و شعر آغاز کنیم، داستان گوناگون خواندن خطر نیست، بلکه نخواندن کتاب و داستان و جامعه بدون کتاب خطرناک است. اگر نگاه دولتی را از ادبیات جنگ کنار زده و با نگاهی مردمی بنگریم از آسیب ها نجات می یابیم و دیگر دچار سفارش نویسی و یک بعدی نگری نمی شویم؛ در این مسیر بسیاری از رزمندگان، دریایی از ناگفته های جنگ را با خود دارند. پس اگر اقدامی سریع صورت نگیرد و حرف های بازماندگان وقایع دفاع مقدس از خرمشهر، دهلران و کردستان بازگو نشود، غفلت کرده ایم. دیده می شود در میان آثار خلق شده اعم از داستان و یا رمان در ادبیات دفاع مقدس آثاری پیدا میشوند که سیاهنویسی در آن به اوج میرسد و این امر معضلی در مسیر شکوفایی ادبیات بومی ما است. آنچه ادبیات جنگ را به ادبیات ضد جنگ تبدیل میکند، تحلیلها و خوانشهای اشتباه نویسندگان از موضوعهای جاری و حساس اجتماعی است.
مورد مهم دیگر اینکه برخی از مسایل و مشکلات ما در حوزه دفاع مقدس مربوط به کل ادبیات است که دفاع مقدس هم در این مسیر مسایل خاص خود را دارد. مسئله اول اینکه سطح ادبیات ما مورد توجه جهانیان نیست،
یکی از موارد جهانی شدن اثری، اخذ جایزه جهانی است که باعث مطرح شدن نویسنده کشوری در جهان میشود، اما نویسندگان ما به دلایل مختلف اعم از فرهنگی و ضعف ادبیات داستانی به خصوص در حوزه داستان مورد توجه جهانی قرار نمیگیرند و علت دیگر این امر رواج نداشتن زبان فارسی در سایر کشورها است؛ کشورهایی مانند هند و پاکستان و غیره که زبان رسمی آنها انگلیسی است، اکثر ادبیات خود را به زبان انگلیسی مینویسند و یا نویسندگانی که از این کشورها مهاجرت و در کشورهای دیگر زندگی میکنند آثار خود را به زبان انگلیسی مینویسند که در این صورت آثار آنها مورد توجه قرار میگیرد.
برخی عوامل از قبیل فارسی بودن داستانهای ایرانی و ترجمه نشدن آنها و برخی ملاحظات فرهنگی، سیاسی و ضعف در ساختار ادبی داستانهای ایرانی باعث میشود، ایران در روند جهانی شدن قرار نگیرد.
امروز به صراحت باید گفت که حق خود را نسبت به ادبیات دفاع مقدس ادا نکردهایم و داستانها نتوانستهاند واقعیات را به زبان داستان بیان کنند؛ جذابیتهای جنگ در داستانهای ایرانی نشان داده نمیشود؛ در دنیا آثاری چه در زمینه جنگهای بینالمللی و چه در زمینه جنگهای منطقهای وجود دارند که به طور کامل شناخته شده هستند و جزء آثار کلاسیک قرار میگیرند؛ این امر به دلیل قوت ادبیات آن کشور است به این معنا که ادبیات دفاع مقدس خط جدا از ادبیات ما نیست و اگر ادبیات قوی شود به دنبال آن ادبیات دفاع مقدس ما نیز قوی خواهد شد.
منبع: http://www.gozare.ir/fa/news/92/
َ