کتابخانه عجیب/ هاروکی موراکامی؛ ترجمهی مهدی غبرایی.- تهران: کتاب نشر نیکا، ۱۳۹۴.
«گرافیک» بارزترین خصیصهای است که در برخورد ابتدایی با داستان بلند «کتابخانه عحیب» خودنمایی میکند:
کتاب با فونتی بسیار بزرگ (نزدیک به شماره ۳۰) آغاز میشود و با فونت ریز شماره ۱۲ به پایان میرسد: آنجا که حاصل این سفر دور و دراز و معنوی پسرک قهرمان داستان به تنهاییاش در اثر درگذشت مادر ختم میشود:
«داستان از میانه راه خود با ورود یک شخصیت فرعی – دختر زندانبان – رنگ و بوی دیگری میگیرد. از لحظه ورود دختر زیبا روی داستان، تمامی دیالوگهای این شخصیت با فونت آبی طراحی شده و این امر به گرافیک پویا و جذاب کتاب کمک کرده است.
کتابخانه مرموز آخرین کار هاروکی موراکامی نویسنده معاصر ژاپنی است که در این سالها آثارش به وفور در ایران نیز منتشر شده و تب انتشار داستانهایش در ایران یادآور شروع ترجمه کتابهای کریستین بوبن در دهه ۱۳۷۰ و پائولوکوییلو در دهه ۱۳۸۰ است. موراکامی امروز به نویسندهای شناخته شده در ایران بدل شده که روایتهای پیچیدهاش مانع از فروش کتابهایش نمیشود.
کتاب حاضر در زمره داستانهای بلندی است که تنوع شخصیت و پرهیز از تکثر آن موجب توفیق در روایت کتاب شده است. این داستان بلند به شخصیت «پسرک»، «مرد گوسفند نما»، «پیرمرد کتابدار» و «دختر زندانبان» میپردازد و نویسنده به طور عامدانهای تمام شخصیتهای دیگر داستان را از جمله «مادر پسرک» را در حد یک تیپ منفعل – که ما هیچ جای داستان به آن رجوع نمیکنیم – نگه میدارد. تنوع شخصیتهایی که در کنار هم گرد آمدهاند بر جذابیتهای این روایت افزوده است به علاوه زاویه دید داستان که زاویه «من راوی» انتخاب شده است و موجب همذات پنداری و ارتباط حسی شدیدتری میان خواننده داستان با شخصیت راوی «پسرک» میشود.
داستان با ارائه جزییات محدود درباره صحنهها پیش میرود و موراکامی از گسترش شناسههای آشنای مکانها پرهیز میکند و بدین ترتیب حس تعلیق را در کل فضای داستان میگستراند. داستان به سفر بلند و مرموز پسرکی علاقهمند به کتابخوانی در یک کتابخانه عجیب میپردازد. سفری که هر چه در بطن آن فرو میرویم نشانههای سمبلیک و نمادین داستان رخ مینمایند و فضایی جذاب را بوجود میآورند.
این سفر بیشباهت به یک سفر معنوی نیست و ظاهرا کتاب با وسواس بسیاری برای مخاطب «کودک بزرگسال» یا «بزرگسال کودک» نگاشته شده است.