رمان «لیلا» اثر فریدون زعیماوغلو با ترجمه حسین تهرانی توسط نشر مرکز راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، فریدون زعیماوغلو، متولد ترکیه در سال 1965 در یکسالگی به همراه والدینش به آلمان مهاجرت کرد. داستانها و نمایشنامههای او جوایز ادبی معتبری برایش به ارمغان آورده است.
او در رمان «لیلا» به زادگاهش نظر انداخته است، شهرستانی در منطقه آناتولی در دهه 50 میلادی. رمان روایت بخشی از زندگی لیلا کوچکترین فرزند خانوادهای با 5 فرزند دختر و پسر از دوران کودکی تا چند سال پس از ازدواج و نهایتا مهاجرتش به آلمان است. رمان در واقع سرگذشت واقعی مادر نویسنده است. پدر خانواده مظهر پدرسالاری است و مادر در تمام عمر در سکوت و تسلیم فرو میرود. رمان کوچ خانواده به استانبول و دلسپردن لیلا و ازدواجش را روایت میکند. لیلایی که دشواری دوران کودکی و بلوغش یک آرزو در دلش نشانده است و میخواهد از این جهان بگریزد. در رمان لیلا علاوه بر سرگذشت این خانواده فضای فرهنگی حاکم بر ترکیه دهه 50 و 60 میلیادی و وضعیت سخت اقتصادی آن دوران روایت شده است؛ وضعیتی که به مهاجرت گسترده اتباع ترکیه بهعنوان کارگر ساده به آلمان انجامید.
مطبوعات معتبر آلمان این رمان را ستودهاند؛ از جمله فرانکفورتر آلگهماینه تسایتونگ این رمان را «کتابی زیبا، یگانه و بزرگ» دانسته و زودویچه تسایتونگ «نویسنده را کاشف بزرگ زبان و دنیای زبان» وصف کرده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «در باغ، گردن پسر همسایه با طناب به یک تیرک بسته شده است. او فقط میتواند سهقدم در تمام جهات بردارد. پدر و برادرش اول او را در خانه نگهداشتند ولی چون نحسی بهبار آورد و در حضور پدرش گلدانها و چینیآلات و جعبه توتون را شکست او را در باغ به یک تختهچوب بستند. یک کاسه چوبی نیمهپر و یک قاشق چوبی به بزرگی یک ملاقه جلوی رویش قرار دادند. او مجبور است غذایش را به شکل لقمههای بزرگ بخورد».