بررسی نظریه ناموزونی تاریخی فرهنگی در شعر سهراب سپهری و مهدی اخوان ثالث
استاد راهنما: رضا ستاری
نگارش: هانی جهانبخشی؛ دانشگاه مازندران.- 1395
چکیده
هنر و ادبیات ما دچار درهم ریختگی است. سبک های هنری که برای کشورهای اروپایی بصورت افقی ، و یکی پس از دیگری مطرح شده، در مورد ما هم زمان مطرح می شود این امر سبب شده عناصر مختلف از سبک های گوناگون در کنار هم قرار بگیرند و ایجاد ناموزونی کنند. سیر حرکت هنرمندان ما، سیری طبیعی و منظم نیست. آنها گاهی از روی برخی مراحل پریده اند و گاهی نیز حرکتی واپس گرایانه داشته اند. ریشه این ناموزونی ها را باید در ساختار تاریخی و فرهنگی کشورمان جستجو کنیم چرا که ادبیات روبناست و تابع زیربنا. در بررسی شرایط زیربنایی، عصر مشروطه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این عصر با شکل گیری انقلاب مشروطه ، شاهد تحولات گسترده اجتماعی هستیم. تحولاتی که به دلایل مختلف، به شکلی درست و اصولی هدایت نشد و ناموزونی فرهنگی ما را عمیق تر کرد. به همین دلیل ما در این تحقیق، زمینه ها و چگونگی شکل گیری و تشدید این ناموزونی ها در ادبیات ما روشن شود.
سپس جلوه ها و انواع مختلف ناموزونی را در شعر شاعران عصر مشروطه و بعد از آن، دسته بندی کرده و با توجه به معیارهای بدست آمده، نظریه ناموزونی را در شعر دو تن از بزرگترین شعرای معاصر، سهراب سپهری و مهدی اخوان ثالث، بررسی کنیم. سهراب بیشتر به دلیل نگرش عرفانی اش در حوزه ی محتوا دچار ناموزونی می شود و اخوان به سبب دلبستگی اش به شعر کلاسیک، بسیاری از بن مایه ها و مفاهیم کهن را در شعرش به کار می گیرد. به علاوه ناموزنی شعر این دو شاعر به خصوص اخوان، جنبه ی دیگری نیز دارد و آن اینکه سیر حرکتشان از سنت به نوآوری ، سیری طبیعی و منظم نیست.
کلید واژه ها: ناموزونی تاریخی و فرهنگی، تحولات عصر مشروطه، سهراب سپهری و اخوان ثالث
کتابخانه تخصصی ادبیات آستان قدس رضوی